جمعه 2 آذر 1403 شمسی /11/22/2024 6:39:53 PM
کارشناسان چالش‌های ناشی از تعمیق شکاف بین نسلی را بررسی کردند

یکی از چالش‌های اقتصاد ایران، تعمیق شکاف بین‌نسلی بوده که نمود آن در عرصه حکمرانی نیز مشاهده می‌شود. درحالی‌که در شرایط کنونی، عمده چالش‌ها بر نسل‌های جوان تحمیل شده است، اما این نسل‌ها عمدتا در حکمرانی غایب بوده و تصمیمات اصلی و سیاستگذاری‌ها، از سوی نسل‌های میانسال و کهنسال اتخاذ می‌شود
غایبان میدان حکمرانی

به نظر می‌رسد که ترجیحات این نسل‌ها متفاوت بوده و این موضوع در سیاستگذاری رایج نیز اثرگذار بوده است. اما از نگاه کارشناسان، جمعیت «غالب» در عرصه سیاستگذاری باید به مرور، شرایط را برای ورود جمعیت «غایب» به این عرصه فراهم کنند. از نگاه کارشناسان، اصرار بر تداوم سیاست‌های گذشته و تشدید گسل‌های بین‌نسلی می‌تواند پیامدهای مخربی در آینده کشور داشته باشد و نیاز به خانه‌تکانی در عرصه سیاستگذاری وجود دارد. مسعود نیلی، اقتصاددان و مریم زارعیان، جامعه شناس در یک نشست کارشناسی در ویژه‌نامه گروه رسانه‌ای «دنیای‌اقتصاد» به بررسی چالش‌های شکاف نسل‌ها در ایران پرداختند.
در ایران، نسل جوان به‌عنوان گروهی مغفول در سیاستگذاری‌ها شناخته می‌شود؛ جامعه به مسائل و مشکلات آنها توجه کافی نمی‌کند. این نسل به‌دلیل شرایط نامناسب، مشکلاتی از قبیل عدم توانایی در تشکیل خانواده و عدم موفقیت در تحصیلات و شغل‌یابی را تجربه کرده است.

در میزگردی با حضور دکتر مسعود نیلی، اقتصاددان و دکتر مریم زارعیان، جامعه‌شناس، عوامل فراموش شدن این نسل و شکاف‌های میان‌نسلی بررسی شده است. این میزگرد در ویژه‌نامه هفته‌نامه «تجارت فردا» منتشر شده است و خلاصه‌ای از آن در روزنامه «دنیای‌اقتصاد» در دسترس قرار دارد.

مسعود نیلی در ابتدای بحث با اشاره به تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اخیر کشور، از سه نسل مختلف صحبت کرد. نسل اول که والدین نسل‌های بعدی هستند، نقش مهمی در تحولات ایران داشته‌اند؛ این نسل در پی وقوع انقلاب اسلامی و با موج بزرگی از زاد و ولد (baby boom) به جامعه اضافه شد.

این رشد سریع جمعیت، سرشماری سال۱۳۶۵ را تحت تاثیر قرار داد و باعث تعجب جامعه‌شناسان و کارشناسان شد. با وجود آنکه بخشی از این افزایش جمعیت به مهاجران افغان مربوط می‌شد، باز هم رقم بالایی از زاد و ولد در ایران مشاهده شد.

نکته مهم این است که این نسل از زمان انقلاب تاکنون در مناصب مدیریتی کشور حضور دارند و بسیاری از تصمیمات سیاستی و اجرایی توسط آنها گرفته می‌شود.

به گفته او در مقابل، نسل دوم که شامل متولدان دهه۶۰ است، در دوره‌ای از مشکلات رشد یافت؛ این نسل در شرایط جنگ، کمبود امکانات و رقابت شدید برای تحصیلات عالی و ورود به بازار کار زندگی کرده است.

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های این نسل، اشتغال و دستیابی به مسکن و ازدواج بود. نیلی به محاسباتی اشاره کرد که نشان می‌داد باید سالانه حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰هزار شغل جدید ایجاد می‌شد تا از بروز بحران جلوگیری شود. اما در اواسط دهه ۸۰ با بیماری هلندی، تورم، و واردات بی‌رویه مواجه شدیم که سبب شد بازار کار به اندازه کافی رشد نکند و بسیاری از این نسل به مشکل بیکاری دچار شوند.

«قیف باریک» بازار کار
این اقتصاددان تاکید می‌کند، تا سال۱۴۰۱، خالص شاغلان در کشور به‌طور کلی تنها حدود ۳میلیون و ۳۰۰هزار نفر افزایش یافته که یعنی سالانه حدود ۲۰۰هزار شغل به اقتصاد اضافه شده است؛ این رقم برای جمعیت این نسل کافی نبوده و در بازار کار ناترازی شدیدی ایجاد کرده است. وقتی شاخص‌های اقتصادی و اشتغال را در کنار تحولات جمعیتی بررسی می‌کنیم، مشاهده می‌شود که این نسل باید از یک «قیف باریک» عبور کند و افراد باقی‌مانده به‌گونه‌ای در آسیب‌های اجتماعی نظیر جرم، اعتیاد و طلاق گرفتار می‌شوند.

اوایل دهه۹۰ وزارت کشور گزارش‌هایی از آسیب‌های اجتماعی منتشر کرد که به وضوح نشان‌دهنده پیامدهای شوک جمعیتی دهه ۶۰ بود. در کنار شاخص‌های اقتصادی، تحولات آموزشی هم وجود داشته است. برخلاف رشد اقتصادی، آموزش در کشور به‌شدت گسترش یافت؛ این رشد شامل مردان و به‌ویژه زنان می‌شد.

با این حال، نرخ مشارکت زنان در بازار کار در حدود ۱۳ تا ۱۴درصد باقی مانده است که حتی نسبت به کشورهای همسایه که به اشتغال زنان اهمیت کمتری می‌دهند، رقم پایینی است. این نسل، باوجود افزایش تحصیلات و ورود به عرضه نیروی کار، با مشکلات شغلی روبه‌رو شد و نتوانست به دستاوردهای اقتصادی و رفاهی برسد. در نتیجه، ارزش‌ها و نگرش‌های این نسل نسبت به ازدواج، هویت، و آینده تغییر کرده است.

مشکلات مضاعف نسل «زد»
در ادامه زارعیان که خود از متولدان دهه شصت است، به توصیف نیلی درباره تجربیات این نسل اشاره و اذعان کرد که این مشکلات به نوعی زندگی بسیاری از هم‌نسلانش را تعریف کرده است. او اضافه کرد که نسل جدید، به نام «نسل زد» با مشکلات بیشتری مواجه است؛ این نسل نه تنها با مشکلات نسل دهه۶۰ روبه‌رو است، بلکه با چالش‌های جدیدتری نیز دست و پنجه نرم می‌کند. ناترازی‌های گسترده در زیست‌محیط، انرژی، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع به مشکلات این نسل افزوده شده است.به گفته او، آمارها نشان می‌دهد که طی یک دهه گذشته، سن ازدواج افزایش و تمایل به ازدواج کاهش یافته است.

یکی از عوامل این تغییر، گسترش ارتباطات مجازی است. نسل جدید بیشتر از تلگرام، اینستاگرام و یوتیوب استفاده می‌کند و به جای آموزش رسمی، به‌طور گسترده از این پلتفرم‌ها برای دستیابی به اطلاعات بهره می‌برد. این فاصله از بسترهای رسمی آموزشی، باعث تفاوت‌های عمیق فرهنگی و اجتماعی میان نسل‌ها شده و ارزش‌ها و هنجارهای نسل‌های پیشین برای نسل جدید جذابیت کمتری دارند.

زارعیان به این موضوع اشاره کرد که فضای مجازی و تغییرات فرهنگی، ازدواج و ارزش‌های خانوادگی را تحت‌تاثیر قرار داده است. نسل جدید به دنبال حفظ «خود» است و دیگر اولویت‌های نسل‌های قبلی مانند تشکیل خانواده برای آنها اهمیت کمتری دارد. به عبارتی، هویت و ارزش‌های اجتماعی در این نسل تغییر یافته است.

علاوه بر این، نیلی در این میزگرد به لزوم درک و همدلی نسل حاکم با نسل بعدی برای جلوگیری از شکاف‌های اجتماعی و حفظ پایداری جامعه اشاره کرد گفت: «قاعدتا باید نسلی که اکنون در جامعه نقش اساسی ایفا می‌کند، به تدریج جای خود را به نسل بعدی بدهد که این اتفاق رخ نداده، اما موضوع این است که اگر نسل بعد را نفهمیم و تنها به او فشار بیاوریم تا در مسیر دلخواه گام بردارد و همان انتظارات قبلی را برآورده کند، می‌تواند پیامدهای خطرناکی داشته باشد.

به همین دلیل، برای حفظ پایداری اجتماعی، ضروری است که این جمعیت شش، هفت نفری که اداره جامعه را در دست دارند به‌ویژه کسانی که مسوولیت‌های مهمی بر عهده دارند، پیامی به نسل دوم بفرستند که نشان دهد مشکلات و تجربه‌های تلخ این نسل را درک می‌کنند. اگر این درک و همدلی به نمایش گذاشته نشود، ممکن است خود را به شکل تقابل نشان دهد و این تقابل به ضرر همگان خواهد بود.

به همین دلیل، موضوعی که شما برای بحث انتخاب کردید، اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا آینده کشور به توانایی نظام حکمرانی در مدیریرت شکاف‌های ایجادشده بستگی دارد.»

در ایران، نسل جوان به‌عنوان گروهی مغفول در سیاستگذاری‌ها شناخته می‌شود؛ جامعه به مسائل و مشکلات آنها توجه کافی نمی‌کند. این نسل به‌دلیل شرایط نامناسب، مشکلاتی از قبیل عدم توانایی در تشکیل خانواده و عدم موفقیت در تحصیلات و شغل‌یابی را تجربه کرده است.

در میزگردی با حضور دکتر مسعود نیلی، اقتصاددان و دکتر مریم زارعیان، جامعه‌شناس، عوامل فراموش شدن این نسل و شکاف‌های میان‌نسلی بررسی شده است. این میزگرد در ویژه‌نامه هفته‌نامه «تجارت فردا» منتشر شده است و خلاصه‌ای از آن در روزنامه «دنیای‌اقتصاد» در دسترس قرار دارد.

درهم‌تنیدگی مشکلات
به گفته نیلی، نسل‌های مختلف در ایران همواره در معرض تحولات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بوده‌اند؛ از تحولات بزرگ دهه‌های ۴۰ و ۵۰ گرفته تا تغییرات اقتصادی پس از انقلاب و فشارهای اجتماعی دهه۶۰. این تغییرات از دهه۴۰ آغاز شد و تا اوج خود در دهه۵۰ رسید. در این مسیر، نسل‌های بعدی با مشکلات بیشتری مواجه شدند و در بسیاری از مواقع به‌جای برخورداری از فرصت‌های شغلی و رفاهی، با معضلات اقتصادی و اجتماعی مواجه شدند.

او معتقد است که از جمله اساسی‌ترین چالش‌های کشور، ناترازی‌های اقتصادی، مالی و زیست‌محیطی و شکاف‌های اجتماعی هستند. این مشکلات به‌طور پیوسته بر هم تاثیر می‌گذارند و با ایجاد شکاف‌های اجتماعی، به بحران‌های مختلف دامن زده‌اند.

نیلی تاکید کرد که نسل‌های جدید در برابر چالش‌هایی همچون آسیب‌های اجتماعی و بیکاری قرار دارند و باید در سیاستگذاری‌ها و مدیریت اجتماعی مورد توجه قرار گیرند تا از تشدید مشکلات اجتماعی جلوگیری شود.

نیلی تاکید می‌کند متاسفانه، این چشم‌انداز چندان امیدوارکننده نیست و نمی‌توان به‌سادگی گفت که با گذر از مشکلات روزانه، فردا یا پس‌فردا خود به خود همه چیز درست خواهد شد. وقتی گزارش‌هایی از افزایش ۱۰میلیون‌نفری جمعیت زیر خط فقر در یک دوره زمانی کوتاه می‌شنویم، باید تدبیری بیندیشیم و به حال خود رها نکنیم به‌خصوص که بسیاری دیگر از افراد جامعه نیز به این مرز نزدیک شده‌اند.

تمام این مشکلات رفاهی خود را به شکل همین پدیده‌های اجتماعی بروز داده‌اند. جامعه به آگاهی بالاتری دست یافته و با ارتقای فهم خود، به تحلیل سیگنال‌های دریافتی می‌پردازد؛ اما متاسفانه چشم‌انداز این سیگنال‌ها چندان مناسب نیست.
منبع: دنیای اقتصاد



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین