کشور در ابتدای مسیر جدید حکمرانی است و هر آغازی با امید همراه است. این بار اما بیم آن میرود که اگر از این فرصت استفاده نشود، این امیدواری از بین برود. مسائل و بهاصطلاح جدید این روزها«ناترازیها» به حدی رسیدهاند که ادامه مسیر بدون اصلاحات اساسی ناممکن است و بنابراین تکرار مسائل و راهحلها و ایجاد وفاق برای حل مسائل اساسی کشور امری ضروری است.
با این حساب کمتر کسی را میتوان یافت که لیست ناترازیهای اقتصاد کشور همچون ناترازیهای انرژی اعم از بنزین، گاز و برق، مشکلات ارزی، نظام بانکی و... برایش ناآشنا باشد و میتوان ادعا کرد امروز در طرح عناوین مشکلات کشور وفاق وجود دارد.
کمااینکه در مناظرات تلویزیونی دور اول انتخابات ریاستجمهوری اخیر، هیچیک از ششنامزد انتخابات در وجود این مسائل اختلافنظر نداشتند و حتی راهحلها هم تا حد زیادی شبیه به هم بود. مثلا در مورد یارانههای انرژی، یکی از نامزدها طرح پرداخت نقدی، دیگری اعتبار خرید کالا یا حتی پرداخت طلا به جای یارانه را مطرح کرد. در واقع هیچکس ادامه روند موجود برای کشور را ممکن و مطلوب نمیدانست.
حال که بر سر مسائل اتفاق نظر وجود دارد، گام بعدی اجماع بر روی راهحلهاست. طبعا این مرحله در مورد برخی از مسائل اساسی کار دشواری بوده و نیازمند ارائه راهحلهای مختلف، ایجاد فضای گفتوگو، زمان و حتی شاید رجوع به رای مستقیم مردم است. بنابراین این اصلاحات را میتوان اصلاحات سخت نامید.
مثلا موضوع یارانههای انرژی با توجه به حجم بالا و اثرات عمیق آن بر زندگی روزمره مردم و همچنین حساسیت بالای موضوع، نیازمند دقت در طراحی، گفتوگو و اقناع اجتماعی و احتمالا اجرا در چند مرحله است. مساله کمبود شدید برق در کشور نیز نیازمند سرمایهگذاری دهها میلیارد دلاری مخصوصا در بخش خورشیدی است که تامین منابع آن نیازمند تحرک در روابط خارجی و زمان است.
معضل کمبود گاز، عدمتوسعه بهموقع میادین نفتی، محیطزیست و... را میتوان به لیست اصلاحات سخت اضافه کرد.
در کنار این اصلاحات، لیستی از اصلاحات آسان وجود دارد که پرداختن به آنها، هم برخی از معضلات کشور و دغدغههای مردم را حل میکند و هم سرمایه اجتماعی دولت برای اصلاحات اساسیتر را بالا میبرد. بنابراین به نظر میرسد دولت محترم باید یک جدول زمانبندیشده برای حل مسائل داشته باشد که در آن از اصلاحات آسان و امیدوارکننده شروع میکند و همزمان گفتوگوی اجتماعی و سایر پیشنیازها برای حل مسائل اساسیتر را پیگیری میکند.
در بخش اصلاحات آسان میتوان نمونههای زیر را ذکر کرد:
۱.حذف برخی از قیمتگذاریهای دستوری: بیش از ۳میلیون نفر برای قرعهکشی خودرو ثبتنام کردهاند. همه این افراد و خیلیهای دیگر که امکان بلوکهکردن پول در بانک را نداشتهاند، بهوضوح میدانند که قیمت خودروی ثبتنامی حدود ۳۰درصد پایینتر از بازار است. بنابراین حتی اگر یکدرصد شانس برنده شدن در این لاتاری را داشته باشند، شرکت در آن بهصرفه است. همزمان همان شرکتهای خودروساز با زیان چند صدهزار میلیارد تومانی مواجه هستند که برای جبران آن از نظام بانکی استفاده میکنند و خود به یکی از «خونریزیهای اقتصاد» تبدیل شدهاند. سوال: اگر خودروسازهای کشور اعلام کنند از این به بعد خودرو فقط در بورسکالا به فروش خواهد رسید، آیا قیمت خودرو در بازار افزایش مییابد؟
آیا ۳میلیون نفری که در این لاتاری شرکت کردهاند، بعد از اعلام نتایج قرعهکشی از سیاستگذار راضی خواهند بود که ۱۲۰هزار دستگاه خودرو را ۳۰درصد پایینتر از قیمت بازار عرضه کرده و چند دههزار میلیارد تومان را بین مردم پخش کرده است؟ اگر جواب این سوالات بدیهی است، پس این اصلاح بسیار آسان است. در واقع روش فعلی که شرکتی با زیان بسیار بالا، با چنین صفی برای محصول خود مواجه است، خود بیش از آنکه معضل باشد، مضحک است. دولت محترم میتواند با یک دستورالعمل این مساله را حل کرده و بخشی از مشکلات شرکتهای خودروساز، بورس و نظام بانکی را رفع کند.
۲.لزوم یک تصمیمساده در مورد گوشی آیفون: دوسال از معرفی یکی از مدلهای تلفن همراه (آیفون ۱۴) میگذرد و هنوز این کالا به دلیل آنچه لوکسبودن عنوان شده، امکان رجیستر شدن در شبکه موبایل کشور را ندارد. نکته جالب اینکه عمر متوسط این نوع گوشیها در دنیا حدود دوسال است و شاید جالبتر اینکه گوشیهای با قیمت بالاتر و ساخت شرکت رقیب در کشور کار میکند. طبعا اهمیت و گستردگی رجیستر شدن آیفون ۱۴ هیچ تناسبی با مساله بنزین ندارد؛ اما از دولتی که کاری به این آسانی را انجام ندهد، چطور میشود انتظار حل معضلات اساسی را داشت؟ در واقع حل مسائل اینچنینی برای دولت بیشتر فرصتی برای نشان دادن جسارت تصمیم است.
۳.برخی از اصلاحات ارزی: تکنرخیسازی ارز در یک مرحله را نمیتوان اصلاح آسان نامید، اما کاهش فاصله ارز نیما با ارز آزاد بهسهولت قابل انجام است؛ کما اینکه در چند ماه اخیر افزایش پیوسته و با شیب آرام ارز نیما بدون حاشیه انجام شده است. نزدیکتر شدن ارز نیما به بازار آزاد، هم بخشی از مشکلات شرکتهای بزرگ صادرکننده را حل میکند و هم موجب رونق بورس میشود. در کنار کاهش فاصله ارز نیما، حذف برخی از مخارج ارزی کاملا بیمورد مانند ارز مسافرتی نشانهای از عقلانیت و اراده تصمیمگیری و اصلاح خواهد بود.
۴.فیلترینگ: آنقدر در مورد این موضوع صحبت شده که نیاز به هیچ توضیح اضافهای نیست. رجوع کنید به هزینههای فیلترشکن در کشور و اعصاب مردم.
لیست فوق را میتوان با اطلاعات دقیقتر از بخشهای مختلف اقتصادی و اجتماعی کامل کرد و با شروع اصلاحات آسان، عزم دولت برای حل مسائل کشور، توان تصمیمگیری و جسارت اقدام را نشان داد و در کنار اجرای این اصلاحات، زمینه انجام کارهای بزرگتر در کشور را ایجاد کرد. در آغاز مرحله جدیدی از امیدواری هستیم، آن را قدر نهیم و با تمام توان از آن استفاده کنیم.
دکتر مهدی حیدری، پژوهشگر اقتصادی
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست