سه شنبه 12 فروردين 1404 شمسی /4/1/2025 9:33:55 PM

بسیاری از کشورهایی که در سه دهه اخیر مسیر رشد صنعتی را پیموده‌اند، در نگاه اول از منظر تئوریک به یک اردوگاه اقتصادی تعلق ندارند. نه بازار را کاملاً رها کرده‌اند، نه دولت را همه‌کاره کرده‌اند. 
نه دولت‌گرایی، نه آنارشی؛ مدل موفق سرمایه‌گذاری برای تولید در جهان

اما همگی در یک نقطه مشترکند: سرمایه‌گذاری برای تولید، نیازمند جهت‌دهی هدفمند، در عین احترام به سازوکار بازار است.
بدنه اصلی:
در مدل‌های موفق، دولت بازیگر اصلی نیست، اما طراح میدان بازی است. این دولت:
• مسیر رشد را روشن می‌کند (مثلاً از طریق اسناد سیاست صنعتی یا طرح‌های توسعه‌ای)،
• به تولیدکننده علامت می‌دهد که کجا سرمایه‌گذاری سودآور است،
• اما نهایت تصمیم را به سرمایه‌گذار واگذار می‌کند.
مثلاً در هند، با طرح PLI، دولت به شرکت‌هایی که در حوزه‌هایی خاص سرمایه‌گذاری کرده و به اهداف تولید یا صادرات رسیده‌اند، پاداش می‌دهد؛ بدون اینکه اجبار یا دخالت مستقیمی در فرآیند انتخاب بخش، شریک یا تکنولوژی وجود داشته باشد.
در اندونزی، ممنوعیت صادرات مواد خام، یک سیاست هدفمند برای جهت‌دهی سرمایه به سمت صنایع پایین‌دستی است. اما باز هم این شرکت‌ها هستند که تصمیم می‌گیرند وارد شوند یا نه؛ دولت فقط سیگنال و مشوق می‌دهد.
در مالزی، مشوق‌های مالیاتی، مناطق آزاد و نظام ثبت ساده برای سرمایه‌گذاری، همه در خدمت تسهیل ورود سرمایه‌گذاران به حوزه تولید قرار گرفته‌اند، بدون آنکه دولت در نقش تولیدکننده ظاهر شود.

مدل موفق سرمایه‌گذاری برای تولید، نه در حبس بازار که در طراحی هوشمندانه آن نهفته است. تجربه دنیا نشان داده است که اگر دولت مسیر را بشناسد و به قواعد بازار احترام بگذارد، می‌تواند همزمان توسعه صنعتی را جلو ببرد و از اتلاف منابع جلوگیری کند.
اما ایران چه باید بکند؟ در شرایطی که تحریم، ریسک سیاسی و محدودیت منابع وجود دارد، انتخاب نظریه مناسب برای عمل مهم‌تر از همیشه است.



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین