این محبوبیت البته صرفا جنبه اقتصادی ندارد. بسیاری احمد و محمود خیامی را «کارآفرینان خیّر» میدانند، چراکه آنها در تمام طول عمر حرفهای خود تلاش کردند تا در کنار بنگاهداری اقتصادی، فعالیتهای انساندوستانه یا به قول امروزیها مسئولیت اجتماعیشان را نیز فراموش نکنند. رویکردی که انتظار میرود سایر بنگاههای اقتصادی نیز آن را فرو نگذارند. اما سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا امروز هم میتوان مثل خیامیها عمل کرد؟ آیا میتوان اقدامات آنها در قالب مدرسهسازی برای کودکان و نوجوانان محروم یا آپارتمانسازی برای کارگران را مسئولیت اجتماعی نامگذاری و با تأسی به این دو برادر کسبوکاری مسئولانه ایجاد کرد؟ عمل به مسئولیت اجتماعی در دهه ٩٠ شمسی چه تفاوتهایی با مسئولانه عملکردن در دهههای ٤٠ و ٥٠ دارد و آیا «پیکان» مسئولیت اجتماعی نیاز به بهروزشدن ندارد؟ در اینجا تلاش خواهم کرد به این سوالات پاسخ دهم، ولی در ابتدا لازم است مروری بر فعالیتهای خیرخواهانه احمد و محمود فرزندان علیاکبر خیامی داشته باشیم.
زندگی و زمانه خیرین پدرمآب
امسال کتاب خاطرات احمد خیامی با عنوان «پیکان سرنوشت ما» توسط نشر نی به بازار کتاب آمد. این کتاب از خلال نوشتهها و خاطرات یکی از دو برادر خیامی گوشهای از تاریخ صنعتیشدن ایران را روشن میکند و همچنین از نخستین تلاشهای صاحبان کسبوکار در ایران برای مسئولانه عملکردن پرده برمیدارد. در این کتاب به نقل از احمد خیامی آمده است: «همیشه بر این عقیده بودهام که باید تا حدی که برای من امکان دارد از فشار و سختی زندگی دیگران کم کنم. خوب میدانستم که نخستین آرزوی هر کارگر یا کارمند ایرانی داشتن یک سرپناه برای خود و خانواده و رهایی از خانهبهدوشی است.» و بعد احمد خیامی در بخشی دیگر از خاطرات خود از خرید زمین برای ساخت خانه برای کارگران در شرق تهران میگوید: «در اواخر دهه ٣٠ و اوایل دهه ٤٠ در ایران سابقه نداشت کارفرمایی در بخش خصوصی برای کارکنانش خانه بسازد. این مجتمع مسکونی که به ١٦دستگاه معروف شد، در میان مردم و کارگران و حتی کارفرمایان ما را بسیار مشهور کرد و محبوبیت و اعتبار ما را میان همصنفان چنان بالا برد که هیچ اداره روابط عمومیای نمیتوانست به آن خوبی کار کند.»
اما این تمام کاری که برادران خیامی برای کارگرانشان انجاممیدادند، نبود؛ در بخش دیگری از خاطرات خیامی آمده است: «من و محمود در مورد تغذیه کارگران بهخصوص ناهار، در محل کار عقاید خاصی داشتیم. کارشناسان خارجی عقیده داشتند که غذای کارگران باید مختصر یعنی بهصورت ساندویچ باشد تا کارگران زود بخورند و مشغول کار شوند. ما با این نظریه مخالفبودیم. من معتقد بودم کارگر ایرانی در خانه غذای کامل و پرکالری نمیخورد و در کارخانه باید یک وعده غذای گرم و پرانرژی به او داده شود.» البته این غذایی که در ابتدا در رستوران کارخانه تهیه میشد، از دید برخی از کارگران گران بود و همین باعث شد تا غذای مجانی برای آنها فراهم کنند. براساس خاطرات خیامی، این دو صنعتگر همچنین تسهیلات ازدواج برای کارگران فقیر خود فراهم میکردند. ساخت بیمارستانی نیمهکاره در مشهد، ایجاد مرکز مبارزه با سرطان در خیابان کوهسنگی مشهد، ایجاد هشت مجموعه آموزشی به نام ثامنالائمه(ع) در مشهد، ١١٠ مدرسه به نام امامعلی(ع) در روستاهای خراسان و ١٨ مجموعه کار و دانش در خراسان توسط محمود خیامی نیز بخشی دیگر از فعالیتهای خیری است که از آنها یاد شده است.
از این لحاظ برادران خیامی شباهت بسیاری زیادی به نسلی از صنعتگران و صاحبان بنگاههای اقتصادی اولیه دارند که چهره شاخص آنها «جان دیویس راکفلر»، سرمایهدار آمریکایی و بنیانگذار شرکت «استاندارد اویل» است. دارایی راکفلر ٤٠٠میلیارد دلار آمریکا با احتساب میزان تورم امروز محاسبه شده است. او ١٠درصد درآمدش را خرج نیکوکاری میکرد که حتی برای امروز هم رقم بزرگی محسوب میشود. از او نیز فعالیتهای خیری نظیر ساخت اماکن بهداشتی و زیرساختهای آموزشی برای کارگران و خانوادههایشان در تاریخ صنعت ثبت شده است.
شاید بسیاری فعالیتهای خیامیها و راکفلر را مصداق مسئولیت اجتماعی سازمانها یا CSR بدانند، اما مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی در روزگار ما تفاوت بسیاری با فعالیتهای خیرخواهانه صرف دارد. رویکرد خیامیها و راکفلر به CSR ذیل عنوان پدرمآبی صنعتی یا Paternalism قابل تقسیمبندی است. پدرمآبی صنعتی به این معنی است که صاحبان کسبوکارها کارکنان و کارگران خود را عضوی از خانواده خود میدانند و تلاش میکنند آنچه به تشخیص خود برای این کارگران رفاه میآورد، برای آنها تأمین کنند. اگرچه پدرمآبی صنعتی در شرایطی که کارگران و کارمندان از حداقلهای قانونی و صنفی برخوردار نیستند، میتواند نجاتبخش و حیاتی باشد، اما مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی معنایی بهمراتب گستردهتر از تأمین خدمات رفاهی برای پرسنل دارد. بخشی به این دلیل که برآوردن برخی نیازهای اساسی کارگران و کارمندان دیگر جزیی از حقوق اولیه آنهاست و بخشی نیز به این دلیل که اکوسیستمی که کسبوکارهای کنونی در آن فعالیت میکنند، به آنها اجازهنمیدهد دست به اقدامات غیرمسئولانه بزنند و بعد بگویند چون ما برخی اقلام رفاهی را برای پرسنلمان تأمین میکنیم یا به برخی فعالیتهای خیریه دست میزنیم، پس مسئولانه عملکردهایم. پدرمآبی صنعتی که البته هنوز هم در بسیاری از بنگاههای اقتصادی ایران رواج دارد، حکم پیکانی را دارد که زمانی برای شرایط کشور مناسب و خوب بود، اما این پیکان نیز نیاز دارد که نو و با توجه به نیازهای امروز جامعه ما بهروز شود.
CSR در جهان تغییرات پرشتاب
«جرمی مون»، استاد دانشگاه کسبوکار ناتینگهام در کتاب «معرفی مختصر مسئولیت اجتماعی شرکتی» برداشتهای امروزی از مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی را اینگونه تقسیمبندی میکند: ١- مسئولیت اجتماعی به معنی پاسخگوبودن کسبوکار به جامعه ٢- مسئولیتپذیری کسبوکار برای جامعه به معنی جبران اثرات منفی و کمک به رفاه اجتماعی ٣- رفتار مسئولانه کسبوکار به معنی لزوم اداره کسبوکار به نحوی اخلاقی، مسئولیتپذیر و پایدار ٤- مسئولیتپذیری در قبال مسائلی نظیر محیطزیست و ٥- مدیریت ارتباط با جامعه توسط کسبوکار. بر این اساس فعالیتهای خیریه و انساندوستانه تنها بخشی از فعالیتهای مسئولانه بنگاههای اقتصادی را شاملمیشوند و در جهان امروز از کسبوکارها انتظار میرود با شتاب فزاینده تغییرات اجتماعی همراه شوند و بتوانند پاسخی درخور به مسائلی نظیر گرمایش کرهزمین، فقر و شکاف طبقاتی فزاینده در کشورهای دارای منابع معدنی غنی، زدوبندهای فسادآور برخی صاحبان کسبوکارها و برخی چهرههای سیاسی و... پیدا کنند. به بیان سادهتر انتظار از کسبوکارها در دنیای امروز که دنیای امیدبخش کسبوکارهای نو در اقتصاد دانشبنیان است اینکه بخشی از راهحل باشند، نه بخشی از مشکل.
منبع: شهروند
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست