پنجشنبه 23 اسفند 1403 شمسی /3/13/2025 9:26:36 PM

🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍 تجارت در بنادر خالی
حجم تجارت از بنادر ایران در مقایسه با رقبای منطقه‌ای و کشورهای برتر جهان بسیار کوچک است.«دنیای‌اقتصاد» در یک بررسی آماری، وضعیت تجارت بندری ایران و کشورهای مهم منطقه و جهان را مقایسه کرده که این بررسی نشان‌دهنده عدم استفاده از ظرفیت بزرگ اقتصاد دریایی در کشور است. ایران در حالی در دو بندر اصلی خود در جنوب کشور تجارت بسیار کوچکی دارد که کشورهایی نظیر عمان یا امارات موفق شده‌اند خود را به بازیگران بزرگ جهانی نزدیک کنند.

شاخص جهانی پورت‌واچ که محصول مشترک صندوق بین‌المللی پول و دانشگاه آکسفورد است، نشان می‌دهد ورود و خروج کالا از مهم‌ترین بنادر ایران در حالی به کمتر از یک‌درصد برخی بنادر مهم منطقه رسیده است که کشورهای حاشیه خلیج‌فارس به درستی از اقتصاد دریامحور استفاده می‌کنند. ایران نیز می‌تواند با بهره‌گیری از این رویکرد و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های لجستیکی و فناوری‌های وابسته، علاوه بر افزایش سهم خود از تجارت دریایی جهان، رونق و اشتغال را به بنادر جنوبی بازگرداند.
بنادر به‌عنوان قلب تپنده تجارت، نقشی حیاتی در اقتصاد کشورها ایفا می‌کنند. با بررسی سه شاخص مهم، تعداد کشتی‌ها، حجم واردات و میزان صادرات، می‌توان عملکرد بنادر داخلی و بین‌المللی را مقایسه کرد. این تحلیل نشان می‌دهد که بنادر خارجی با زیرساخت‌های قوی و ظرفیت‌های متنوع، در سطح جهانی قدرت‌نمایی می‌کنند، در‌حالی‌که بنادر داخلی برای رقابت نیازمند تحول اساسی هستند. فقدان اسکله‌های روزآمد، عدم تجهیز به سیستم‌های فناوری بارگیری، ترخیص و تخلیه، تحریم و عدم نقش‌آفرینی در زنجیره‌های جهانی ارزش موجب شده به‌رغم ظرفیت‌های بزرگ نظیر موقعیت عالی و پهنه سرزمینی، کشور از جریان دادوستد جهانی کالا دور بماند و حتی قافیه را به بازیگران منطقه‌ای واگذار کند.

«دنیای اقتصاد» در گزارش حاضر با استفاده از داده‌های مرجع جهانی پورت واچ (PORT WATCH) که توسط صندوق بین‌المللی پول منتشر شده، به مقایسه روند حاکم بر بنادر اصلی ایران در مقایسه با برخی از کشورهای مطرح منطقه و جهان پرداخته است.

کشتی‌ها؛ نبض زنده ماندن بنادر
عملکرد بنادر به تعداد و نوع کشتی‌هایی که در آنها پهلو می‌گیرند وابسته است. کشتی‌ها نه تنها جریان تجارت جهانی را هدایت می‌کنند، بلکه تصویر دقیقی از توان عملیاتی هر بندر ارائه می‌دهند. مقایسه بنادر داخلی و بین‌المللی نشان می‌دهد که حجم کشتی‌های ورودی و نوع آنها می‌تواند شاخصی برای ارزیابی کارایی و اهمیت استراتژیک هر بندر باشد.

از منظر تعداد کشتی می‌توان کشتی‌ها را به دو نوع کشتی نفت‌کش و کشتی حمل بار تقسیم کرد. تعداد کشتی‌های محموله ورودی و نوع آنها به بنادر مختلف، نشان‌دهنده میزان مشارکت هر بندر در تجارت دریایی غیرنفتی است. کشتی‌های نفت‌کش نیز برای بررسی وضعیت بنادر در حوزه نفت و انرژی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند. در ادامه به بررسی وضعیت بنادر داخلی و تعداد مهمی از بنادر بین‌المللی در روز ۱۸ دی ۱۴۰۳ پرداخته می‌شود.

بنادر داخلی:

در بندر شهید رجایی بر مبنای داده‌های پورت ‌واچ، در روز ۱۸دی تنها یک کشتی حمل محموله در این بندر فعالیت داشته و میانگین هفت‌روزه تعداد کشتی‌های حمل بار در تردد به این بندر نیز عدد یک بوده است. در مجموع نیز سهم این بندر در حمل‌ونقل کانتینری ۳۷درصد، کشتی‌های تانکری ۱۴درصد و فله‌بر ۱۶.۲ درصد است.

بندر امام خمینی(ره) هم شرایط مشابهی با بندر شهید رجایی دارد؛ میانگین هفتگی تعداد کشتی‌های در تردد در این بندر هم یک کشتی است که نوع این کشتی غالبا کشتی فله‌بر (با سهم ۶۶درصدی) است.

بنادر بین‌المللی:

بندر جبل علی (امارات)، با پهلوگیری ۱۲ کشتی حمل بار و ۴ کشتی نفت‌کش از پرترافیک‌ترین بنادر منطقه محسوب می‌شود. میانگین هفت‌روزه تردد کشتی‌ها در این بندر ۱۹ عدد است. این بندر در حمل کانتینری با سهم ۵۹.۸درصدی، عملکردی بی‌نظیر دارد.

بندر صحار (عمان)، در روز ۱۸دی ۱۴۰۳، ۵کشتی حمل بار و ۲ کشتی نفت‌کش فعالیت داشتند. سهم کشتی‌های محموله عمومی با ۳۶درصد از کل حمل‌و‌نقل، نشان‌دهنده تنوع در نوع کالاهای حمل‌شده است.

بندر محمد بن قاسم (پاکستان)، فقط شامل ۲کشتی حمل بار است. غالب این کشتی‌ها از نوع کانتینر با سهم ۴۴درصدی هستند. عدم تنوع و پایین بودن تعداد کشتی‌های حمل بار نشان از مشکلات زیرساختی یا محدودیت عملیاتی این کشور است که عملکرد این بندر را محدود کرده ‌است.

بندر رتردام (هلند) هم با پهلوگیری ۳۳ کشتی حمل بار و ۴۸ نفت‌کش، بیشترین تعداد کشتی را در میان بنادر مورد بررسی دارد.

میانگین هفت‌روزه تعداد کشتی‌های در تردد عدد ۶۷ را منعکس می‌کند که این عدد حاکی از زنده بودن بندر، عملکرد فعال آن و جایگاه برجسته‌اش در عرصه تجارت دریایی است. کشتی‌ها در بندر رتردام از تنوع بالایی برخوردارند به‌طوری‌که سهم کانتینر در این بندر ۳۱.۱درصد، کشتی محموله عمومی ۲۶.۸درصد، و تانکر ۳۶.۲درصد است. تنوع کشتی‌های این بندر به معنای بالا بودن کارآمدی، جذب محموله‌های مختلف و تسهیل تجارت چندگانه است. در یک روز مشابه در بندر جواهر لعل نهرو (هند) ۱۳ کشتی حمل بار و ۳ کشتی نفت‌کش در روز ۱۸دی ۱۴۰۳ وارد این بندر شده است. این بندر با سهم ۳۱.۶درصدی در حمل‌ونقل کانتینری، اهمیت استراتژیک بالایی در تسهیل تجارت بین‌المللی دارد. تمرکز بندر بر حمل بارهای تجاری و نفتی، وابستگی اقتصاد هند به واردات و صادرات را نشان می‌دهد.

مقایسه بنادر داخلی و بین‌المللی در ۱۸دی ۱۴۰۳ نشان می‌دهد که بنادر داخلی مانند شهید رجایی و امام خمینی (ره) با میانگین هفتگی تنها یک کشتی در تردد، سهم محدودی در تجارت جهانی دارند. بندر شهید رجایی با ۳۷درصد سهم در حمل کانتینری و بندر امام خمینی (ره) با ۶۶درصد سهم در کشتی‌های فله‌بر، تمرکز زیادی بر محموله‌های خاص دارند که نشان‌دهنده محدودیت در تنوع و زیرساخت‌های ضعیف برای رقابت‌پذیری است.

در مقابل، بنادر بین‌المللی مانند جبل علی با ۱۲کشتی حمل بار و ۴نفت‌کش و رتردام با ۳۳کشتی حمل بار و ۴۸تانکر نفت‌کش، تنوع و حجم بالای فعالیت دارند. میانگین هفتگی تردد کشتی‌ها در بندر جبل علی ۱۹کشتی و در بندر رتردام ۶۷کشتی است. این اعداد بیانگر کارایی بالا و نقش استراتژیک این بنادر در تجارت جهانی است. تنوع کشتی‌ها در بنادری مانند رتردام با سهم ۳۶.۲ درصدی تانکرها و ۳۱.۱ درصدی کانتینرها، نشان‌دهنده توانمندی در جذب محموله‌های متنوع و تسهیل تجارت چندگانه است.

بنادر؛ آینه تجارت
اهمیت بنادر در اقتصاد جهانی و تاثیر آنها بر جریان‌های تجاری فرامرزی امری است که هیچ تردیدی در آن نیست. این نقش حیاتی بنادر ما را بر آن داشت تا به بررسی دقیق وضعیت واردات و صادرات بنادر برجسته داخلی و بین‌المللی بپردازیم و تغییرات و تحولات این حوزه را با دقت مورد تحلیل قرار دهیم.

بنادر داخلی:

بندر شهید رجایی: حجم واردات بندر شهید رجایی در روز ۱۳۰۳ تن است که نسبت به میانگین تغییرات هفت‌روزه حجم واردات ۹۵۵ تن نشان‌دهنده روند مثبت و در حال رشد در این بخش است. با‌این‌حال، مقایسه میانگین تغییرات هفت‌روزه واردات در سال گذشته (۱۴۴۳ تن) با وضعیت فعلی نشان‌دهنده کاهش واردات است که می‌تواند به مشکلات اقتصادی داخلی یا تغییرات در تقاضا برای کالاهای وارداتی اشاره داشته باشد. حجم صادرات بندر شهید رجایی ۳۶۸۸ تن است که نسبت به واردات، حجم قابل‌توجهی دارد. میانگین تغییرات هفت‌روزه حجم صادرات ۸۵۹ تن است که نسبت به سال گذشته که میانگین آن ۱۷۸۷ تن بوده، کاهش چشمگیری نشان می‌دهد. این کاهش در صادرات می‌تواند به مشکلاتی در دسترسی به بازارهای خارجی یا نوسانات تقاضا برای کالاهای صادراتی مرتبط باشد. این کاهش در صادرات نسبت به سال گذشته، ممکن است به نیاز به تجدیدنظر در سیاست‌های تجاری یا بررسی عوامل محدودکننده صادرات اشاره داشته باشد.

بندر امام خمینی(ره): حجم واردات بندر امام خمینی (ره) در روز ۱۰ تن است که این مقدار بسیار پایین‌تر از میانگین تغییرات هفت‌روزه حجم واردات (۳۶۴۱۰ تن) است. این تفاوت زیاد ممکن است به دلیل نوسانات شدید در شرایط اقتصادی یا مشکلات در روند تامین کالاهای مورد نیاز در این بندر باشد. همچنین، مقایسه میانگین تغییرات هفت‌روزه واردات در سال گذشته (۸۴۷۷۶ تن) با وضعیت کنونی نشان‌دهنده کاهش چشمگیر واردات است که به مشکلات اقتصادی و تجاری در کشور و محدودیت‌های واردات مربوط می‌شود. حجم صادرات بندر امام خمینی (ره) به ۱۵۱۲ تن رسیده است که نسبت به حجم واردات پایین‌تر است. میانگین تغییرات هفت‌روزه حجم صادرات ۸۲۶ تن بوده که در مقایسه با سال گذشته (۸۱۷ تن) تغییرات کمی را نشان می‌دهد. با وجود ثبات نسبی در حجم صادرات اما هنوز حجم کمتری نسبت به سایر بنادر منطقه دارد که حاکی از وجود مشکلات در دسترسی به بازارهای جهانی است.

بنادر بین‌المللی:

بندر جبل علی (امارات): حجم واردات بندر جبل علی به ۱۹۸۳۵۷ تن رسیده است که این میزان به‌خوبی نشان‌دهنده فعالیت‌های بالای تجاری این بندر در زمینه واردات است. میانگین تغییرات هفت‌روزه حجم واردات ۱۹۴۵۰۷ تن است که کمی بیشتر از حجم واردات فعلی است و به‌طور کلی نشان‌دهنده روند پایدار و نسبتا بالا در واردات می‌باشد. این میزان نیز نسبت به میانگین هفت‌روزه سال گذشته (۱۷۹۵۲۹ تن) رشد قابل‌توجهی داشته است که ناشی از افزایش تقاضا برای کالاهای وارداتی، بهبود فعالیت‌های اقتصادی و گسترش روابط تجاری در منطقه است. حجم صادرات بندر جبل علی ۸۲۸۷۵ تن است که نشان‌دهنده عملکرد مناسب در این بخش است. میانگین تغییرات هفت‌روزه حجم صادرات ۵۸۷۰۵تن است که به‌طور نسبی کاهش یافته و نشان‌دهنده نوسانات کمتری در این بخش است. این کاهش در مقایسه با سال گذشته که میانگین تغییرات هفت‌روزه صادرات ۷۱۱۱۵ تن بوده، به کاهش فعالیت‌های صادراتی در این بندر اشاره دارد. این تغییرات می‌تواند ناشی از کاهش تقاضا در بازارهای خارجی یا مشکلات مرتبط با شرایط تجاری بین‌المللی باشد.

بندر صحار (عمان): حجم واردات بندر صحار ۴۱۳۳۶۳ تن است که فعالیت قابل‌توجه این بندر در زمینه واردات کالاها را نشان می‌دهد. میانگین تغییرات هفت‌روزه حجم واردات ۱۱۶۸۱۹ تن است. میانگین تغییرات هفت‌روزه نسبت به سال گذشته (۶۹۲۴۰ تن) روند افزایشی داشته است. این افزایش روند به دلیل افزایش تقاضای داخلی در عمان، بهبود عملکرد بندر صحار در جذب کالاهای وارداتی، گسترش روابط تجاری، و بهبود زیرساخت‌هاست. حجم صادرات بندر صحار به ۲۰۹۵۶ تن در روز ۱۸دی ۱۴۰۳ رسیده است که نسبت به واردات، حجم نسبتا کمی دارد. میانگین تغییرات هفت‌روزه حجم صادرات امسال (۶۹۲۳۶ تن) نسبت به سال گذشته (۷۵۲۸۸ تن) روند نسبت کاهشی داشته است.

بندر محمد بن قاسم: حجم واردات این بندر در روز ۱۸دی ۱۴۰۳ به ۵۳۵۵۲ تن رسیده است که نسبت به میانگین تغییرات هفت‌روزه ۸۸۳۹۰ تن کاهش قابل‌توجهی را نشان می‌دهد. با‌این‌حال، میانگین تغییرات هفت‌روزه واردات (۸۸۳۹۰ تن) در مقایسه با سال گذشته (۴۷۵۶۳ تن) افزایش چشمگیری داشته است که نشان‌دهنده رشد واردات در این دوره زمانی است. حجم صادرات بندر محمد بن قاسم در‌حال‌حاضر ۴۵۳۱ تن است. از طرفی مقایسه میانگین متحرک هفت‌روزه صادرات سال گذشته (۸۷۵۹ تن) با مقدار فعلی (۵۱۶۰ تن) نشان‌دهنده افت قابل‌توجه صادرات است، که بیانگر مشکلات جدی در دستیابی به بازارهای بین‌المللی است.

بندر رتردام (هلند): حجم واردات بندر رتردام ۹۲۰۲۵۸ تن است که نشان‌دهنده جایگاه برجسته این بندر در تجارت بین‌المللی است. میانگین تغییرات هفت‌روزه حجم واردات ۸۰۳۵۰۴ تن است که نسبت به سال گذشته (۶۴۹۳۳۹ تن) روند افزایشی داشته است. این تغییرات نشان‌دهنده افزایش توانایی بندر رتردام در جذب کالاهای وارداتی و ادامه روند مثبت آن در مقایسه با سال‌های گذشته است. حجم صادرات بندر رتردام به ۲۱۲۰۲۴ تن رسیده است که نشان‌دهنده فعالیت قابل‌توجه این بندر در بخش صادرات است.

بندر جواهر لعل نهرو (هند): حجم واردات بندر جواهر لعل نهرو به ۵۰۹۷۱ تن رسیده، ولی با توجه به میانگین تغییرات هفت‌روزه واردات با حجم ۱۵۸۷۲۸تن نشان‌دهنده نوسانات قابل‌توجهی در واردات این بندر است. مقایسه میانگین تغییرات هفت‌روزه واردات سال گذشته (۱۸۱۶۶۶تن) با وضعیت فعلی نشان‌دهنده کاهش قابل‌توجه واردات در این بندر است که این کاهش می‌تواند به شرایط داخلی هند یا تغییرات در سیاست‌های تجاری جهانی مربوط باشد.حجم صادرات بندر جواهر لعل نهرو به ۱۹۴۰۴۵تن رسیده است که این میزان صادرات به‌طور قابل‌توجهی بیشتر از واردات این بندر است. میانگین تغییرات هفت‌روزه صادرات ۸۶۱۴۸تن است که نشان‌دهنده فعالیت بالا در بخش صادرات است و این مقدار نسبت به سال گذشته (۴۴۲۴۴تن) رشد چشمگیری داشته است. روند صعودی صادرات در مقایسه با سال گذشته می‌تواند نشان‌دهنده توانایی بندر جواهر لعل نهرو در رقابت با سایر بنادر منطقه باشد.

نتیجه‌
این گزارش بیانگر شکاف عمیق میان عملکرد بنادر داخلی و بنادر بین‌المللی در تجارت جهانی است. در‌حالی‌که بنادر داخلی، مانند بندر شهید رجایی و بندر امام خمینی (ره)، با چالش‌هایی همچون کاهش حجم صادرات و واردات، محدودیت‌های زیرساختی و موانع گمرکی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، بنادر بین‌المللی نظیر جبل علی، رتردام و جواهر لعل نهرو توانسته‌اند با بهره‌گیری از زیرساخت‌های مدرن، مدیریت هوشمند و سیاست‌های تجاری نوآورانه، جایگاه خود را در زنجیره جهانی تجارت تثبیت کنند و حتی از رشد قابل‌توجهی برخوردار شوند.این مقایسه نشان می‌دهد که بنادر داخلی برای بهره‌برداری کامل از ظرفیت‌های خود، ضمن نیاز به خلاصی از تحریم، به اصلاحات جامعی نیاز دارند.

توسعه زیرساخت‌های بندری، کاهش فرآیندهای زمان‌بر گمرکی، و تقویت سیاست‌های تجاری باید در اولویت قرار گیرند. علاوه بر این، افزایش تعاملات بین‌المللی از طریق انعقاد قراردادهای تجاری، جذب سرمایه‌گذاری خارجی، و به‌کارگیری فناوری‌های روز می‌تواند رقابت‌پذیری بنادر داخلی را در سطح جهانی ارتقا دهد.


🔻روزنامه تعادل
📍 مهاجرت از بورس به طلا
بورس تهران طی چند هفته اخیر روند اصلاحی به خود گرفته و از صعود به شاخص ۳ میلیونی جا مانده است؛ این شرایط درحالی رخ می‌دهد که بازارهای موازی شرایط جذاب‌تری برای سرمایه‌گذاران فراهم کرده‌اند و هر روز شاهد صعود بازارهایی همچون طلا و دلار هستیم.

نیمه دی ماه بود که شاخص کل بورس تهران در آستانه شاخص ۳ میلیون واحدی قرار گرفت و روند صعود قابل توجهی را ثبت می‌کرد؛ اما شاخص کل بورس در یک قدمی شاخص ۳ میلیونی ایستاد و روند نزولی به خود گرفت. بسیاری از کارشناسان علت این موضوع را مقاومت شاخص در اعداد خاص بیان کردند و در سوی دیگر برخی از کارشناسان عقیده دارند که علت این موضوع عدم رشد واقعی بازار سهام است و تا زمانی که نماد و صنایع بازار به سودسازی نرسند نباید انتظار داشت که شاخص عددهای جدید را به خود ببیند مگر در شرایط شاخص‌سازی!

این روزها قیمت طلای خام در بازارها به بیش از ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رسیده است و به واسطه این موضوع شاهد سودسازی صندوق‌های طلا نیز هستیم. صندوق‌های طلا ترکیبات خاص خود را دارند و حداقل ۷۰ درصد دارایی صندوق طلا شامل گواهی سپرده کالایی سکه طلا، گواهی سپرد کالایی شمش طلا، اوراق بهادار مبتنی بر طلا مانند سلف طلا و حداکثر ۲۰ درصد پرتفوی این صندوق‌ها، شامل اوراق با درآمد ثابت می‌شود و براساس اعلام رییس مرکز نظارت بر صندوق‌های سرمایه‌گذاری سازمان بورس از این پس، صندوق‌های سرمایه‌گذاری مبتنی بر فلز طلا، مجازند، ۵ درصد از دارایی‌هایشان را به سرمایه‌گذاری در گواهی سپرده نقره اختصاص دهند. بدین‌ترتیب صندوق‌های سرمایه‌گذاری طلا یک ترکیب سودساز و قابل قبولی دارند که سرمایه‌گذاران می‌توانند با سود حاصل از بورس و طلا سود ببرند.
طلای فیزیکی و صندوق‌ها به یک رقیب جدی برای بازار سهام تبدیل و باعث شده که نقدینگی بسیاری از این بازار خارج و وارد طلا شود.

به عقیده کارشناسان در شرایط فعلی اقتصاد، عوامل بسیاری دست به دست هم داده‌اند تا سرمایه‌گذاران به سمت دارایی‌های امن‌تر سوق پیدا کنند. طلا به عنوان یک پناهگاه امن سنتی، همیشه در زمان‌های بی‌ثباتی اقتصادی، مورد توجه بوده است. وقتی بازارهای بورس با نوسانات شدید مواجه می‌شوند، ریسک‌پذیری سرمایه‌گذاران کاهش پیدا می‌کند و به سمت گزینه‌هایی با ریسک کمتر مثل طلا می‌روند.

بورس تهران یک بازار نوسانی است و همین عامل باعث می‌شود که در شرایط خاص سرمایه‌گذاران ترجیح دهند که در بورس سرمایه‌گذاری نکنند. علاوه بر نوسانات بازار، بحث تورم نیز بسیار مهم است. وقتی تورم افزایش پیدا می‌کند، ارزش پول کاهشی می‌شود و سرمایه‌گذاران به دنبال دارایی‌هایی می‌گردند که ارزش خود را حفظ کنند. طلا به عنوان یک دارایی ضدتورمی، در این شرایط جذابیت زیادی پیدا می‌کند. همچنین، صندوق‌های طلا این امکان را فراهم می‌کنند که سرمایه‌گذاران با مبالغ کم هم بتوانند در بازار طلا سرمایه‌گذاری کنند. بازار سهام همواره یک بازار پر ریسک برای سرمایه‌گذاری بوده است و بر همین اساس برخی از فعالان بازار سرمایه بر این عقیده‌اند که سرمایه‌گذاری سنتی همانند خرید طلا یا مسکن حتی با ریسک بسیار بهتر از سرمایه‌گذاری در بورس است و به واسطه همین موضوع در این روزها سرمایه خود را به جای بورس وارد بازار طلا می‌کنند.

سرمایه ترکیبی در بورس می‌تواند سود چندبرابری نسبت به بازار طلا داشته باشد اما در شرایط کنونی و ۴ سال ریزش بازار سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند وارد بورس نشوند. نکته قابل توجه اینجاست که برخی از سرمایه‌گذاران به جای سرمایه‌گذاری در بورس وارد صندوق‌های سرمایه‌گذاری شده‌اند و مسیر سرمایه‌گذاری غیرمستقیم را پیش گرفته‌اند که این موضوع می‌تواند فرهنگ‌سازی نوع سرمایه‌گذاری را در اقتصاد کشور مطرح کند که این موضوع در میان مدت می‌تواند بازارهای مالی را به آرامش برساند.

صندوق‌های سرمایه‌گذاری طلا یکی از ابزارهای مالی جدید و جذاب در بازار بورس هستند که به افراد این امکان را می‌دهند که بدون نیاز به خرید فیزیکی طلا، در بازار این فلز گرانبها سرمایه‌گذاری کنند.به‌طور کلی این صندوق‌ها سرمایه‌های خرد یا قابل‌توجه افراد مختلف را جمع‌آوری کرده و توسط مدیران متخصص در انواع دارایی‌های مرتبط با طلا، مانند سکه، شمش، گواهی سپرده سکه و شمش طلا، سلف سکه و حتی اوراق با درآمد ثابت، سرمایه‌گذاری می‌کنند. هدف این صندوق‌ها بهره‌بردن از نوسانات بازار طلا برای کسب سود است، در حالی که از تمام مشکلات خرید و نگهداری فیزیکی طلا جلوگیری می‌شود.

صندوق‌ کالایی مبتنی بر طلا یکی از روش‌های سرمایه‌گذاری غیرمستقیم در بازار بورس است. در این روش، مدیران صندوق‌ها، سرمایه‌های خرد معامله‌گران را تجمیع می‌کنند و آن را به سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مختلف اختصاص می‌دهند. به عنوان مثال در خصوص صندوق‌های طلا، بیش از ۷۰ درصد از دارایی تجمیع شده، در گواهی سپرده کالایی سکه طلا و اوراق مشتقه مبتنی بر سکه طلا سرمایه‌گذاری می‌شود. به این ترتیب معامله‌گران می‌توانند با سرمایه‌گذاری در این صندوق‌ها، بدون فعالیت مستقیم در بازار طلا و سکه، سود کسب کنند.

 بازار از دریچه معاملات

طی آخرین روز معاملاتی هفته یعنی چهارشنبه ۱۰ بهمن ماه، شاخص کل بورس تهران با کاهش ۶ هزار و ۱۷۰ واحدی معادل ۰,۲۲ درصد نسبت به معاملات روز گذشته به تراز ۲ میلیون و ۸۰۱ واحدی رسید. همچنین شاخص کل هم وزن نیز ۳ هزار و ۱۴۱ واحد کاهش را تجربه کرد و عدد ۸۷۸ هزار و ۵۷۵ واحدی رسید. در سوی دیگر معاملات نیز شاخص کل فرابورس تنها ۳ واحد افزایش به عدد ۲۶ هزار و ۶۰۳ واحدی رسید.

از میان ۶۸۹ نماد بازار سرمایه در این روز ۲۱۱ نماد مثبت و ۳۶۷ نماد منفی بودند؛ همچنین ۷۷ نماد معادل ۱۱ درصد از نمادها صف خرید را تجربه کردند و ۱۳۹ نماد معادل ۲۰ درصد نیز در صف فروش حضور داشتند. ارزش کل معاملات بازار ۱۲ درصد افت داشت و ارزش معاملات خرد هم ۳۱ درصد کاهش یافت. همچنین ارزش صفوف خرید ۶۴ درصد افزایشی بود و در مقابل ارزش صف‌های فروش با افت ۳۳ درصدی همراه بودند.
طی روز چهارشنبه صنایع وسایل خانگی، سخت افزار و تجهیزات، حمل و نقل بارزمینی، چوب، تجهیزات صنعتی، حفاری، نساجی، محصولات لبنی، سرمایه‌گذاری، خرده‌فروشی، به استثنای وسایل نقلیه موتوری، دارویی، بیمه، سیمان، آهک و گچ، انبوه‌سازی املاک و مستغلات، شکر و تولید کود و ترکیبات نیتروژن در این روز بازه سبز را تجربه کردند.

همچنین در این روز معاون نظارت بر بازار شرکت بورس اوراق بهادار تهران در نامه‌ای به مدیران عامل شرکت‌های کارگزاری اعلام کرد: عطف به نامه شماره ۱۶۸۷۹۵/۱۲۱ مورخ ۰۷/۱۱/۱۴۰۳ مدیریت نظات بر بورس‌های سازمان بورس و اوراق بهادار در خصوص بازگشایی نمادهای تعلیق شده، پس از انجام اقدامات مربوط با شرایط تحت احتیاط، خواهشمند است به منظور بازگشایی و انجام معاملات نمادهای معاملاتی بفجر، مبین، شفن، بوعلی، شغدیر، نوری، پارس، جم، شپدیس و جم پیلن در بورس تهران، کلیه اقدامات لازم توسط شرکت کارکزاری جهت اخذ بیانیه اطلاع از ابهامات معاملات، از سهامداران پیش از اخذ ســفارش و مــعامله ایــشان به قید فوریت صورت پذیرد.


🔻روزنامه جهان صنعت
📍 راه تازه در مسیر بسته
گروه هم‌اندیشی اقتصادی و مالی ایران که از سوی حسین عبده‌تبریزی مشاور اقتصادی مسعود پزشکیان در دوره مبارزات انتخاباتی در واتساپ تاسیس شده و شماری از مدیران سابق و فعلی و نیز مدیران و صاحبان شرکت‌های سرمایه‌گذاری در آن عضویت دارند در روزهای گذشته بحث درباره مناسبات ایران و آمریکا را برای اظهارنظر اعضا طرح کرد. شمار قابل‌اعتنایی از اعضای گروه یادشده دیدگاه‌های خود را در این‌باره در میان گذاشتند. حسین عبده‌تبریزی این گفت‌وگوی اینترنتی را جمع‌بندی کرده و روی صفحه واتساپی قرار داده است. نوشته وی را در ادامه می‌خوانید.
بیشتر اعضای گروه درباره نقش روسیه و چین، به عنوان دو قدرت بزرگ جهانی، در روابط پیچیده‌ ایران و آمریکا نظر مثبتی ندارند. اعضای گروه قبول دارند و می‌پذیرند که روسیه و چین نقش مهمی در شکل‌دهی به روابط ایران و آمریکا ایفا می‌کنند. رهبران این دو کشور به ‌ظاهر شرکای استراتژیک ایران محسوب می‌شوند اما در واقع منافع خود را در تنش میان تهران و واشنگتن دنبال می‌کنند. از سوی دیگر تحلیل رسمی آن است که حضور روسیه و چین به عنوان بازیگران قدرتمند در منطقه باعث ایجاد تعادل قوا می‌شود و در نتیجه این تعادل، مانع از اعمال فشارهای یکجانبه آمریکا بر ایران می‌شود. موضع رسمی حاکمیت در ایران به نظر می‌رسد این باشد که روسیه و چین منافع مشترکی با ایران دارند و از جمله با نفوذ آمریکا در منطقه مقابله می‌کنند. این دو کشور به تقویت همکاری‌های اقتصادی و سیاسی متعهدند و حتی تنی چند از نظریه‌پردازان جمهوری اسلامی تا آنجا پیش می‌روند که بگویند روسیه و چین از چندجانبه‌گرایی حمایت می‌کنند.
قرائت رسمی آن است که روسیه و چین با ایران همکاری‌های اقتصادی گسترده‌ای از جمله در حوزه‌ انرژی و زیرساخت‌ها دارند. به‌علاوه، روسیه و چین از ایران در مجامع بین‌المللی حمایت و تلاش می‌کنند تا تحریم‌های اعمال‌شده علیه ایران را کاهش دهند. مدیران نهادهای حاکمیتی معتقدند حضور روسیه و چین باعث شده آمریکا نتواند به‌راحتی فشارهای خود را بر ایران افزایش دهد و ایران با تکیه بر حمایت روسیه و چین، قدرت چانه‌زنی خود در مذاکرات با آمریکا را افزایش داده است.
در مقابل مخالفان سیاست خارجی رسمی ایران می‌گویند دخالت روسیه و چین در روابط ایران و آمریکا، این روابط را پیچیده‌تر کرده و حل‌و‌فصل اختلافات را دشوارتر ساخته است. بیشتر اعضای گروه روسیه را متحد تاکتیکی نمی‌دانند و به‌ویژه روسیه را بازیگر فرصت‌طلب می‌نامند. روسیه از ادامه‌ تنش میان ایران و آمریکا سود می‌برد و علاقه‌ای به عادی‌سازی روابط ایران با غرب ندارد زیرا این امر به افزایش قدرت اقتصادی و دیپلماتیک ایران و کاهش نیاز تهران به مسکو منجر می‌شود. یکی از اعضای نوشت که روسیه از زمان انقلاب ۱۳۵۷ تا امروز، هرچند یکی از تامین‌کنندگان تسلیحاتی ایران بوده اما در سیاست خارجی خود همواره به‌دنبال موازنه‌ منافع بوده و در برخی مقاطع، از تنش میان ایران و آمریکا بهره‌برداری کرده است. وی حوزه‌های این بهره‌برداری را استفاده از ابزار تحریم ایران برای افزایش قیمت انرژی، جلوگیری از حضور ایران در بازارهای انرژی اروپا، استفاده از ایران در رقابت با آمریکا، کنترل مذاکرات بین‌المللی (میانجی قابل‌اعتماد) و جلوگیری از هرگونه نزدیکی ایران به غرب دانست.
اعضای هم‌اندیشی اقتصادی مالی ایران درباره نقش چین در روابط ایران و آمریکا بدبینی کمتری دارند. حتی گفته‌اند که حضور چین فرصت‌های جدیدی برای ایران ایجاد می‌کند که مهم‌ترین آنها دسترسی به بازارهای جدید و فناوری‌های پیشرفته است. در عین حال بارها تاکید کرده‌اند که وابستگی اقتصادی ایران به روسیه و چین قدرت مانور ایران در سیاست خارجی را کاهش می‌دهد. چین در دو دهه اخیر به مهم‌ترین شریک تجاری ایران تبدیل شده است. تحریم‌های آمریکا علیه ایران باعث افزایش وابستگی تهران به پکن شده و چین نیز از این موقعیت برای کسب امتیازات اقتصادی و ژئوپلیتیک استفاده می‌کند. منافع چین خرید نفت ارزان از ایران، کنترل بازارهای ایران و استفاده از ایران در رقابت با آمریکاست. در عین حال با وجود امضای توافق ۲۵ساله با ایران، در پروژه‌های زیرساختی، حمل‌ونقل و انرژی ایران سرمایه‌گذاری نکرده و بیشتر با ایران تجارت کرده است؛ تجارتی که هزینه‌های مالی آن نیز بسیار بالاست. اگر ایران و آمریکا به توافقی دست یابند که به کاهش تحریم‌ها و افزایش تعامل اقتصادی ایران با غرب منجر شود، روشن است که چین بخشی از بازار انحصاری خود در ایران را از دست می‌دهد. با این حال به نظر می‌رسد که چین خواهان تعادل در روابط بین ایران و آمریکاست. یعنی تا جایی که ایران همچنان به چین متکی باشد، پکن مانعی برای بهبود روابط تهران و واشنگتن نمی‌بیند.
اعضای گروه نوشته‌اند رقابت‌ قدرت‌های بزرگ آمریکا، روسیه و چین ممکن است بر ایران تاثیر منفی بگذارد و این کشور را در معرض فشارهای بیشتر قرار دهد و از این رو دائما بر ایجاد روابط متعادل برای تقویت موقعیت ایران و کسب امتیازات بیشتر تاکید کرده‌اند. در سخنرانی رهبری تاکید شد که ایران باید با دقت و هوشمندی، روابط خود را با خارج تنظیم کند و البته اعضا نیز معتقدند که این اصول باید در رابطه با هر سه کشور رعایت شود و محدود به مدیریت روابط با غرب نباشد. کارشناسان روزنامه جهان‌صنعت باور دارند بخش‌های قابل اعتنایی از گزارش آقای عبده‌تبریزی با واقعیت‌های موجود سازگاری دارد. این واقعیت به ویژه درباره مقوله اتحاد استراتژیکی با روسیه بسیار مهم است. روسیه سال‌های سال است با رفتارهای پیچیده خود راه توسعه صنعت گاز ایران را مسدود کرده بود تا بتواند بازار انحصاری صادرات گاز به اروپا را در اختیار بگیرد. از سوی دیگر شهروندان ایرانی به چین نیز باور ندارند و می‌گویند رهبری حزب کمونیست چین از مناسبات با ایران بیشتر برای این استفاده می‌کند تا بتواند بخشی از انرژی آمریکا در نبرد با خودشان را معطوف به ایران کند.
ورق برگشته است؟ پس از سخن مقام رهبری جمهوری اسلامی درباره اینکه می‌توان با کشورها با رعایت دقت و مراقبت گفت‌وگو کرد کارشناسان به این باور رسیده‌اند که شاید در روزها و هفته‌های آینده بتوان شاهد این بود که گفت‌وگوهای تهران- واشنگتن به روزهای خوش برسد. اگر ایران بتواند تحریم‌های آمریکا را از راه مذاکره بی‌اثر کند اقتصاد ایران از گرفتاری‌ها بیرون می‌آید.


🔻روزنامه اعتماد
📍 شمارش معکوس برای قطع یارانه ثروتمندان
پس از آنکه نمایندگان مجلس، قطع یارانه سه دهک بالای جامعه را در دستور کار قرار دادند، روز گذشته نیز وزیر اقتصاد اعلام کرد: «دولت مخالفت چندانی با این موضوع ندارد.» لذا باتوجه به تاکید مجلس و موافقت تلویحی دولت با آن، احتمال دارد حذف یارانه نقدی ثروتمندان به نتیجه برسد.

در حال حاضر حدود ۵۱ میلیون نفر در دهک‌های چهارم تا نهم به صورت ماهانه یارانه دریافت می‌کنند. در سال‌هایی هم که از افراد خواسته شد به صورت داوطلبانه از دریافت یارانه انصراف دهند ۹۰ درصد مردم اعلام کردند که می‌خواهند یارانه همچنان به آنها اختصاص یابد.

بر این اساس، مجلس و دولت موضوع قطع یارانه ثروتمندان را در دستور کار قرار داده‌اند و اخیرا نمایندگان مجلس بر مصوبه خود در لایحه بودجه ۱۴۰۴ درباره حذف یارانه نقدی خانوارهای پردرآمد اصرار کردند و این مصوبه به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شد.

موضوع دریافت یارانه توسط دهک‌های بالای جامعه بعضا مورد نقد کارشناسان و مردم قرار دارد. در شرایطی که بسیاری از افراد ثروتمند از یارانه انرژی و سوخت استفاده می‌کنند و با برخورداری از خودروهای لوکس از این ناحیه نفع می‌برند، یارانه نقدی نیز به آنها اختصاص می‌یابد. این در حالی است که یارانه ۴۰۰ هزار تومانی دهک‌های یک تا سه فقط ۱۰۰ هزار تومان بیشتر از دهک‌های ۴ تا ۹ است.

از سوی دیگر افراد تحت پوشش نهادهای حمایتی شامل بهزیستی و کمیته امداد ۹۹۳ هزار تومان مستمری دریافت می‌کنند. در حالی که طبیعتا باید از طریق قطع یارانه افراد ثروتمند، مستمری اقشار پایین افزایش یابد.

در لایحه بودجه سال آینده، مجلس مصوب کرده تا یارانه‌ سه دهک‌ آخر را حذف و مقدار آن به دهک‌های یک و دو و سه اضافه کند. از سوی دیگر افرایش ارز ترجیحی از ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان به ۳۸ هزار و ۵۰۰ تومان و مابه‌التفاوت درآمدی این فاصله ارزی به دهک‌های یک تا شش اختصاص یابد.

علیرضا نوین، عضو کمیسیون عمران مجلس در این باره گفته باید بی‌عدالتی در موضوع یارانه‌ها را از بین ببریم. در موضوع بنزین ۱۲۰ هزار میلیارد تومان و حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان نیز یارانه انرژی می‌دهیم. سود بیشتر این یارانه‌ها را اقشار پردرآمد می‌برند. کسانی که در دهک‌های ۹ و ۱۰ قرار دارند، ۱۷ برابر دهک‌های دیگر از یارانه‌ها سود می‌برند. باید درآمد و حقوق اقشار مختلف مردم را متناسب با تورم بالا ببریم و نسبت به آزادسازی بازار اقدام کنیم.

 چالش‌های حذف یارانه نقدی

حذف یارانه نقدی ثروتمندان با اینکه از پشتوانه قانونی برخوردار است، با چالش‌هایی زیادی روبه‌رو شده. تشخیص دقیق افراد حاضر در دهک‌های درآمدی فقط یکی از همین چالش‌هاست و به‌ همین خاطر سازمان هدفمندی یارانه‌ها از لزوم تعیین تکلیف درآمد خانوار ایرانی صحبت می‌کند.

مشخص نیست چه تعداد ایرانی قرار است دیگر یارانه ۳۰۰ هزار تومانی نگیرند. اما فعلا ۷۸ میلیون و تقریبا ۷۰۰ هزار ایرانی حاضر در دهک اول تا نهم، از یارانه نقدی برخوردار می‌شوند. اگر به‌طور متوسط در هر دهک درآمدی هشت و نیم میلیون ایرانی حضور داشته باشند، آن وقت چیزی قریب ۲۵ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر با احتساب افراد حاضر در دهک دهم، از فهرست یارانه‌بگیران کنار گذاشته می‌شوند.

مبلغ یارانه ثروتمندان ماهانه به رقمی نزدیک هفت تا هشت هزار میلیارد تومان می‌رسد. از روز خداحافظی با یارانه ۴۵ هزار تومانی، افراد حاضر در دهک‌های اول و دوم و سوم ماهانه ۴۰۰ هزار تومان یارانه دریافت می‌کردند، اما این رقم برای دهک‌های چهار تا ۹ برابر ۳۰۰ هزار تومان تعیین شد.

یارانه ۳۰۰ هزار تومانی دهک‌های هشت و ۹ و ۱۰، با فرض حضور ۲۵ میلیون و ۵۰۰ هزار ایرانی، ارزشی معادل هفت هزار و ۶۵۰ میلیارد تومان در ماه دارد. هر چند که دهک دهمی‌ها اصلا یارانه‌ای دریافت نمی‌کنند.

 ساز و کار ترمیم افزایش نرخ ارز ترجیحی

رحیم زارع، درباره افزایش یارانه به میزان ۱۰۰ هزار تومان و دادن کالابرگ برای کالاهای اساسی گفت: در بودجه امسال یک حکمی دادیم که سرپرستان خانوار می‌توانند به جای یارانه نقدی درخواست کالابرگ بدهند، یعنی به جای پول درخواست کالابرگ بدهند که کالا را تهیه کنند.

سخنگوی کمیسیون تلفیق بودجه سال ۱۴۰۴ در گفت‌وگو با ایلنا خاطرنشان کرد: حکمی که داده شده حُسنی که دارد، این است که نقدینگی در جامعه را به سمت تولید می‌برد و هدفمند می‌شود و روی نرخ تورم تاثیرگذار است. هر چه نقدینگی بیشتر شود این کالابرگ می‌تواند اثر کاهشی داشته باشد و با توجه به اینکه قانون حمایت از تولید داخل را داریم، با این کار تولیدمان تقویت می‌شود.

وی با اشاره به اینکه ارز ترجیحی از ۲۸ هزار و ۵۰۰ تا ۳۷ هزار تومان شد، بیان کرد: دولت می‌گوید متناسب با نرخ تورم در بودجه می‌خواهم ۳۰ درصد قیمت ارز ترجیحی را بالا ببرم، حال ما در مجلس می‌گوییم موافقیم، اما این سوال ماست که دولت با مابه‌التفاوت قرار است چه کار کند؟ ما در مجلس می‌گوییم این مابه‌التفاوت را برای دهک‌های اول، دوم و سوم در اولویت قرار دهد.

وی افزود: یک حکم هم آوردیم که دهک‌های پردرآمد را در بودجه حذف کنند و یارانه‌شان را برای دهک‌های یک تا سه بیاورند و اینها اولویت باشند، اما حالا تا ۵ هم شد، باشد. پس ما یک حکم آوردیم که یارانه پردرآمدها حذف شود. یک حکم دیگر هم دادیم که مابه‌التفاوت بالا رفتن قیمت ارز ترجیحی به دهک‌های یک تا سه داده شود که با توجه به وضعیت محدودیت‌ها و تحریم‌هایی که بر دولت و نظام تحمیل شده است، جبران کوچکی باشد.

زارع در پاسخ به اینکه زیرساخت‌ها برای دادن کالابرگ‌ الکترونیکی فراهم است؟ چراکه دولت قبل در ابتدا عنوان کرد زیرساخت‌های لازم را ندارد، گفت: در دولت قبل به یاد دارم بانک مرکزی گفت ما ظرف ۲‌ الی ۳ ماه آینده زیرساخت‌ها را فراهم می‌کنیم الان هم ما گفتیم با تقاضای سرپرست خانوار و کسانی که یارانه‌بگیر هستند، کالابرگ ارایه شود.

وی خاطرنشان کرد: این سیاست ۲ خروجی دارد؛ یکی اینکه نقدینگی در جامعه مدیریت می‌شود، یکی اینکه به یک نوعی تولید جان می‌گیرد. ما از تولید داخل زمانی که حمایت کنیم، می‌توانیم نقدینگی را به سمت تولید مجددا بیاوریم. این‌گونه نیاز نیست دولت سیاست انقباضی را پیش بگیرد که نرخ تورم را پایین بیاورد.

سخنگوی کمیسیون تلفیق سال ۱۴۰۴ تاکید کرد: همین که نقدینگی را جمع کنیم تا پول پر قدرت در جامعه ریخته نشود، سیاست انقباضی را اتوماتیک اجرا می‌کنیم. بعد هم این نقدینگی را بدهیم به تولید‌کننده، با این تفاوت که هم تولید و اشتغال حفظ می‌شود. هم اشغال جدید ایجاد می‌شود. هم انگیزه را در تولیدکنندگان داخلی که در شرایط تورم رکودی هستند، می‌توانیم بالا ببریم و کمک کنیم.

وی در پاسخ به اینکه دولت‌ها ساده‌ترین راه که دادن وجه نقدی است را انجام می‌دهند، کدام راه را باید برگزید، گفت: دولت یکی از شعارهایش حمایت از تولید بوده است، ما اگر جای دولت بودیم به تولید کمک می‌کردیم. شاید فرآیندش کمی مشکل باشد ولی اثربخشی دارد. توجه کنید دولت یک کارهایی انجام می‌دهد که فرآیند است و برخی کارها اثربخش است که نتیجه حاصل می‌شود شاید این فرآیند سخت باشد؛ اما فردا مردم فرآیند را نگاه نمی‌کنند، بلکه اثربخشی را می‌بینند.


🔻روزنامه شرق
📍 روایت فقر، حکایت درد
مرکز پژوهش‌ها سال گذشته گزارشی داده بود که در آن سقوط ارزش پول ملی کشور را در یک قرن گذشته نشان می‌داد. این مرکز که در واقع بازوی پژوهشی قوه قانون‌گذاری کشور است، با نگاه به آمار و مبنا قرار‌دادن سال ۱۳۰۹، اعدادی را در مقایسه با سنوات گذشته منتشر کرد که مو بر اندام سیخ می‌کند؛ آماری که نشان می‌دهد باید یک‌ جای کار لنگیده باشد که پول ملی این‌طور و بدون چتر نجات، سقوط آزاد کرده است. اینکه برای اقتصاد ایران چه اتفاقی افتاده که با سرعت داریم ارزش پول ملی را از کف می‌دهیم، هرچند ممکن است پاسخ علمی و اقتصادی سرراستی داشته باشد، اما اینکه این سلسله علل‌ چطور توانسته چنین اعداد و ارقامی خلق کند، به‌راحتی تبدیل به کلام نیست! به هر روی آن‌طور‌که این گزارش که خیلی هم قدیمی نیست، گفته اگر قرار باشد سال ۱۳۰۹ را ملاک قرار دهیم، ارزش ریال در برابر طلا، شش میلیون برابر و در برابر دلار حدود ۱۶ هزار برابر کاهش یافته است؛ زیرا مطابق گزارش‌ها دلار در بازار غیررسمی آن روز تا امروز، از حدود ۲۰ ریال در سال ۱۳۰۹ به بیش از ۳۰۰ هزار ریال در سال ۱۴۰۰ رسیده است.

راسته بازار

سوز سرما تا عمق استخوان پیش می‌رود و انگار که یکی از گسل‌های فرق سر تا به پا را فعال کرده باشد، رعشه‌ای هشت‌ریشتری ممتد توی بدن می‌اندازد و کل تن را فرا‌می‌گیرد. دیگر مهم نیست که گسل شمالی-جنوبی بوده یا شرقی-غربی، مثل اینکه زلزله‌ای تمام شهر را لرزانده باشد، رعشه هشت‌ریشتری سرما هم می‌افتد توی جانم و خودش را روی تک‌تک سلول‌ها سوار می‌کند. قدیمی‌ها به این‌جور هوا می‌گفتند «خشکه سرما»، یعنی هوایی که بخاری از آن بلند نمی‌شود. فقط سرد است و تهِ تهش از آن، بارش باران و برفی که بتواند باری از دوش کشاورز بردارد، درنمی‌آید.

هرچه هست، آنهایی که شغل‌شان با خیابان نسبتی نزدیک دارد، به «چه کنم، چه کنم» گرفتار شده‌اند. دست‌فروش‌های متروی صادقیه هم مثل بقیه اهل خیابان گیج و کلافه‌اند و هر‌کدام در کنار بساط خود آتشی به پا کرده‌اند. دست‌فروش‌هایی که هر‌کدام‌شان مثل من و شما، بار معیشت خانواری را بر دوش دارند و برای‌شان سردی و گرمی هوا، توفیری ندارد. اگر سنگ هم از آسمان ببارد، وضع آنها همین است. آنها باید هر روز صبح بیایند و بساط‌شان را پهن کنند و توی چشم عابران پیاده زل بزنند و با صدایی که گاه شبیه فریاد است (و شاید شکوائیه‌ای علیه زندگی)، کالایی را که به این بازار مکاره آورده‌اند، معرفی کنند.

زیر آسمان این مُلک که باشی، البته همه‌جا همین است. دیده‌ام که می‌گویم. سال‌های سال حتی در طول سفرهایی که از باب تفریح بوده، هر‌جا بساطی پهن بوده، کنارشان نشسته‌ام و از حال‌و‌هوای روزهای‌شان با آنها گفته‌ام و شنیده‌ام. راسته بلوار امت مشهد از آنجا که به «آخر ۲۰متری معروف است تا آخر مفتح» که حالا بازار بزرگ فردوسی کنارش سبز شده و مردمانی از سراسر کشور را به خود جذب می‌کند، یا خیابان فردوسی در سنندج که منتهی می‌شود به میدان آزادی و همین‌طور میدان آزادی کرمانشاه و...! حالا هم هر‌جا بروی، همین است. هرجا که بروی، پر است از آنهایی که به هر دلیل، گوشه‌ای از این خیابان‌ها را با هزار خون‌ دل دست‌و‌پا کرده‌ و بساط‌شان را پهن کرده‌اند تا بشود از پهنای این بساط نانی درآورد. اما این روزها کنار هرکدام از این جماعت از اهل خیابان که بنشینی، دل‌شان پر است از شکوه و گلایه. انگار هرکدام این جماعت یک مثنوی هفتاد من درد است.

نان‌درآوردن این روزها خیلی سخت شده است. برای همه سخت شده اما برای این بخش از اهالی خیابان سخت‌تر است.

این را خودشان می‌گویند. احمد یکی از همین آدم‌هایی است که کنار میدان انقلاب می‌نشیند و بساط می‌کند. داخل بساطش انواع کیف زنانه را می‌توان دید. دیروز بود به گمانم. کنارش دقایقی ایستادم و از حال‌و‌هوای این روزهایش پرسیدم. همان سؤال‌های معمول که روزگار چطور است؟ چرخش بر وفق مراد می‌چرخد یا مثل اسبی سرکش همان‌طور‌که سواری می‌دهد، لگد هم می‌زند؟

او پسر خنده‌رویی است. در پاسخ به این سؤال‌ها که می‌توانست پاسخش «به تو ربطی ندارد» باشد، می‌گفت: خیلی وقت است که کنار خیابان بساط می‌کنم. راستش را بخواهید، سال‌های سال است که کارم همین است. نه مثل خیلی‌ها مغازه‌دار بوده‌ام که ورشکست شده باشم و نه اینکه کارمند بوده باشم که اخراج شده باشم. در همین حد می‌توانستم امکانات فراهم کنم و کردم. کل توانم همین بساط بود که می‌بینید. من هم مثل تمام کسانی که در بازار کار می‌کنند، دوست داشتم مغازه‌ای از خودم داشته باشم و در آن کاسبی کنم. احمد با همان لبخند ریز که شاید لبخند عصبی هم باشد، می‌گفت: راستش وضعیت کاسبی این روزها اصلا خوب نیست. یعنی وقتی با قبلا مقایسه می‌کنم، کلا ناامید می‌شوم. دلیلش را هم اگر بخواهید، به نظر من خیلی مشخص است؛ چون مردم پولی ندارند که خرج کنند و قرار باشد مثل قدیم‌تر (منظورم دو سه سال پیش است) بازارگردی کنند و از این مغازه به آن مغازه بروند و خودشان خرید کنند و کالای نو را جایگزین قبلی کنند. او درباره اوضاع درآمدی هم می‌گفت: واقعیت این است که من خودم چند وقتی است که درست‌وحسابی پول درنیاورده‌ام. نه اینکه فروش نداشته‌ام، خیر! دارم می‌گویم درست‌وحسابی. چون یک زمانی با اینکه من مغازه ندارم، اما از همین بساط می‌توانستم دو تا خانواده را راه ببرم و خرجی‌شان را بدهم و خیالم هم راحت باشد، اما الان این‌طور نیست. هر روز دلهره دارم. می‌ترسم هر روز که بساطم را پهن کنم، نکند وضع مثل دیروز باشد و فروش چندانی نداشته باشم.

این آدم‌ها گاه انصاف عجیبی دارند و هیچ‌ چیزی نمی‌تواند باعث این شود که واقعیت را نگویند. او هم می‌گفت: باز ما خوب است کرایه مغازه نداریم (درست است که هزینه می‌دهیم و همین که اینجا هستیم، یعنی اینکه به جایش پول‌های‌مان را خرج کرده‌ایم که توانسته‌ایم در کنار خیابان بساط کنیم) اما این بندگان خدا که مغازه دارند چه؟

آنها باید مالیات بدهند، پول کارگر بدهند، پول آب بدهند، پول تلفن و هزار خرج دیگر هم دارند و در‌حال‌حاضر که وضعیت بازار نامناسب است، به نظرم آنها استرس بیشتری دارند و از آینده اقتصاد بیشتر می‌ترسند. او در توضیح این حرفش ادامه داد: این بساط را نگاه کنید. مگر چقدر جنس دارد؟ هرچه‌ هست همین است و توی یک کیسه جا می‌گیرد، هر‌جا هم بروم همین کیسه را با خودم می‌برم و تمام. اما کسی که مغازه‌دار است، اگر خرج و دخلش با هم نخواند بعد از مدتی مجبور است که دست به اقداماتی بزند مثلا تعطیل کند و... .

نقدینگی نیست

مرتضی یکی از اهالی بازار است. او را از خیلی سال‌ پیش می‌شناسم. وکیل بود و البته کار و بارش بد هم نبود اما چند‌سالی هست که دفتر و دستکش را جمع کرد و با هزار امید راهی بازار شد. دفترش آن زمان یک کوچه بالاتر از میدان ونک در طبقه دوم ساختمانی با‌آبرو بود. دفتر را به همکارش سپرد و رستورانی باز کرد تا راحت‌تر زندگی را ادامه دهد. به گفته خودش می‌خواست خیالش از آن همه هیجانات و استرس‌های ناخواسته‌ای که بر او وارد می‌شد راحت باشد. مرتضی در کارش موفق بود و موقعیتی را رها کرد که هزاران نفر ممکن است آرزوی آن را داشته باشند. مرتضی می‌گفت: اوایل که دفتر را تحویل دادم و اینجا را باز کردم، وضع خوب بود. شش ماهی هم خاکش را خوردم اما بعد از آن روی دور افتادم و توانستم خودم را جمع‌و‌جور کنم. درآمدم خیلی خوب بود اما یک‌سالی هست که همه‌چیز به هم ریخته. مثلا یک نمونه‌اش تین روغن می‌خریدیم فلان‌ قدر اما الان غیر از اینکه کمیاب شده، باید دو برابر قیمت قبل را بدهم. تمام مواد اولیه این‌طور شده‌اند. این تازه یک طرف کار است.

طرف دیگر هم این است که بازار به هم ریخته و وضع بدتری رقم خورده است. موضوع این است که فروش ما نسبت به قبل کم نشده، بلکه سقوط کرده است. او در توضیح این موضوع می‌گفت: ببینید، پیش از این ما مشتریانی داشتیم که در هر هفته دو یا سه بار پیتزا سفارش می‌دادند. حالا چون وضع اقتصاد بد شده و به عبارتی مردم فقیرتر شده‌اند، هزینه‌ها را اولویت‌بندی می‌کنند. تازه این مال محلاتی است که مردم وضع مناسبی دارند. اما از روی نوع سفارش‌هایی که می‌دهند وضع مشخص است. الان اوضاع طوری شده که همان مشتریان یا سفارش‌هایشان را قطع کرده‌اند یا تعداد سفارش غذا از سه بار در هفته به یک بار تقلیل پیدا کرده است و یا در مواردی ضمن اینکه تعداد دفعات سفارش را تقلیل داده‌اند، به‌جای پیتزا، ساندویچ سفارش می‌دهند. این یعنی اینکه وقتی مشتری سابق من که مشتری مستمر هم بوده، دچار وضع اقتصادی بد شده و به تعبیر فقیرتر از گذشته شده است، وقتی پیتزا را به ساندویچ تبدیل می‌کند از لیست مشتریان من خط می‌خورد و به جای دیگر رجوع می‌کند. یعنی فقیرتر‌شدن او، به فقیرتر‌شدن من می‌انجامد و این موضوع مثل یک زنجیر است و کل جامعه را در‌بر‌می‌گیرد. بنابراین من به عنوان یک بازاری، از واحد تجاری‌ام دچار ضرر می‌شوم؛ چون هم میزان فروش ما کاهش پیدا کرده است و هم به دلیل گرانی مواد اولیه، سود ما کاهش پیدا کرده است و هم به دلیل تورم بالا سایر هزینه‌هایمان بالا رفته است. او توضیح می‌داد: شما خیلی راحت می‌توانید خودتان مقایسه کنید چه اتفاقی دارد می‌افتد و مثلا من پیش از این در ۱۰ سال پیش می‌توانستم با یک میلیون تومان، به‌خوبی زندگی کنم، اما الان با اینکه درآمد من ۳۰ برابر شده است اما رفاه ۱۰ سال پیش را ندارم و این برای همه ما کاملا ملموس است؛ یعنی همه ما فقیرتر شده‌ایم. مرتضی از بازارهای دیگر هم خبر می‌داد و مطابق ارتباطی که با دیگر کسبه دارد وضعیت آنها را هم نامناسب اعلام می‌کرد به قول خودش در بازار بسیاری کاسه چه کنم دستشان گرفته‌اند.

آقای اکبری هم از مغازه‌دارهای محل زندگی‌ام است. او در توصیف وضعیت مالی جامعه می‌گفت: مثالی برایت می‌زنم تا متوجه باشی که شرایط چگونه است. ویپ می‌دانی چیست؟ از همین سیگارهای الکترونیکی است که برخی از نمونه‌هایش‌ طعم‌های مختلفی دارد. پارسال یک مدل از این ویپ‌ها با قیمت دلار آن روز، ۳۵۰ هزار تومان بود.‌ هفته پیش خواستم تعدادی سفارش بدهم. فکر می‌کنی حالا که دلار این قیمت شده، قیمتش نسبت به آن روز چقدر افزایش یافته و قیمت آن کالا چقدر است؟ شروع به ضرب و تقسیم کردم و با حدود ۶۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان قیمت را تخمین زدم. آقای اکبری گفت: ۳۰۰ هزار تومان و بعد در پاسخ به چهره هاژ و واژم گفت: می‌دانی چرا به قیمت ۳۰۰ هزار تومان می‌فروشد؟ چون چک دارد؛ چون نیاز به نقدینگی دارد و نقدینگی در بازار نیست، بنابراین حاضر است کالایش را با قیمت خیلی کمتر از قیمت بازار بفروشد اما پولی که برای پرکردن جای چک نیاز دارد‌ را فراهم کند تا دست‌کم اعتبارش را در بازار از دست ندهد. این یک مثال است تا بدانی وضعیت امروز بازار چگونه است.

و عاقبت در بازار چه دست‌فروش و چه مغازه‌دار، پای صحبت هر‌کدام که بنشینی، از کاهش درآمدها می‌گوید و نگرانی نسبت به آینده. هر‌کدام از این گروه‌ها نگرانی خود را از اینکه چه خواهد شد به‌وضوح اعلام می‌کند و مثال‌های فراوانی همراه با مقایسه و تحلیل می‌آورد که نشان دهد وضعیت مالی بد و بدتر می‌شود. کارگران که وضع بدتری دارند،‌ از اوضاع اقتصادی آینده می‌ترسند، به‌ویژه وضعیت مسکن و اطلاعات و آماری که در این زمیه وجود دارد حکایت را تلخ‌تر می‌کند. اگر مسکن تا دیروز بیش از ۵۰ درصد درآمد خانواده‌های کارگری را می‌بلعید، گزارش‌ها نشان می‌دهد با سرعت فعلی چیزی حدود ۷۰ درصد از درآمد خانوارهای کارگری به حلقوم هیولای مسکن ریخته خواهد شد. هیولایی که حالا نقش بسیار مهمی در فقیرسازی جامعه ایرانی را بر‌عهده گرفته است. هیولایی که اگر دیروز داشت با سرعت ۲۰ واحد در سال حرکت می‌کرد، حالا سرعت خود را به حدود ۷۰ یا ۸۰ واحد رسانده است. ایرانی‌ها بر‌اساس آمار و داده‌هایی که مراکز تحقیقاتی اعلام می‌کنند، در‌حال فقیرتر‌شدن هستند اما یک کسی در یک جایی باید بالاخره ترمز این هیولای گرانی را بکشد.

هوا هنوز سرد است و سرما توی استخوان نفوذ کرده و گویا خیال گرم‌شدن ندارد. زلزله‌ای هشت‌ریشتری همچنان دارد تن را می‌لرزاند.


🔻روزنامه آرمان ملی
📍 خصولتی‌ها، سدی برای توسعه
اقتصاد ایران بعد از سال‌ها فرازونشیب هنوز نتوانسته سرعت خود را بر ریل توسعه افزایش دهد و علت آن وابستگی اقتصاد به دولت و اشتهای زیاد دولتی‌ها برای حضور در پشت‌پرده مبادلات مالی است.
برابر با اصل ۴۴ قانون اساسی قرار بود تا بسیار از صنایع سبک و سنگین طی مراحلی به بخش خصوصی واگذار شود تا هم دولت کوچک‌تر شده و هم مشارکت شهروندان در رقابت‌های اقتصادی افزایش پیدا کند ولی هرچه به‌جلو رفتیم خبری از خصوصی‌ها نشد ولی شاهد روی کارآمدن نیروهایی پرنفوذی به‌نام خصولتی‌ها شدیم. خصولتی‌ها به‌عنوان نیمی‌خصوصی و نیمی‌دولتی خود را به اقتصاد ایران تحمیل کرده‌اند ولی حالا باید بگوییم که عدم تخصص و برنامه‌ریزی درست در واگذاری‌ها باعث بسیاری از ناکارآمدی‌ها در حوزه‌های مختلف حکمرانی شده است. مواردی که اکنون مسئولان، با گذشت سال‌ها تداوم شکست بر این موضوع تاکید دارند که باید باتجربه از گذشته به خصوصی‌سازی واقعی برسیم. حالا مسئولان هم به خلأ حضور شهروندان در اقتصاد پی برده‌اند. در این مورد روز گذشته محمدباقر قالیباف گفت:‌ «ریشه اصلی نابسامانی‌های اقتصادی دورنگهداشتن مردم از اقتصاد است». در این خصوص با یکی از تحلیلگران سیاسی گفت‌وگو کرده‌ایم. کنعانی‌مقدم در این مصاحبه یکی از ناکارآمدی‌ها را عدم رسیدن به معنای خصوصی‌سازی واقعی عنوان می‌کند و در این مورد تاکید دارد تا روند واگذاری‌ها و بهر‌ه‌وری‌ها شفاف دنبال شود.
خصوصی‌سازی

حسین‌ کنعانی‌مقدم، عضو پیشین مجمع تشخیص مصلحت نظام و تحلیلگر مسائل سیاسی در پاسخ به‌ اینکه خصوصی‌سازی واقعی چه روندی را باید داشته باشد و البته از گذشته چه درسی باید بگیریم، به ‌خبرنگار «آرمان ملی» می‌گوید:‌ «قانون اساسی و سیاست‌های ابلاغی از سوی رهبر انقلاب در مورد اصل ۴۴ و قوانین مصوب مشخص شده است نشان می‌دهد که در کدام بخش‌های می‌توان شاهد فعالیت بخش‌های خصوصی باشیم. ما باید به سمت اقتصاد مقاومتی برویم در ادامه شاهد کوچک‌ترشدن دولت‌ها باشیم و برای توسعه تعاونی هم باید ۷ درصد اقتصاد در اختیارشان باشد. متاسفانه تعاونی‌ها نتوانستد این هدف را دنبال کنند و دولت هم روزبه‌روز در حال گسترده‌ترشدن است. بخش‌ خصوصی هم در طول این سال‌ها چون دولتی‌ها را به‌عنوان رقیب در برابر خود داشته‌اند نمی‌توانند خود را تقویت کنند و عملا از میدان رقابت‌ها دور مانده‌اند».

انحصارگرایی

کنعانی مقدم با اشاره به اختیارات مجلس شورای اسلامی ادامه می‌دهد:‌ «قالیباف به‌عنوان رئیس قوه مقننه روی این موضوع باید تلاش کند تا در حوزه قانون‌گذاری و با فعال کردن اهرم‌های نظارتی موانع را از سر راه بخش‌ خصوصی بردارند. بخش‌خصوصی اکنون باید در ۲ جبهه مبارزه کند، آنها هم باید در بازار رقابتی تولیدکنندگان خارجی حضور داشته باشند و هم در داخل با رقبایی که‌به‌عنوان نماینده بخش‌های دولتی حضور دارند رقابت کنند. بدون بررسی میدانی می‌توانیم به جواب برسیم که چرا بخش‌خصوصی نمی‌تواند موفق شود. بخش دولتی همواره بر انحصارگرایی تاکید دارند و نیاز است تا با قوانینی از فعالیت‌شان جلوگیری کرد زیرا غیبت بخش‌خصوصی و نفوذ خصولتی‌ها در اقتصاد به‌عنوان مانع اصلی توسعه‌یافتگی محسوب می‌شود. این چالش عمیقی است که با شعاردادن و برنامه‌هایی که ضمانت اجرایی ندارد چیزی تغییر نخواهد کرد».

رشد خصولتی‌ها

کنعانی‌مقدم در مورد ابهامات موجود در اصل ۴۴ اضافه می‌کند:‌ «‌در مجمع تشخص هنگامی‌که مسئول کمیته اصل ۴۴ بودم، دائم از سازمان‌ها و نهادها در مورد این واگذاری‌ها گزارشاتی می‌خواستیم تا ببینیم در رابطه با اجرای قانون چه روندی را طی می‌کنند. متاسفانه برخی گزارش نمی‌‌دادند و اگر گزارشی هم به‌دست ما می‌رسید نشان از عقب‌ماندگی بخش‌های تعاونی و مختلف داشت. در حوزه اجرای اصل ۴۴، مخالف خصوصی‌سازی به این صورت بودیم یعنی به‌جای اینکه تاسیسات به‌بخش خصوصی واقعی واگذار شود، شاهده رشد خصولتی‌ها بودیم. حتی در مواردی که سهام تماما به بخش‌خصوصی منتقل می‌شد می‌دیدیم که در پشت‌پرده چهره‌های مدیران سابق دولتی دیده می‌شود که عمدتا کارخانه‌ها و... را به‌نوعی مصادره می‌کردند که این نامش خصوصی‌سازی نیست و این روش واگذاری نخواهد بود. هنگامی که دولت بنگاهی را واگذار می‌کند وظیفه دارد که روندش را بررسی کنند تا اینکه بهره‌وری و تولید نسبت به‌گذشته سیر افزایشی را در پیش داشته باشد و بتواند سودآوری و ایجاد اشتغال کرده باشد. ابتدا باید با نگاهی به سوابق خصوصی‌سازی براساس اصل ۴۴ اشتباهات و موانع را شناسایی کنیم تا در ادامه به مفهوم درست خصوصی‌سازی برسیم».

مردم و اقتصاد
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورا با اشاره به ناترازی در حوزه انرژی و مسائل بانکی و پولی در دیدار علمای اهل‌سنت گفت: «باید قبل از هر چیزی سراغ ناترازی‌ها در عرصه مدیریتی و برنامه‌ریزی رفته و با استفاده از تجربیات بزرگ انقلاب آن را حل کنیم. ریشه اصلی نابسامانی‌های اقتصادی دور نگهداشتن مردم از اقتصاد است. ریشه اصلی نابسامانی‌های اقتصادی دورنگهداشتن مردم از اقتصاد است لذا باید در بخش‌های دولتی برای حضور مردم در عرصه‌های اقتصادی تسهیل‌گری می‌کردیم که نه تنها این کار صورت نگرفت بلکه مانع‌تراشی در طول زمان خواسته و ناخواسته اتفاق افتاد. امروز بخش عمده قدرت اقتصادی ما دولتی است از ظرفیت و حضور مردم در این عرصه استفاده نکردیم. در زمان دفاع مقدس، کرونا و توطئه‌های امنیتی، تا زمانی که مردم به میدان نیامدند موضوعات حل نشدند همچنین ما بدون مردم نمی‌توانیم موضوعات فرهنگی را حل کنیم». رئیس مجلس با اشاره به نمایشگاه پیشگامان پیشرفت و بیانات رهبری ادامه داد: «رهبر انقلاب در بازدید از این نمایشگاه مجددا برای چندمین بار بر حضور بخش خصوصی و بخش مردمی در میدان اقتصاد تاکید داشتند چرا که ما به توان فکری و قدرت تحول و خلاقیت‌های آن در تمام بخش‌ها ‌نیازمندیم. مجلس قانون جهش تولید در حوزه دانش بنیان‌ها و پنجره واحد برای مجوز کسب و کار را تصویب کرد. در دوره دوازدهم بر اولویت ما نظارت بر اجرای قانون است تا به جای قانون‌گذاری، کار تنقیح درباره ۱۲ هزار قانون موجود انجام داده و آنها تبدیل به حدود ۳۰۰۰ تا ۳۵۰۰ قانون کرده تا هم گشایشی در کار شود و هم بخش تورم در قوانین برداشته شود. البته نظارت مجلس جنبه کمک به دولت خواهد داشت و هرگز با نگاه مچ‌گیری سراغ آن نخواهیم رفت ولی حتما مصر بر اجرای قوانین هستیم و اگر قانون اشکالی دارد حتما آن را اصلاح خواهیم کرد».


🔻روزنامه همشهری
📍 خطر خالی فروشی طلای آنلاین
اکران گسترده تبلیغات سایت‌های خرید و فروش آنلاین طلا چه در سطح کلانشهرها و چه در فضای مجازی این پرسش را تقویت می‌کند که آیا واقعاً طلای واقعی خرید و فروش می‌شود و درصورت بحران، چه‌کسی پاسخگوی پس‌اندازهای مردمی است که پول‌شان را طلا کرده‌اند؛ اما شاید طلایی در کار نباشد؟ به گزارش همشهری، داستان سکه ثامن را یادتان هست؛ مؤسسات غیرمجازی چون کاسپین، فردوسی، فرشتگان و... را به یاد دارید؟ سودای سود بیشتر و یک‌شبه پولدار شدن، انگار همچنان سکه رایج در اقتصاد ایران است و در سایه غفلت مسئولان و ضعف دستگاه‌های نظارتی و قانونی، این خطر وجود دارد که طلای بدون پشتوانه و وجود خارجی، خرید و فروش و ناگهان خبری منفجر شود که نه از طلا خبری هست و نه از پول کسانی که در دام خرید و فروش آنلاین طلا گرفتار شده‌اند.

راز طلایی شدن بازارها
افزایش میل به سرمایه‌گذاری در بازار طلا البته به گزینه مطلوب دولت هم تبدیل شده؛ چرا که می‌توان با سوق دادن پس‌اندازهای آزادشده از بانک‌ها، نقدینگی را به سمت بازار طلا برد و جلوی شوک به بازار ارز را گرفت. ریسک خرید و فروش ارزهای خارجی و نگهداری آن هم عاملی شده تا خرید طلای دست دوم و خام به یک گزینه سرمایه‌گذاری تبدیل شود؛ هرچند که کارمزد بالا و عدم‌اطمینان نسبت به کیفیت طلای خریداری شده و نگهداری آن مسیر را به سمت تبدیل پس‌اندازها به خرید آنلاین طلا هموار کرده است.

تکثیر غیرمجازها در بازار طلا
غفلت از خطر تکثیر طلافروشی آنلاین همانند یک بمب خاموش خواهد بود که روزی خواهد ترکید و تلفات سنگینی را به جای خواهد گذشت؛ چرا که اصالت طلای فروخته شده در هاله ابهام قرار دارد. یک نشانه تکثیر غیرمجازها در بازار طلا را می‌توان در گفته‌های اخیر یک مقام بانکی رصد کرد. به گفته ایرج نیازی، رئیس بانک کارگشایی، تا‌کنون ۴۰۰ مجوز خرید و فروش طلا صادر شده است که ۲۰۰ مورد آنها تراکنش داشته‌اند؛ اما تنها ۵شرکت فعالیت بیشتری دارند. او‌ تاکید ‌می‌کند درصورتی که نظارتی وجود نداشته باشد، احتمال کلاهبرداری، پولشویی و سفته‌بازی در فضای مجازی امکان‌پذیر است.

بخشنامه‌ای که جدی گرفته نشد
هفته نخست آذرماه بود که بانک مرکزی با صدور یک بخشنامه تلاش کرد نسبت به خطر شیوع ویروس سایت‌ها و اپلیکیشن‌های فروش طلا هشدار دهد و اعلام کند فروش آنلاین طلا بدون ذخیره‌سازی در بانک مرکزی ممنوع است. براساس اعلام مرکز تجارت الکترونیک وزارت صمت و براساس نامه بانک مرکزی، طلای فروخته‌شده باید موجود و در بانک ذخیره شود. این بخشنامه که البته جدی گرفته نشد، نشان می‌دهد که این سایت‌ها بدون اینکه ذخایر کافی داشته باشند، در حال خالی فروشی هستند و از مردم پول می‌گیرند و وعده پرداخت سود روزشمار و حتی تحویل فیزیکی طلا می‌دهند، بدون اینکه به اندازه کافی طلا در اختیارشان باشد.

هشدار مجلس به بانک مرکزی
یک عضو کمیسیون صنایع با اشاره به رشد قارچ‌گونه سامانه‌های آنلاین طلا از احتمال خالی فروشی برخی از این اپلیکیشن‌ها ابراز نگرانی کرد و خواستار نظارت فوری بانک مرکزی، وزارتخانه‌های اقتصاد، صمت و دادستانی بر این موضوع شد. زینب قیصری با بیان اینکه روش‌های نوین سرمایه‌گذاری در طلا مدتی است پر رونق شده و در شرایط ناپایدار اقتصادی، طلا همواره به‌عنوان یک دارایی امن و پایدار مورد توجه مردم بوده است، گفت: مزایای سرمایه‌گذاری طلا بر کسی پوشیده نیست؛ اما امنیت این سرمایه‌گذاری‌ها نیز حائز اهمیت است.

به اینماد و مجوزهای صنفی اعتماد نکنید
سایت‌ها و اپلیکیشن‌های خرید و فروش طلا ادعا می‌کنند که از اتحادیه طلا و جواهر مجوز دارند و حتی برای فعالیت‌شان در قالب کسب‌وکارهای اینترنتی، مجوز اینماد از وزارت صمت گرفته‌اند و عضو اتحادیه‌ها و انجمن‌های مالی هستند؛ اما هیچ‌کدام این مجوزها، نشان از اطمینان از عدم‌خالی فروشی نیست؛ چرا که اصل مهم این است که آیا به اندازه‌ای که نقدینگی جذب می‌کنند، طلا به‌صورت فیزیکی دارند و در صورت هجوم مردم برای گرفتن طلای فیزیکی، این پشتوانه چگونه قابل دسترس است.

پلتفرم‌های طلایی یا گاوصندوق‌های خالی؟
با تبلیغات وسیع این سؤال نزد مردم ایجاد می‌شود که آیا پلتفرم‌های خرید و فروش طلا قابل اعتماد هستند؟ شاید آنها در کوتاه‌مدت به‌صورت منظم سود بدهند، اما پس از مدتی به‌دلیل نداشتن پشتوانه کافی در خطر سقوط قرار می‌گیرند و خسارت سنگینی را برای خریداران به ارمغان خواهند آورد. از قدیم گفته‌اند که پول‌تان را با دست به دیگران ندهید که مجبور شوید با پا به‌دنبال گرفتن آن باشید و اگر قصد خرید و فروش طلای آنلاین دارید، باید مطمئن باشید که‌ هنگام نیاز، پولی در کار هست و طلایی به‌صورت پشتوانه نگهداری شده است.



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین