🔻روزنامه تعادل
📍 پزشکیان در چنبره پیچیدهترین مشکلات
✍️ مرتضی افقه
از این واقعیت نمیتوان چشمپوشی کرد که اقتصاد ایران با شرایط دشواری روبهرو شده است. مشکلات اقتصادی دیرپا، تورم فزاینده، کمپین فشار حداکثری، انتظارات تورمی، فقر مطلق، کاهش قدرت خرید مردم، تهدید نظامی علیه ایران و... بخشی از مشکلاتی است که ایران در شرایط فعلی با آنها دست به گریبان است. دولت مسعود پزشکیان با شرایط پیچیدهای در حوزههای مختلف روبه رو شده است. از یک طرف مشکلات داخلی و سوءمدیریتهای ریشهدار و از سوی دیگر مشکلات بیرونی، دولت چهاردهم را در برابر معادلات پیچیدهای قرار داده است. امروز دیگر برای بسیاری از ایرانیان مشخص شده که اقتصاد ایران تا چه اندازه به دلیل وابستگی به نفت شکننده شده است. فرصتهای متعددی برای اینکه این وابستگی مخرب کاهش پیدا کند به راحتی از دست رفتند.حتی از سال ۹۷ به این سو که ایران با تحریمهای شدید دولت امریکا مواجه شد، تلاشی نشد تا اتکای اقتصاد و بودجه ایران به نفت کاهش پیدا کرده و فعالیت در سایر حوزههای مولد اقتصادی در دستور کار قرار گیرد. کار به جایی رسیده که دشمنان ایران در نخستین گام برای تهدید ایران کاهش وابستگی به نفت را در بوق و کرنا میکنند و نوسانات تورمی گستردهای ایجاد میکنند. البته قابل پیشبینی بود که چنانچه ترامپ روی کار بیاید، فشار حداکثری در حوزههای اقتصادی و راهبردی را در دستور کار قرار میدهد. ۷سال از تشدید تحریمهای سال ۹۷ گذشته و دولتها در ایران هر آنچه ذخیره و منابع و امکانات داشتند، استفاده کردند. دیگر عملا منابع مالی و اعتباری خاصی برای دولت پزشکیان باقی نمانده که با تکیه بر آنها بخواهد تبعات فشار حداکثری را کاهش دهد.
ایکاش مدیران تصمیمساز دولت سیزدهم که فرصت مذاکره با بایدن را داشتند و آن را با این توهم که بدون توافق و رفع تحریمها هم میتوان رونق اقتصادی ایجاد کرد از دست دادند، امروز پاسخ میدادند که چرا این سال حیاتی برای ذخیرهسازی ارزی و بهبود شاخصها را هیچ انگاشتند؟ معتقدم بایدن این ظرفیت را داشت که در زمان او برجام احیا شود و اقتصاد ایران، نفسی تازه کند. بنابراین باید قبول کرد که پزشکیان در بدترین شرایط اقتصادی و راهبردی مسوولیت را به دست گرفته است. او وارث مجموعه متنوعی از بحرانهای مختلف است که دولتهای قبل ایجاد کردهاند. شروع کار پزشکیان همزمان شد با شروع بحران خاورمیانه، اوجگیری جنگ غزه با اسراییل و ضربات پی در پی که به نیروهای مقاومت وارد آمد. این روند اثرات مخربی بر اقتصاد و تجارت کشور نیز ایجاد کرد. در کنار این گزارهها سقوط اسد در سوریه مشکلات مضاعفی را برای ایران شکل داد و نگرانیها نسبت به آینده را افزایش داد. حضور ترامپ، نشانه آشکار دیگری از شکلگیری فشار حداکثری علیه ایران بود. البته نشانههایی هم ارسال شد که ترامپ به دنبال برقرار ساختن تارهای ارتباطی تازه با ایران است. ترامپ از مذاکره بر سر توان هستهای ایران صحبت کرد و خواستار گفتوگو برای حل معادلات شد. در شرایطی که برخی تصور میکردند اجازه مذاکرات هم از سوی مقامات تصمیمساز ایرانی صادر شده است، اما صحبتهای اخیر رهبر انقلاب نشان داد که ایران برنامهای برای مذاکرات ندارد. این فعل و انفعالات اقتصاد ایران را گرفتار نوسات مستمری کرده است. امضای کمپین فشار حداکثری توسط ترامپ اثر روانی شدیدی علیه ایران ایجاد کرد و نرخ دلار را افزایش داد. دیروز هم ترامپ صحبتهایی را مطرح کرد و حتی از تهدید نظامی علیه ایران سخن گفت.مجموعه این گزارهها نرخ دلار را به محدوده قیمتی بالای ۹۰ هزار تومان برد و مشکلات عدیده اقتصادی در نظم و نظامات بازارها ایجاد کردند. این نوسانات در روزهای پایانی سال، قطعا شدیدتر میشوند. بدون تردید بسیاری از بازارهای کشور با مشکل رکود مواجه میشوند چرا که دهکهای محروم و متوسط جامعه اساسا توانی برای خرید و تهیه اقلام مورد نیاز خود را نخواهند داشت. سایر مشکلات اقتصادی از جمله اجارهبهای بالا، گرانی اقلام مصرفی، تورم و...مردم را با تنگناهای بسیاری روبه رو ساخته است. این موارد در روزهایی که ذخایر ارزی دولت و سرمایه اجتماعی سیستم با افت مواجه شده، قیمت طلا و ارز را صعودی ساخته است. ایران اگر نتواند مشکل ورودی ارز به داخل را حل کند، باید با مشکلات بسیاری دست به گریبان شود. مشکلاتی که برای رفع آنها باید تدابیر خاصی اندیشید تا حداقل مردم برای تهیه اقلام اساسی خود مشکلی نداشته باشند.
🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍 سامانههای مزاحم در تولید و تجارت
✍️ ولیالله افخمیراد
این روزها بیش از هر زمان دیگری تجار و بازرگانان، صاحبان صنایع و سرمایهگذاران در تله سامانههای متعدد دستگاههای دولتی ازجمله وزارت صمت گرفتارند و در ظاهر نهاد و ادارهای هم خود را برای پاسخگویی ملزم نمیبیند.
چه خوب بود اگر مسوولان ذیربط بررسی اثرات و تبعات مثبت و منفی این سامانهها را در بهبود سرمایهگذاری بخش خصوصی کشور با نگاه کارشناسی به عهده نهادهای پژوهشی وابسته به وزارت صنعت، معدن و تجارت یا تهیه پایاننامههای کارشناسی ارشد و دکترای دانشجویان ذیربط واگذار میکردند تا مشخص شود دستاورد آنها چه بوده و تا چه میزان موجبات تسریع و صحت عملکرد تجارت و بازرگانی کشور را فراهم آورده است.
علیالقاعده طراحی و استقرار این سامانهها جز برای سرعتبخشیدن و ایجاد شفافیت و کاهش هزینهها در فعالیتهای اقتصادی نبوده و اگر به توجیهات ابتدایی کارشناسان ذیربط در ضرورت ایجاد این سامانهها نگاهی بیندازیم، جز اهداف خیرخواهانه فوق چیز دیگری را نخواهیم دید. با این حال چگونه است که بهرغم درج کلیه اطلاعات موردنیاز در سامانههای متعدد اعلامشده از سوی دستگاههای اجرایی، فعالان اقتصادی از کندی کارها و هزینهبر بودن و تاخیر بسیار در انجام امور گلایهمندند؟
سامانه جامع تجارت، سامانه جامع انبارها، سامانه انبار و... از جمله این سامانهها هستند که گرچه برخی از آنها عنوان جامع را نیز یدک میکشند، اما عملکردی که حاکی از جامعیت آنها باشد دیده نمیشود. نگرانی وقتی بیشتر میشود که متوجه شویم هرکدام از این سامانهها مجهز به ابزارهایی نیز بوده که به صرف تشخیص و نظر کارشناس قادر به تبدیل شدن به سدی محکم در ممانعت از هرگونه حرکت بعدی مراجعان خود هستند.
در این میان، ابزار معرفی به تعزیرات به شکلی متفاوتتر از همه، موجبات نگرانی فعالان اقتصادی را فراهم آورده است. این ابزارها گاهی اوقات به صورت مضاعف در پی ایراد کارشناس ذیربط از مندرجات آماری مربوطه و بهخصوص با بهانه تاخیر در ثبت اطلاعات کالاها در سامانههای متعدد انباری موجبات تشکیل پرونده برای تجار و بازرگانان صاحبان حِرف میشوند و متاسفانه علاوه بر اتلاف وقت آنان بعضا مجبور به پرداخت جرائم سنگین نیز میشوند.
خیلی از اطلاعات مورد درخواست این سامانهها درخصوص نوع و میزان کالا، مبدا واردات، شماره تعرفه، خریدار و فروشنده و دیگر موارد با یکدیگر مشترک بوده، ولی حتی متاسفانه این سامانهها قادر به انتقال این اطلاعات به یکدیگر نبوده و فعال اقتصادی ملزم به تکرار درج اطلاعات مشابه در سامانههای متعدد است.
به نظر میرسد واضعان چنین سامانههایی از شناخت و چگونگی تاثیر پارامترهای مختلف بر امر تجارت در بخش خصوصی اطلاع کافی نداشته و بهجای حذف موانع دستوپاگیر در فرآیند فعالیتهای اقتصادی، آگاهانه یا ناآگاهانه دستاندازهای دیگری ایجاد کردهاند که به افزایش هزینههایی منجر شده که بهاجبار بار آن را بر دوش مصرفکننده نهایی گذاشته و توان رقابت را سلب میکند و این خود نقض غرض است که فناوری اطلاعات را به جای تسریع در امور و کاهش هزینهها به نحوی به کار بگیریم که اسباب تاخیر موجب ضرر و زیان رسیدن به فعالیتهای اقتصادی شود.
امید است وزارت صمت و سایر دستگاههای اجرایی ترتیبی اتخاذ کنند که با حذف سامانههای غیرضرور و دستوپاگیر موجب سرعت بیشتر انجام امور و کاهش هزینههای متعلقه در امر سرمایهگذاری شوند.
🔻روزنامه کیهان
📍 حضوری که چشم دشمنان انقلاب را کور کرد
✍️ حسن رشوند
دیروز در آغاز ۴۷ سالگی انقلاب اسلامی بار دیگر ملت ایران در حالی که شرایط جوی کشور علیالقاعده باید مانع حضور گسترده مردم در کف خیابانها میشد،
فوج فوج به خیابان آمدند تا بار دیگر ثابت کنند ملتی که با خون خود در بهمن ۵۷ میثاق بسته با سردی هوا و تنگی معیشت صحنه را خالی نمیکند. حماسهای که همچون رنگینکمانی از اقوام و سلایق مختلف، قدرت جمهوری اسلامی ایران را به رخ دشمن کشید. مؤلفههای سخت قدرت اگرچه در تعیین جایگاه و میزان اقتدار هر کشور جایگاه خاص خود را دارند اما این مردم هستند که مؤلفه کلیدی و پایهای قدرت را شکل میدهند. هرچند در طول این ۴۶ سال و از روز اول پیروزی انقلاب، لحظهای جنگ روانی دشمن از سر این ملت دور نبوده است ولی اوج این اقدامات را در سال جاری بهویژه در روزهای اخیر با یاوهگوییهای رئیسجمهور متوهّم آمریکا شاهد بودهایم. امسال در حالی که دشمن بهشدت بر اختلافافکنی و تحریک جریانهای سیاسی کشور و گسلهای مختلف قومی، مذهبی، سیاسی، اجتماعی، نسلی و... در کشور تمرکز کرده است، رنگینکمان زیبای ۲۲ بهمن نشان داد ملت ایران با وجود تمام تفاوتهای ظاهری، تجسم یک ملت واحد و متحد را به نمایش گذاشته است. این از ویژگیهای منحصر به فرد و برجسته ملت ایران است که همواره در بزنگاهها، یکپارچه و یکصدا وارد میدان میشوند. این اتحاد، سرمایهای بیبدیل برای کشور عزیزمان ایران است که هر ساله در راهپیمایی ۲۲ بهمن متبلور میشود و راهپیمایی امسال در اوج این تبلور قرار داشت.یعنی حرکتی که حاکی از نگاه ژرف و دقیق مردم بصیر ایران به مسائل ملی و حساسیت نسبت به این مهم است. ملت بزرگ ایران در راهپیمایی دیروز چه خوب ندای ولی خود در سخنرانی ۱۹ دی که فرمودند:
«آنچه مشکلات را برطرف میکند عامل داخلی یعنی «همّت مسئولان متعهد و همراهی ملت متحد» است که مظهر این اتحاد ملی، راهپیمایی ۲۲ بهمن است که انشاءالله امسال نیز همه این وحدت را مشاهده خواهیم کرد.» را به منصه ظهور رساندند و ثابت کردند که شهادت امام راحل و آن یگانه دوران برای برتری این ملت نسبت به مسلمانان صدر اسلام بیحکمت و بدون مبنا نبوده است. آنجا که آن عزیز سفر کرده در وصیتنامه الهی - سیاسی خود فرمودند: «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله (صلی الله علیه و آله) و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی
(صلوات الله و سلامه علیهم) میباشند.»
اما درباره حضور دهها میلیونی و همراه با بصیرت ملت بزرگ ایران چند نکته گفتنی وجود دارد:
۱- ملت ایران در طول این سالها، بارها یاوهگویی و آرزوهای واهی دشمنان خود را دیده است. از سخنان گزافه «مککین» آن سناتور آمریکایی که امروز جسم پلید او زیر خروارها خاک خوراک موریانهها شده و در همایش منافقین در پاریس گفته بود جمهوری اسلامی جشن پیروزی خود را برای سال بعد (۱۳۹۸) نخواهد دید، دیدیم که از آن تاریخ تاکنون ۶ سال است که میگذرد و جمهوری اسلامی و انقلاب خمینی کبیر(ره) در اوج اقتدار خود ایستاده است. امروز هم که ملت ایران یادداشت «امنیت ملی ریاست جمهوری» (NSPM) ترامپ قمارباز را درباره ایران که گفته؛ «ایران داوطلبانه مسائل هستهای، موشکی و تسلیحات غیرمتقارن و متعارف را کنار بگذارد!» را دیدند و ترجیح دادند پاسخ این یاوهگوییها و غلط زیادی را با برپایی جشن چهلوهفتمین سال پیروزی خود در کف خیابانهای پایتخت و سراسر کشور بدهند.
ملت ایران میداند نه یاوهگویی دشمنان بیرونی در اراده آنها بر دست کشیدن از انقلاب اسلامی تأثیرگذار است و نه مشکلات و تنگناهای اقتصادی میتواند آنها را در راهی که انتخاب کردهاند، سست کند. ملتی که میداند دشمنش به کمتر از نابودی او اعتقاد ندارد، چگونه میتواند نسبت به رفتارها و عملکرد آنها نسبت به خود خوشبین باشد. مگر آن سناتور دیگر آمریکایی «مارک کرک» زمانی که خبرنگار از او سؤال میکند این تحریمها به جای مقامها و دولت ایران، مردم را نشانه رفته است، نگفته بود: «اشکال ندارد اگر غذا را از دهان ایرانیان بیگناه بیرون بکشیم.»
ملت ایران خط فکری دشمن را بهخوبی درک کرده و میداند هدف آنها از فشار به مردم، دامن زدن به نارضایتیهای داخلی است و کور شدن این خط دشمن فقط با ایستادگی و حضور در صحنههایی همچون راهپیمایی ۲۲بهمن میتواند تجلی پیدا کند؛ چراکه وقتی «مارک دو بوتینر» مدیر بنیاد دفاع از دموکراسی که یکی از مهمترین بنیادها در دادن خط فکری به مقامهای کاخ سفید است، میگوید: «تحریمها تاکنون پیامدهای زیادی برای اقتصاد ایران داشتهاند، اما آن قدری نبوده که اعتراضهای مردم را در پی داشته باشند و با متمرکز ساختن تحریمها روی تمام صنایع ایران، فرار از تحریمها از طریق منافذ جا مانده برای ایران مشکل خواهد بود.» چگونه میتواند بپذیرد که آمریکاییها به بهانه مذاکره جدید در عین اینکه اعتراف میکنند خط تحریمی آنها کاملا به شکست مفتضحانه کشیده شده است، اکنون میخواهند صادقانه وارد مذاکره با ایران شوند و به ملت ایران امتیاز دهند!
۲- اگرچه مردم انقلابی کشورمان به قدرت و اقتدار خود واقفند اما بمباران تبلیغاتی و سیاهنمایی و یاسپراکنی دشمن گاهی چنان شدید و عمیق میشود که برخی دلهای استوار را نیز میلرزاند. دیروز ملت ایران با حضور در میعادگاه
۲۲ بهمن موجب اطمینانبخشی دلهای باایمان آن هم در شرایطی که دشمن بیرونی و مخالفین داخلی بر طبل بیتفاوتی مردم به انقلاب ۴۶ ساله امام کبیر میکوبیدند، خط بطلان کشیدند. دیروز روزی بود که از بههم پیوستن قطرههای ملت، سیلی خروشان ساخته شد و آلودگیهای ناشی از تبلیغات و عملیات روانی دشمن را با خود برد تا نشان دهد که با وجود گذشت ۴۶ سال از پیروزی انقلاب، مردم همچنان در صحنه و پای کار انقلاب و نظام خود هستند. دیدن تصاویر و فیلمهای این حضور باشکوه برای هر ایرانی غیوری، افتخارآفرین و اطمینانبخش است و دلهای دچار تردید را آرامشدهنده خواهند بود.
۳- ملت ایران این را خوب میداند که انقلاب اسلامی محدود به مرزهای جغرافیایی ایران نیست و رایحه آن دلهای بسیاری را در چهار گوشه جهان مجذوب خود کرده است. امروز که دشمن تصور میکند با تغییرات مقطعی در جغرافیای مقاومت و تحولات منطقه، انقلاب اسلامی ایران از تب و تاب همیشگی خود افتاده، مردم با راهپیمایی ۲۲ بهمن دیروز خود ثابت کردند این شعله برافروخته، خاموششدنی نیست و انقلاب خمینی عزیز با رهبری حکیمانه خامنهای عزیزتر از جان نقطه امید و اتکای همه مظلومان جهان بهویژه جریان مقاومت در فلسطین، لبنان، یمن و... خواهد بود. این امیدواری را میشد با وجود رنجی که حماس و مردم مظلوم غزه در طول
۱۵ ماه مقاومتی که با رژیم کودککش صهیونیستی داشتند، از چشمان رئیس و شورای رهبری حماس که روز شنبه با ولی امر مسلمین دیدار داشتند، فهمید. یقینا جریان مقاومت در منطقه و جهان با دیدن تصاویر راهپیمایی دیروز، قوت قلب گرفتند و حتما از این پس، در راه خود مصممتر و مطمئنتر عمل خواهند کرد. چه بسا دوستداران خارجی انقلاب، بیش از داخلیها نیازمند این شارژ روحی بودند. چرا که اولاً آنها از مرکز این جوشش دورند و به نوعی در سرزمین خود اقلیت محسوب میشوند و دوم آنکه در معرض بمباران تبلیغاتی بیشتری نیز قرار دارند و دسترسیشان به منابع اصلی و دست اول درباره انقلاب و جمهوری اسلامی کمتر است. پس طبیعی است که حضور میلیونی مردم در خیابانها، لبخند بر لبان آنان مینشاند و دلهای آنها را در ادامه این راه استوارتر میسازد.
۴- راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال در حالی با این حجم از مردم برگزار شد که مشکلات معیشتی، اقشار مختلف مردم را تحت فشار قرار داده است و دشمن سالهاست که برنامهریزی ویژهای در راهاندازی جنگ اقتصادی علیه ملت ایران کرده و این جنگ اقتصادی با برخی اهمالکاریها و کمهمتیهای دولتمردان گذشته در دهه ۹۰ همراه شده و ماحصل آن کمکاریها، امروز باعث عدم حل مشکلات اقتصادی مردم شده است. مردم در حالی با این حجم تحسینبرانگیز در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال شرکت کردند که دلار ۹۲ هزار تومانی و سکه ۷۵ میلیون تومانی بهصورت سازماندهی شده یا غیر سازماندهی، دستاویزی شده بود تا مردم را از این حضور بازدارد. اما مردم بیتوجه به این قیمتها ترجیح دادند حساب خودشان را با انقلاب از حساب قیمت دلار و سکه جدا کنند. دشمن به صراحت و البته با دروغ و فریب، به مردم میگوید مشکلات اقتصادی ناشی از رویکرد انقلابی نظام است و راه آن نیز دست شستن از این راه و سازش با آمریکا و هضم شدن در نظم مدنظر آمریکاست. راهپیمایی پرشکوه ۲۲ بهمن در این زمینه دو پیام کلیدی و بسیار مهم داشت؛ اول آنکه ملت فریب این ترفند دشمن را نخورده و میداند که راه عبور از مشکلات، سازش و تسلیم نیست که اگر چنین بود نشانه آن باید کمرنگ شدن حضورشان در این روز به یادماندنی میشد که نهتنها چنین نشد بلکه این حضور حماسی نشان داد نگاه ملت به مشکلات اقتصادی، درست برخلاف خواست و نظر دشمن است. نکته دوم آنکه مردم با حضور خود نشان دادند، اگرچه گلایههای جدی در زمینه مسائل معیشتی دارند اما میان عملکرد مسئولان و اصل نظام و انقلاب تفکیک قائل هستند و برخی دلخوریها و ناکارآمدیها را به پای انقلاب اسلامی نمیگذارند.
۵- دشمنان جمهوری اسلامی گمان میکنند با افزایش فشارها و تهدیدها، میتوانند بر اراده و خواست مردم تاثیر گذاشته و آنان را از راه پیموده شده تاکنون، خسته و در نهایت پشیمان سازند. اما راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال نشان داد برخلاف تصور دشمن، فشار و تهدید نهتنها خللی در ایمان و عزم ملت ایجاد نکرده، بلکه خود به عاملی برای افزایش اتحاد و انسجام ملی تبدیل شده است. مردم بصیر ایران در راهپیمایی دیروز مترجمان شایستهای برای سخنان رهبر حکیم انقلاب بودند که در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوائی ارتش فرمودند: «آنچه مشکلات را برطرف میکند عامل داخلی یعنی «همّت مسئولان متعهد و همراهی ملت متحد» است. مردم «همراهی» خود را برای حل مشکلات با صدای بلند فریاد زدند و حالا نوبت «مسئولان متعهد» است تا همت خود را برای حل این مشکلات نشان دهند. آنچه درباره این حرکت معنادار دیروز مردم میتوان گفت اینکه این راهپیمایی نمایش تماشایی ملتی بود که در ۴۶سالگی انقلاب مورد تازهای را به لیست خطاهای محاسباتی غرب افزود. آمریکاییها از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بارها درباره انقلاب و ملت ایران دچار خطای محاسباتی شدهاند و بر همین اساس، تصمیمات غلط و اشتباهی نیز گرفتهاند که منجر به شکستهای مفتضحانهای برای آنها شده است و «ترامپ» هم اولین آنها نبوده است که مرتکب چنین غلط زیادی شده است.
🔻روزنامه جهان صنعت
📍 مردم را رها نکنید
✍️ محمدصادق جنانصفت
بدون چون و چرا باید قبول کرد که مزد و حقوقبگیران و نیز پیشهوران خردهپا و نیز بیکاران و روستانشینان ایرانی روزهای دلهرهآوری را سپری میکنند. گسترش شبکههای اجتماعی و انتشار روزانه صدها خبر و تحلیل درباره منازعه پایانناپذیر جمهوری اسلامی و نظام سیاسی آمریکا ناآرام و بیقرار به درون خانه ایرانیان یادشده راه یافته و آنها را نگران میکند.
آنها میبینند و میشنوند که قیمت دلار بدون توقف و با شتاب ریال ایران را بیارزش کرده و به مرز هر دلار یکمیلیون ریال نزدیک میشود. پیامد بیارزش شدن ریال ایران در برابر ارزهای معتبر کاهش قدرت خرید گروههای بزرگ کارمندی و کارگری و بازنشستگان و پیشهوران خردهپاست. این گروههای کمدرآمد همانند همه همتایان خود در سراسر کره خاکی برای رهایی از التهاب چشم به نهادهای حاکمیتی دوختهاند. شهروندان ایرانی انتظار دارند نهادهای حاکمیتی که همه قدرت سیاسی و اقتصادی را در اختیار دارند و نیز به نیابت از سوی آنها با دیگر کشورها تعامل میکنند یا با آنها تخاصم دارند، در این روزهای سخت راهکارهای کوتاهمدت خود را برای عبور از شرایط سخت ارائه دهند.
اینکه آقای رییسجمهور بیاید در مراسم ۲۲بهمنماه همانند همه سخنانش بگوید با کمک مردم از بحران عبور خواهیم کرد البته حرف امیدوارکنندهای است اما مردم انتظار دارند نهادهای حاکمیتی بهطور صریح بگویند از مردم چه انتظاری دارند. واقعیت این است که مردم ایران فداکاری و بردباری و مدارای خود را نشان دادهاند و دهههای سختی را با توجه به برآیند همه مسائل پشتسر گذاشتهاند. شهروندان از دولت میخواهند بگوید آنها چه باید کنند؟ آیا باز هم از سفره خود بزنند؟ آیا باید دلهرهها را به جان بخرند و باز مدارا کنند؟ در برابر این کارهایی که دولت از مردم انتظار دارد دولت چه خواهد کرد؟ آیا دولت توانایی دارد بگوید در کوتاهمدت و مثلا در ششماه آینده کدام تصمیمها را برای آسایش ذهنی و مادی مردم اتخاذ خواهد کرد؟ آیا دولت میتواند به ایرانیان بگوید برنامهاش برای سال آینده درباره سیاست خارجی و نیز تنظیم مناسبات با شهروندان چیست؟ ایرانیان تا همین جا نیز به دولتها فرصت قابل اعتنایی دادهاند و اکثریت خانوادهها با حداقلها زندگی میکنند و در آمدشان به اندازهای نیست که نیازهای اولیه خود را برطرف کنند. دولت نباید مردم را رها کند و تنها به بقای خود بیندیشد.
🔻روزنامه اعتماد
📍 لزوم حل علت اصلی ناترازیها
✍️ حسین مسعودیان
مدتی است مطالب نخبگان اقتصادی و انرژی در خصوص ناترازیهای برق، گاز، بنزین، گازوییل، صندوقهای بازنشستگی و بانکهای غیر اقتصادی را مطالعه میکنم. به نظرم ناترازی مهم دیگری قبل از همه این ناترازیها به وجود آمده که پایه و اساس تمام ناترازیهاست. این ناترازی همان عدم تطابق درآمدهای دولت با هزینههایش است که به شکل تورم خود را نشان میدهد. اگر از ابتدای انقلاب جلوی ناترازی درآمد دولت با هزینههایش گرفته میشد، شاید امروز هیچ ناترازی مالی و انرژی نداشتیم. البته میتوان شرایط جنگ را استثنا کرد؛ به نظر میرسد تنها مقام معظم رهبری به همراه رییسجمهور میتوانند در یک برنامه ۳ ساله یا ۷ ساله جلوی این ناترازیها را بگیرند. اما چرا برنامه ۳ یا ۷ ساله؟ برای اینکه به لحاظ قانونی دولت تا ۳ سال آینده سکان کشور را در اختیار دارد و میتواند برنامه را اجرایی کند. برای ۴ سال بعد نیز اگر سکان دولت در دستان آقای پزشکیان نبود، مقام معظم رهبری میتوانند این برنامه ملی را با همراهی رییسجمهور وقت پیگیری کرده تا به سر منزل مقصود برسانند.حال رفع ناترازی درآمد دولت با هزینههایش را چگونه برنامهریزی کنند؟
۱- طی ۷ سال، هر سال به میزان ۱۴ الی ۱۵ درصد از هزینههای سازمانهایی که مقام معظم رهبری و رییسجمهور به توافق میرسند کم کنند تا بودجه دولت هر ساله بدون کسری خاتمه یابد. شاید لازم باشد برخی سازمانها، خودکفا یا منحل یا کوچک شوند. اینها اموری است که به راحتی در چارچوب توافق این دو مقام امکانپذیر است. (به نظرم این مهم، شاید یکی از ریشهایترین عناصر وفاق باشد)
۲- باید درآمد پایدار دولت افزایش پیدا کند. بدیهی است که دو عنصر درآمد مالیاتی و درآمد نفت میتواند بزرگترین منبع درآمد باشد و هر برنامهای که بتواند به صورت معقول این درآمدها را افزایش دهد، موجب رضایت مردم خواهد بود.
باید حداقل سالانه ۸ درصد این درآمدها افزایش یابد.
البته باید توجه داشت که درآمدهای مالیاتی مثل چاقوی دم عمل میکند، اگر فشار بیش از حد به کسب و کارهای مردم آورده شود، شاید عدهای کسب و کار خود را تعطیل و نشستن در خانه را ترجیح بدهند. خصوصا توصیه میشود آیین دادرسی مالیاتی را ثابت و متقن نگه دارند، چراکه اجرا نکردن یا معلق کردن برخی قوانین آیین دادرسی مالیاتی، همانند معلق کردن قوانین آیین دادرسی مدنی است و فعالان اقتصادی ظلم را به صورت سیستمی و نهادینه شده خواهند دید.
۳- در خصوص برق، گاز، بنزین و سایر فرآوردههای انرژی توصیه میشود چندین راهحل علمی و عادلانه مطرح شود و درخصوص آن همه رسانهها نسبت به راهحلها، بحث و گفتوگو و نقد خود را ارائه کنند، سپس با روشهای علمی و آماری، راهی انتخاب شود که اکثریت مردم موافق آن باشند.
🔻روزنامه شرق
📍 درک نادرست از دستورالعمل ترامپ
✍️ کوروش احمدی
اینکه مذاکره بشود یا نشود، امری است که در حوزه اختیارات مقامات عالیرتبه است. اما آنچه مهم است، این است که تصمیمگیری مقامات بر مبنای اطلاعات درست و دقیق باشد. اگر اظهارات آقای قالیباف درباره دستورالعمل اخیر ترامپ را مبنا قرار دهیم، روشن است که اطلاعات ایشان درست و دقیق نیست. و این متأسفانه شامل بسیاری دیگر، ازجمله در بعضی رسانهها هم میشود. آقای قالیباف گفتهاند: «وظیفه داریم برای همه تبیین کنیم که سندی که ترامپ امضا کرده است، به معنی خلع سلاح ایران است». چنین چیزی در دستورالعمل ترامپ وجود ندارد. با توجه به این مشکل، مرور اجمالی سند یادشده ضرورت دارد:
۱- در دستورالعمل ترامپ این اهداف سیاستی ذکر شده است: ۱- جلوگیری از دسترسی ایران به سلاح اتمی و موشکهای بالستیک قارهپیما ۲- خنثیکردن شبکه ایران و فعالیتهای تهاجمی منطقهایاش ۳- مختل و تضعیفکردن «سپاه و نیابتیهایش» و جلوگیری از دسترسی آنها به منابع مالی برای ادامه فعالیتهای بیثباتکننده و ۴- مقابله با توسعه گسترده موشکها و دیگر تواناییهای تسلیحاتی نامتقارن و نامتعارف.
۲- به لحاظ اجرائی، وزارت خزانهداری موظف شده است که ۱- هر شخصی را که اقدام به نقض تحریمهای ایران میکند، هدف تحریم قرار دهد و تدابیر اجرائی مناسب علیه او اتخاذ کند. ۲- ترتیباتی اتخاذ کند که «ایران و نیابتیهایش امکان دسترسی به درآمد نداشته باشند». ۳- مجوزهای عمومی صادره برای کاهش تحریمهای اقصادی یا مالی را لغو یا اصلاح کند. ۴- دستورالعملهای روزآمدشدهای به بخشهای مربوطه شامل شرکتهای کشتیرانی، بیمهها و مقامات بندری صادر کند و مخاطرات ناشی از نقض تحریمها را یادآوری کند. ۵- ترتیبی دهد که تدابیر تقابلی افایتیاف علیه ایران لغو نشود.
۳- وزارت خارجه آمریکا موظف شده است: ۱- معافیتهای تحریمی، بهویژه آنها که کاهش تحریمهای اقتصادی و مالی، ازجمله پروژه بندر چابهار را برای ایران در نظر گرفته است، اصلاح یا لغو کند. ۲- به همراه دیگر وزارتخانهها ترتیباتی با هدف به صفر رساندن صدور نفت ایران، ازجمله به چین، اتخاذ کند. ۳- برای منزویکردن ایران در سطح جهانی و در سازمانهای بینالمللی و جلوگیری از تردد «اعضای سپاه و نیابتیها» در خارج از مرزهای ایران اقدام کند. ۴- گامهای لازم را به کمک وزارت خزانهداری برای کسب اطمینان از استفادهنکردن از سیستم مالی عراق از سوی ایران برای دورزدن تحریمها و استفادهنکردن از «کشورهای خلیج» بهعنوان محلی برای گریز از تحریمها و کشتیبهکشتی کردن اقلام بردارد. ۵- با نمایندگان دیگر کشورها برای فعالکردن مکانیسم ماشه، پاسخگو کردن ایران «برای نقض انپیتی» و طرح مستمر موضوعات مربوط به ایران در شورای امنیت همکاری کند.
۴- در این دستورالعمل وظایفی نیز برای وزارت بازرگانی آمریکا جهت جلوگیری از صدور فناوریها برای اهداف نظامی به ایران و دادستان کل جهت بررسی و تعقیب اشخاص و شبکههای مرتبط به ایران در داخل آمریکا، توقیف شناورهای حامل نفت ایران، یافتن و مصادره داراییهای دولتی ایران در آمریکا و دیگر کشورها، تعقیب اشخاص و شبکههای فعال برای ربودن و کشتن آمریکاییان و مقابله با فعالیتهای اطلاعاتی از سوی ایران مقرر شده است.
نتیجهگیری
- دستورالعمل یا بخشنامه ترامپ حاوی هیچ تحریم جدیدی نیست و هدف آن صرفا اجرای سختگیرانه تحریمهای قبلی است.
- دستورالعمل صرفا ساخت بمب اتمی و تولید موشکهای بالستیک قارهپیما از طرف ایران را تهدید وجودی علیه آمریکا و متحدانش نامیده و منع کرده است. درباره توسعه گسترده برنامه موشکی ایران [یعنی برنامه موشکی کوتاهبرد و میانبرد] و دیگر تواناییهای تسلیحاتی نامتقارن و نامتعارف ایران، تنها از «مقابله» با آنها سخن رفته و صحبتی از «خلع سلاح ایران» در هیچ جای سند وجود ندارد.
- این دستورالعمل سندی است که به لحاظ رسمی اهمیت «فرمان اجرائی» را ندارد و ازجمله در دادگاهها قابل استناد نیست و اجرای آنها صرفا بستگی به میل رئیسجمهور دارد.
- ابراز تردید و بیمیلی از طرف ترامپ حین امضای سند و ذکر اینکه «امیدوار است زیاد از آن استفاده نکند»، حائز اهمیت است. او همچنین در یک توییت بر اینکه هدفش «یک توافق صلح هستهای و قابل راستیآزمایی» است، کوشید در نهایت نشان دهد که تنها خواستهاش یک توافق هستهای با ایران است و اهمیتی به مسائل دیگر نمیدهد.
- ترامپ شش روز بعد از امضای سند، ضمن ادامه تمرکز بر موضوع هستهای، وارد فاز تهدید ضمنی نیز شد و از جمله به نیویورکپست گفت: «ترجیح میدهد بهجای بمباران ایران به یک توافق هستهای با ایران برسد».
🔻روزنامه همشهری
📍 پشتوانهای از جنس مردم
✍️ عباس سلیمی نمین
برای درک عمیق پدیده راهپیمایی ۲۲بهمن باید به ریشههای آن در دوران پیش از انقلاب اسلامی نگریست. در ایام مبارزات پرشور مردم علیه رژیم پهلوی، شاهد راهپیماییهای عظیمی بودیم که در بسیاری از موارد، میلیونها نفر از آحاد ملت در آن شرکت میکردند. این حضور گسترده نمادی از اراده جمعی برای دستیابی به آزادی و استقلال بود. بهعنوان نمونهای تاریخی، در جریان روزهای تاسوعا و عاشورا در واپسین مراحل مبارزات علیه رژیم شاه، راهپیمایی باشکوهی در تهران برگزار شد که حضور قریب به ۴میلیون نفر در آن پژواک آرمانهای مردم در برابر استبداد بود.
حضور میلیونی مردم در آن دوران نهتنها تجلی ایستادگی در برابر نظام سلطهگر بود، بلکه قدرتی بیبدیل در تغییر معادلات سیاسی و اجتماعی به شمار میرفت. نکته قابل تأمل این است که این حضور، فراتر از یک حرکت نمادین، نقشی کلیدی در رفع تهدیدات و خنثیسازی توطئهها داشت. در روزهای پایانی رژیم پهلوی، طرح کودتایی از سوی قدرتهای غربی برای تثبیت سلطه شاهنشاهی مطرح شد، اما حضور گسترده مردم در خیابانها پیامی روشن و غیرقابل انکار به این قدرتها مخابره کرد: در برابر شما نه گروهی محدود از مبارزان، بلکه ملتی متحد و آگاه ایستاده است. این حضور مستمر سبب شد که طرح کودتا ابتدا به تعویق بیفتد و در نهایت بهدلیل تزلزل در ارکان ارتش شاهنشاهی و جدا شدن بسیاری از نیروهای نظامی از بدنه آن، عملا لغو شود.
راهپیمایی ۲۲بهمن امسال نیز از همان سنخ راهپیماییهای پیش از انقلاب بود؛ نمایشی باشکوه از اتحاد و آمادگی ملت ایران در برابر هرگونه تهدید. هرگاه ملت ایران احساس کند که دشمنان درصدد تعرض به سرزمین و ارزشهای آنان هستند، این حضور پرشور مردمی بیشتر جلوهگر میشود. حضور گسترده مردم در مراسم امسال به منزله هشداری جدی به دشمنانی بود که ایران را با تهدیدات سخت و نظامی مواجه میسازند. این راهپیماییها بهروشنی نشان داد که ایران فراتر از آن است که بتوان با قدرت نظامی یا فشارهای خارجی آن را به زانو درآورد. ملت ایران با ارادهای راسخ مسیر استقلال و آزادی خود را ادامه میدهد و هیچ تهدیدی قادر نیست آنان را از این مسیر منحرف کند.
در همین حال، برخی از سیاستمداران خارجی، همچون ترامپ، موضوعاتی چون خلع سلاح ایران و جلوگیری از دسترسی به انرژی هستهای را در قالب مذاکرات مطرح کردهاند. اما اینگونه خواستهها بیشک با واکنش قاطع وطنپرستان ایرانی مواجه خواهد شد. در عین حال، عدهای در داخل کشور با فشار آوردن به رئیسجمهور خواستار پذیرش این خواستهها یا حتی استعفای او هستند. این افراد که هیچگاه در راهپیماییهای مردمی حضور ندارند، گویا از پشتوانه عظیم ملت ایران و قدرت بیبدیل آن در حمایت از نظام اسلامی بیخبرند.
راهپیماییهای ۲۲بهمن نهفقط یک مراسم سالانه، بلکه تبلور عزم ملی و تجلی اتحاد مردمی است که سرنوشت خود را در دست دارند. این حضور گسترده نشاندهنده آن است که مردم ایران همچنان پشتوانهای مستحکم برای نظام جمهوری اسلامی هستند و در برابر هرگونه تهدید، اعم از داخلی یا خارجی، با صلابت ایستادگی میکنند.
🔻روزنامه ایران
📍 سایه روشنهای مصاحبه گالانت با شبکه ۱۲
✍️ محمدمحسن فایضی
یوآو گالانت وزیر برکنار شده جنگ کابینه نتانیاهو، مصاحبه نسبتاً مفصلی با شبکه ۱۲ اسرائیل انجام داد که بهواسطه ادعاهای مطرحشده در آن، بسیار حاشیهساز شد و حتی نخستوزیر اسرائیل را وادار به واکنش کرد. نتانیاهو برای پاسخ شبکه۱۴ را انتخاب کرد. براساس گزارشها، در هر دو شبکه تماشای گفتوگوی گالانت و نتانیاهو با ۴۹۰ هزار و ۲۷۰ هزار بیننده همراه بوده است.
نکته اول، نیت گالانت: یکی از مهمترین نکات درخصوص مصاحبه وزیر جنگ کابینه نتانیاهو در ۱۳ ماه اول طوفانالاقصی، نیتخوانی از اقدام گالانت و همحزبی نتانیاهو است. در حالی که هنوز پرونده طوفانالاقصی باز است، مطرح کردن برخی ادعاهایی که مشخصاً مدیریت نتانیاهو را در طول جنگ زیر سؤال میبرد، حائز اهمیت است. برخی این اقدام گالانت را آغاز تلاشهای سیاسی وی برای ایجاد یک حزب جدید یا ورود انتخاباتی در حزبی غیر از لیکود میدانند. سخنان انتقادی گالانت نسبت به لیکود این گمانهزنیها را بیشتر میکند: «مسأله سربازی حریدیها نمونهای روشن از این است که جناح لیکود از مسیر خود منحرف شده است.»
گالانت خود در ردیف اول متهمین غافلگیری عملیات روز ۷ اکتبر است. برخی تحلیلگران اسرائیل معتقدند گالانت با حملاتش به نتانیاهو، سعی دارد خودش را از ۷ اکتبر مبری کند.نکته دوم، اصرار بر ۱۱ اکتبر ۲۰۲۳: یکی از موضوعاتی که گالانت روی آن دست گذاشت و نتانیاهو هم به آن پرداخت، روز ۱۱ اکتبر یعنی ۴ روز پس از شروع طوفانالاقصی است. گالانت در این مصاحبه مدعی است در آن روز یک فرصت بزرگ برای هدف قرار دادن تمام رهبران حزبالله و رهبری آن و حتی فرماندهان ایرانی در یک جلسه و شروع یک حمله بزرگ در دسترس بود، اما نتانیاهو بهواسطه ترس از پیامدهایش از آن خودداری کرد. همچنین گالانت مدعی شد که بهواسطه در جریان قرارگرفتن آمریکاییها، این حمله منتفی شد. این ادعای گالانت، دو نقطه قوت و برجسته نتانیاهو در ذهن حامیانش یعنی جسارت و تصمیمگیری بدون اتخاذ اجازه از آمریکاییها را هدف قرار داده است. نتانیاهو بارها درخصوص حملات مختلف مدعی شده که بدون مشورت با واشنگتن اقدام کرده است.
ناگفته نماند که نتانیاهو پاسخ داده تصمیم ۱۱ اکتبر یک اشتباه وحشتناک بود و اسرائیل نمیتوانست وارد نبرد در دو جبهه بزرگ شود. چیزی که بهنظر منطقی بهنظر میرسد و استدلال گالانت مبنی بر نابودی ۹۰ درصد توان حزبالله در ۱۱ سپتامبر بیشتر به رویاپردازی شبیه است.
نکته سوم، تصمیمات را من گرفتم نه نتانیاهو: یکی از حاشیههای جالب مصاحبه گالانت برخی روایتهای او از تصمیمات مهمی چون ترور شهید سید حسن نصرالله و آغاز حمله زمینی به غزه است. گالانت میگوید: «پیش از آغاز عملیات زمینی، نخستوزیر به من گفت که هزاران سرباز در غزه کشته خواهند شد. من به او گفتم، چنین اتفاقی رخ نخواهد داد و علاوه بر آن، ارتش را برای چه داریم؟ اگر بعد از آنکه هزار نفر از شهروندان ما را کشتند، زنان، کودکان و سالمندان را اسیر گرفتند، عملیات را انجام ندهیم، پس چه زمانی باید این کار را انجام دهیم؟» این ادعاها در حالی از سوی گالانت مطرح شده است که نتانیاهو و رسانههای نزدیک به او در ماههای پایانی حضور گالانت در سمت وزارت جنگ او را مسئول عدم برخورد قاطع مینامیدند.
نکته چهارم، اسرا هدف نتانیاهو نبودند: گالانت در چند جای مصاحبه تأکید دارد که نتانیاهو اولویتش آزادی اسرا نبوده است. در بخشی از صحبتهایش درخصوص آتشبس و اسرا اعتراف بزرگی را از زبان وزیر جنگ دوران جنگ میشنویم: «میتوانستیم اسرای بیشتری را زودتر و با هزینهای کمتر بازگردانیم. پیشنهادی که حماس در اوایل ژوئیه پذیرفت، تقریباً همان پیشنهادی است که اکنون تصویب شده، اما شرایط کنونی بدتر است» در مجموع، گفتوگوی گالانت را میتوان یک تصمیم سیاسی دانست، هرچند در لابهلای گفتوگویش برخی مواردی را که معتقد است باید در راهبرد و تصمیمگیریها تغییر کند هم بیان میکند.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست