خودش می گوید: وقتی پایش به وزارت باز شد، به قول خودش، خیلیها پاشنه در اتاقش را برای گرفتن پستهای مدیرعاملی و هیأتعاملی بانکها و شرکتها کنده بودند. یکی از تصمیمات جنجالیاش نزدیک کردن نرخ ارز رسمی به بازار بود؛ تصمیمی که بعدها بهانهای شد تا مخالفانش هر نوسان دلاری را به نام او گره بزنند.
عمر وزارتش به شش ماه نکشید. جریانی سیاسی در مجلس علم استیضاحش را بلند کرد و همتی رکورد یکی از سریعترین استیضاحهای تاریخ پس از انقلاب را به نام خودش ثبت کرد. خودش معتقد است که ماجرا ریشه در توییتهایش علیه تصمیمات اقتصادی دولت قبل دارد؛ توییتهایی که سر و صدای زیادی به پا کردند و دولت وقت را در حوزه اقتصاد ناکارآمد نشان میدادند. طراحان استیضاح، که او را به بیکفایتی متهم کردند، به گفته همتی در واقع انتقام همان توییتها را گرفتند.
حالا عبدالناصر همتی در طبقه چهارم دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، در دفتری کوچک با یک میز ساده و دو مبل قدیمی نشسته است. روی میز، چند کتاب اقتصادی و فلاکس چای برای پذیرایی از مهمانان و مراجعان. اینجا هم پاشنه در اتاقش کنده میشود، اما نه برای پست و مقام، بلکه برای مشاوره تحقیق و پایاننامه. بازگشت استاد از صدارت به دانشگاه، بیش از همه دانشجوهایش را خوشحال کرده. آنها دورش جمع میشوند، از تجربههایش میپرسند و او با صبر همیشگیاش پاسخ میدهد. همتی میگوید این دفتر کوچک را با هیچجا عوض نمیکند، اما در خلوت خودش نمیداند تا کی میتواند در برابر اصرار برخی برای بازگشت به میدان مقاومت کند.
او از نامردیها و نامهریهای بعضی مدعیان وفاق دلخور است، اما ترجیح میدهد فعلاً سکوت کند. با این حال، از اینکه مردم فهمیدهاند نوسانهای دلار کار او نبوده، لبخندی از رضایت میزند. چون بعد از رفتن او هم، قیمت دلار نوسانهای شدیدتری داشت. اما نگرانیاش جای دیگری است: سیاسیکاری در اقتصاد. او هشدار میدهد که ناترازیهای اقتصادی جای تعارف و تعلل ندارد و باید تدبیر شود. همتی به توافق هستهای امیدوار است؛ توافقی که به اعتقاد او و برخی اقتصاددانان، میتواند راه را برای اصلاحات اقتصادی هموار کند.
جهان این روزهای همتی، میان آرامش دفتر دانشگاهی و طوفان پیشنهادها و اصرارها برای بازگشت به سیاست معلق است. او هنوز تصمیم نگرفته قدم بعدیاش چیست، اما یک چیز را خوب میداند: هر چه باشد، راه سختی در پیش است.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست