طبق گزارش جدید مرکز آمار، نرخ مشارکت اقتصادی در زمستان امسال نسبت به سال قبل کمتر شده. همزمان، تعداد افرادی که نه شاغل هستند و نه دنبال شغل میگردند، افزایش چشمگیری داشته. یعنی بخش زیادی از جمعیت فعال، از بازار کار بیرون کشیده شدهاند. اما چرا این اتفاق افتاده؟
سناریوها چی میگن؟
ناامیدی از پیدا کردن شغل
یکی از دلایل مهم این پدیده میتونه ناامیدی از پیدا کردن شغل باشه. افرادی که برای مدت طولانی دنبال کار گشتهاند اما نتیجهای نگرفتهاند، ممکنه انگیزهشون رو از دست بدن. در چنین شرایطی، ادامه تحصیل، خانهنشینی یا مهاجرت، جایگزین تلاش برای یافتن شغل میشه. این موضوع بهویژه برای زنان شدیدتره، چرا که مشارکت شغلی زنان همواره در سطح پایینی بوده.
مشکلات اقتصادی و تورم
تورم بالا و هزینههای زندگی باعث شده برخی از افراد کار کردن رو از نظر اقتصادی مقرونبهصرفه ندونن. در مناطق روستایی، مشکلاتی مثل خشکسالی یا گرانی نهادهها باعث شده کشاورزی سودآور نباشه. در شهرها هم نبود شغل پایدار و دستمزدهای ناکافی، میتونه عامل عقبنشینی از بازار کار باشه.
ادامه تحصیل یا بازنشستگی
برخی از افرادی که از بازار کار خارج شدن، ممکنه تصمیم گرفته باشن ادامه تحصیل بدن یا مهارتهای جدیدی یاد بگیرن. همچنین، گروهی هم ممکنه به دلیل رسیدن به سن بازنشستگی از جستوجوی شغل دست کشیده باشن. این سناریو اگرچه پیامدهای کوتاهمدت دارد، اما شاید نشانهای از آمادگی برای آیندهای بهتر هم باشد.
موانع فرهنگی و اجتماعی، بهویژه برای زنان
بخش زیادی از جمعیت غیرفعال جدید، زن هستند. زنان زیادی به دلیل مسئولیتهای خانه و نبود حمایتهای اجتماعی، مثل مهدکودک ارزان یا شرایط کاری مناسب، نمیتونن وارد بازار کار بشن. علاوه بر این، دیدگاههای سنتی در خانوادهها هم باعث میشه اشتغال زنان در اولویت نباشه، بهخصوص وقتی شرایط کار سخت یا درآمد پایین باشه.
حالا چی؟
کاهش مشارکت اقتصادی و افزایش جمعیت غیرفعال، صرفاً یک آمار نیست؛ این وضعیت زنگ خطری برای آینده اقتصاد کشوره. وقتی نیروی کار جوان و تحصیلکرده از بازار کنار میکشه، فرصتهای رشد و توسعه از بین میره.
سیاستگذارها باید با ایجاد فرصتهای شغلی واقعی، حمایت از کسبوکارهای کوچک، گسترش آموزشهای مهارتی و بازگرداندن اعتماد عمومی، شرایط بازار کار رو تغییر بدن.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست