دوشنبه 8 ارديبهشت 1404 شمسی /4/28/2025 8:27:50 PM

🔻روزنامه تعادل
📍 دولت قوی وضعیت خطیر!
✍️ حسین حقگو
دولت قوی و مقتدر، ضرورت توسعه و خواست و مطالبه ملی جامعه ایرانی است. دولتی که ضمن عرض کالای عمومی (امنیت، ثبات اقتصاد کلان، تامین حقوق و آزادی‌های فردی و اجتماعی، بهداشت و آموزش عمومی و تامین زیر‌ساخت‌ها) قدرت اداری و بروکراتیک و توان اجرایی معقول و منطقی داشته باشد. فقدان هر یک از این ضرورت‌ها و برآورده نشدن هر یک از این مطالبات اجتماعی، نظام حکمرانی را با مشکل مقبولیت و مشروعیت و کارآمدی مواجه خواهد کرد.

دولت چهاردهم ظاهرا با درک چنین ضرورتی حول پروژه «وفاق» سامان یافت تا از طریق مجموع کردن تمام نیروهای مهم درون ساختار قدرت، پاسخگوی چنین نیاز تاریخی باشد. مشکل اما آنجا بروز کرد که محتوای این «وفاق» و گفتمان توسعه‌ای که باید این نیروهای متفاوت و مختلف حول آن به تفاهم برسند و توان جامعه را نیز با خود همراه سازند نامشخص و غایب بود.
موفقیت مذاکرات هسته‌ای که با نظر سطوح بالای نظام اینک در جریان است و خوشبختانه دور سوم آن نیز چنانکه گفته می‌شود مثبت بوده است اگر چه اهمیت اساسی و درجه اولی در گذار کشور از ابربحران‌های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی دارد اما در ادامه برای موفقیت، نیازمند دولتی قوی است که بتواند چنان توافقات خارجی را در قالب گفتمان یا راهبردی منسجم و خردمندانه، در ساختار اجرایی تبدیل به پروژه‌هایی در خدمت توسعه و پیشرفت جامعه نماید.

متاسفانه در حال حاضر چنین راهبرد منسجم و توان و قدرت بروکراتیکی کمتر به چشم می‌خورد. شاید اشاره به دو نمونه کفایت کند. مورد اول رد فوریت‌های لایحه «اختیار دولت برای تغییر ساعت رسمی کشور» است که علی‌رغم دلایل ارایه شده در متن لایحه و استدلال‌های وزیر و سخنگوی صنعت برق و... مبنی بر اینکه تغییر یک ساعت رسمی کشور صرفه‌جویی به اندازه یک نیروگاه ۱۲۰۰ مگاواتی به دنبال خواهد داشت که معادل برق تولیدی نیروگاه اتمی بوشهر است، نمایندگان مجلس قانع نشدند و این لایحه مهم که می‌توانست قدری از رنج و سختی کار و زندگی مردم بکاهد، پشت سر صف طولانی ده‌ها طرح و لایحه دیگر قرار گرفت.

مورد دوم قضیه احداث «پتروشیمی میانکاله» است که علی‌رغم مخالفت دو رییس دولت و روسای سازمان‌های محیط‌زیست و استانداران مازندران در دولت‌های قبلی و فعلی و... همچنان در حال کار است. چنان‌که علی‌رغم دستور صریح آقای پزشکیان بر توقف این پروژه و قول رییس سازمان محیط‌زیست و استاندار مازندران در اجرای این دستور، اما به نوشته رسانه‌ها «مردم محلی شاهد فعالیت لودرها و کامیون‌ها در محل مورد نظر بودند و مردم منطقه همچنان شاهد خاکبرداری در این منطقه هستند.» (خبر آنلاین-۴/ ۲/۱۴۰۴)

این دو نمونه فوق یا نمونه‌ای همچون لوایح «اف‌ای‌تی‌اف» که سال‌هاست بین مراکز مختلف از دولت و مجلس و شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت و... سرگردان و در حال دست به دست شدن است به خوبی فقدان راهبرد علمی مشخص و ضعف دولت‌ها و «پراکندگی قدرت» را در نظام حکمرانی کشورمان نشان می‌دهد. ضعف و پراکندگی قدرتی که به تضعیف عقلانی شدن امور و تشدید ویژه پروری و حامی پروری و تسلط سیاسیون و ذی‌نفعان بزرگی می‌انجامد که با توزیع منابع عمومی، رای و حمایت درصدهایی از جامعه را کسب کرده و دولت را تسخیر می‌کنند (نظم و زوال سیاسی- فوکویاما).

بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که ارتقای قدرت بروکراتیک دولت و ایجاد دولت‌های مدرن حاصل شکل‌گیری ائتلافی از نیروهای خواهان اصلاح نظام اداری و شایسته‌سالاری حول منطق «آزادی» است. در غیر این‌صورت با دولتی «تسخیر شده» مواجهیم که منابع عمومی را در خدمت منافع افراد و گروه‌های خاص و نه خیر عمومی به‌کار می‌گیرند. گروه‌ها و افرادی که با ناکارآمد کردن هر چه بیشتر بروکراسی و کنترل نهادها و ایجاد ساختارهای موازی یا «دولت سایه» آزادی و حق انتخاب شهروندان را محدود و دولت مستقر را ضعیف و ناتوان و اسیر روزمرّگی می‌کنند. ایجاد دولتی قوی و مقتدر و جامعه‌ای قدرتمند ضرورتی حیاتی برای گذار تاریخی ایران عزیز از این وضعیت سخت و خطیر است.


🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍 واقعه دردناک
✍️ پویا جبل‌عاملی
واقعه بندرعباس، مصیبت بهت‌آوری بود. جان‌هایی که فدا شد و خسارتی نه‌چندان کوچک. این اتفاق دل هر ایرانی را آزرد و از زمان اتفاق همه به دنبال علت و رفع حوادث مشابه هستند.
هنوز آمار و ارقام درستی از میزان خسارت و میزان خسرانی که اقتصاد در پی توقف فرآیند بندر شهید رجایی تحمل می‌کند، منتشر نشده است. اما به هر رو همه شاهدان این اتفاق می‌دانند آسیبی جدی ایجاد شده است و انتظار رفع آن را دارند.

اگر انفجاری رخ می‌دهد و بندری آسیب می‌بیند و همگان متوجه آن می‌شوند، در اقتصاد ما بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها به‌صورت روزانه اتفاق می‌افتد و جمیع آنها کم از این اتفاق ندارد. مشکل فقط این است که انفجار، آنچه را که هست، نابود می‌کند و تصمیم‌های ما، آنچه می‌توانست از منابع کشور ساخته شود؛ اما به‌خاطر ما انجام نشده است. انفجار محسوس است؛ چون آنچه را که هست، نابود می‌کند، سیاست‌های غلط ما، آنچه را که می‌توانست باشد، از بین می‌برد. اولی را همگان درک می‌کنند؛ اما دومی به‌طور فوری آشکار نیست. اولی چون به‌عینه دیده می‌شود، مردم فوری انتظار جبران دارند و دومی بیشتر در بلندمدت ایجاد نارضایتی می‌کند.

اما داستان به همین جا ختم نمی‌شود. سیاست‌های غلط، بعضا همراه با تغییری در سطح بنگاه و اقتصاد ملی است و همین تغییر باعث می‌شود تا بهانه کافی دست تصمیم‌گیرندگان باشد تا این سیاست را ادامه دهند. مثلا سناریویی را مدنظر قرار دهید که کارخانه‌ای با اعتبار ترجیحی به یک صنعت خاص به وجود بیاید. صاحب آن کارخانه اگر می‌خواست در یک بازی عادلانه به وام ‌برسد، باید با رقبای دیگر برای گرفتن وام رقابت می‌کرد و آن وقت بنگاهی به وام می‌رسید که طرح مدنظرش نرخ بازدهی داخلی بیشتری می‌داشت. بنابراین با نرخ ترجیحی کارخانه‌ای به‌وجود آمده که نرخ بازدهی کمتری داشته است. اما صاحب بنگاه با بیان تولیدات جدیدش و میزان کارگری که به‌کار گرفته است، نشان می‌دهد که این کارخانه همانی بوده که اقتصاد می‌خواسته است‌. اما درواقع این‌طور نیست و این کارخانه اصلا نباید احداث می‌شده است. کارخانه‌ای بهتر و تولیدی بیشتر حادث نشده تا این کارخانه ایجاد شود. آیا این خسارت نیست؟ سیاست‌های اشتباه، عمدتا چنین نتیجه‌ای به‌بار می‌آورند. سیاست‌های مخالف چارچوب بازار و سیستم قیمتی این چنین منابع را هدر می‌دهند؟ اما آیا کسی اینها را می‌بیند؟ چه‌بسا وام‌دهنده و سازنده کارخانه مورد تشویق هم قرار گیرند! همین می‌شود که سیاست غلط اجرا می‌شود و بدتر آنکه ذی‌نفعان آن هم مورد تشویق قرار می‌گیرند. انفجار ذی‌نفعی ندارد؛ اما سیاست غلط دارد، این می‌شود که ذی‌نفعان نمی‌گذارند خسران سیاست برای عموم باز شود. پس دیگر چه خواست عمومی برای تغییر سیاست غلط؟

این می‌شود که در اقتصاد ما هر روز انفجار و فاجعه‌ای رخ می‌دهد؛ اما چیزی تغییر نمی‌کند. هر روز منابعی از دست می‌رود و کسی آه چندانی نمی‌کشد. هرچند نتیجه کار بعد از چند صباحی مشخص می‌شود و همه متعجب می‌مانند که کشوری با این همه منابع بالقوه چرا وضعیت معیشت مردمانش این‌گونه است؟ چرا وقتی دو دهه پیش ایرانیان حاضر به مقایسه خود با همسایگان خلیج‌فارس نبودند، اکنون قضیه بالعکس شده است؟ سیاست‌های غلط طول می‌کشد که تخریب خود را نشان دهند! حداقل اکنون که مشخص شده است، کسی به فکر تغییر باشد.


🔻روزنامه کیهان
📍 نقشه راه مواجهه با دشمن
✍️ حسن رشوند
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پایان مجلس عزاداری امام جعفر صادق علیه‌السلام در سالروز شهادت آن حضرت‌، سخنانی را مطرح فرمودند که در میان نیروهای انقلاب، بخشی نشان از درک درست از آن فرمایشات و برخی دیگر ناشی از برداشت‌های ذهنی افراد بود. اما آن فراز از سخنان رهبر حکیم انقلاب چه بود که این برداشت‌ها را در ذهن افراد تقویت کرد. ایشان در آن سخنان کوتاه‌، روایتی را در باب قیام امام معصوم و دلیل طولانی‌بودن غیبت و سؤالی که «‌زراره‌» یکی از یاران آن حضرت داشتند، فرمودند:... اگر شیعیان دهنشان قرص بود و افشا نمی‌کردند، شاید همان وقت قضیّه تمام می‌شد؛ و شما ببینید تاریخ چقدر تغییر پیدا می‌کرد! اصلاً مسیر بشر یک مسیر دیگری می‌شد و امروز دنیا، دنیای دیگری بود. یعنی کوتاهی‌های ما، یک‌جا دهن‌لقّی‌مان، یک‌جا کمک نکردنمان، یک‌جا اعتراض کردن بیخودی‌مان، یک‌جا صبر نکردنمان، یک‌جا تحلیل غلطی که از اوضاع می‌کنیم، گاهی تأثیر می‌گذاردـ (آن‌هم) تأثیرات تاریخی‌ـ یعنی این‌جور مسیر را عوض می‌کند؛ لذا خیلی باید مراقبت کرد.» رهبر معظم انقلاب در بیان ویژگی‌های ائمه علیه‌السلام فرمودند که خط ائمه «خط ایستادگی و استقامت» و درس ائمه «درس منطق و استدلال» است.
از جمله نکات مهمی که در این چند جمله کوتاه به نظر می‌رسد، یکی منطق امام بود که رهبری معظم انقلاب قصد داشتند به ما بفهمانند هیچ سخنی از امام و ولی‌خدا بدون منطق نبوده است. یعنی هیچ سخنی از ولی و رهبر جامعه صادر نمی‌شود مگر آنکه منطقی پشت آن خوابیده باشد. نکته مهم دیگر اینکه پیرو یا امت‌، باید مصلحت خود را ارجح‌بر مصلحت‌های امام خویش نداند. جایی اگر امام سکوت می‌کند نباید تندتر و جلوتر از امام خویش حرکت کند و بالعکس‌، جایی اگر امام حرکت کرد او نباید ساکت باشد و این را بداند که هیچ مصلحتی بالاتر از مصلحتی که رهبر جامعه که دلسوزترین فرد به امور مردم است‌، وجود ندارد.آنچه در این نوشتار به‌دنبال طرح و اثبات آن هستیم نحوه مواجهه هوشمندانه و حکیمانه رهبر معظم انقلاب با رفتار و حربه‌های دشمن است که تاکنون یک‌به‌یک خنثی و دشمن را در مواجهه با انقلاب اسلامی با بحران استراتژی مواجه ساخته است و همه اینها ریشه در تعالیم دین و مدیریت منحصر‌به‌فرد معظم‌له در مواجهه با راهبردهای دشمنان دارد.
تثبیت و تحکیم اقتدار دفاعی کشور، گسترش و نفوذ منطقه‌ای جمهوری اسلامی‌، حفظ انسجام و وحدت ملی در شرایط تشدید جنگ اقتصادی و روانی دشمن‌، خنثی‌سازی فتنه‌های داخلی‌، شکست راهبرد‌های دشمنان در چند دهه اخیر که برای از بین‌بردن انقلاب اسلامی طراحی و به اجرا در آمده بود، بخشی از دستاورد هدایت‌های حکیمانه و الهی رهبر معظم انقلاب است که از منطق استوار و محکمی که ریشه در مبانی و آموزه‌های دینی دارد، برخوردار است. امروز پرداختن به برخی از پرسش‌ها نظیر چرایی پذیرش مذاکره غیرمستقیم (و البته نه مستقیم)‌، جزئی از یک مفهوم کلی است که اگر منطق آن مفهوم را درک کنیم طبیعی است که در مباحث جزئی گرفتار تنگنای درک مفاهیم کلان‌تر نخواهیم شد.
به نظر می‌رسد که برخی از مبانی و شاخصه‌های منطق رهبر معظم انقلاب در مصاف با نقشه‌های دشمن اینگونه باشد؛
۱- شاخص‌ترین ویژگی نظام اسلامی مبتنی‌بر ارزش‌های الهی نظام را باید «‌منطق عقلایی نظام» دانست که رهبر حکیم انقلاب از آغازین روز زعامت خویش تاکنون‌، تلاش داشته‌اند مبتنی‌بر آن حرکت کنند. رهبر معظم انقلاب در تیرماه ۱۳۹۳ در دیدار مسئولان نظام می‌فرمایند: «محاسبات جمهوری اسلامی از روز اوّل براساس منطق عقلانی بوده است؛ براساس یک قوّه عاقله‌ای بوده است و عناصری که این محاسبات را شکل می‌داده اینها است؛ اوّل، اعتماد به خدا و سنن آفرینش؛ دوّم، بی‌اعتمادی به دشمن و شناخت او. از جمله موارد اعتماد به خدا و سنن آفرینش، اعتماد به مردم است؛ اعتماد به ایمان‌ها است؛ اعتماد به محبّت‌ها است؛ اعتماد به انگیزه‌های صادقانه است؛ اعتماد به صدق مردم است- که امام بزرگوار ما مظهر این اعتماد بود- اعتقاد به خودباوری و اینکه «ما می‌توانیم»؛ تکیه‌ به عمل و پرهیز از بیکارگی؛ اعتماد به نصرت الهی؛ تکیه‌ به تکلیف و مجاهدت در راه تکلیف؛ اینها آن چیزهایی است که از روز اوّل تا امروز مجموعه عناصر قوّه عقلانی نظام اسلامی را- که پایه و زیربنای حرکت او بود- شکل داده است.»
تاکنون این سؤال را از خود داشته‌ایم که آیا شناخت ما نسبت به منطق رهبر عزیز انقلاب در مواجهه با پدیده‌ها و تحولات داخلی و خارجی به اندازه شناخت دشمن نسبت به منطق رهبری درخصوص اعتماد به مردمی که در غالب سخنرانی‌های رهبری به آنها تکیه می‌شود‌، بوده است؟ در یادداشت هفته گذشته به راهبرد کلان ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوری او اشاره داشتم که ترامپ معتقد بود تا یک استراتژی جامع و کلان در رابطه با ایران تدوین نکرده‌ایم‌، نباید در مورد این کشور تصمیم گرفته شود و گفته شد که علت اینکه ترامپ از همان ابتدای روی‌کار آمدن در دور اول بلافاصله از برجام خارج نشد و دوبار آن را تمدید کرد، به‌خاطر فرصت داشتن برای طراحی یک استراتژی جامع و کلان بود. «‌استراتژی جامع و کلان فشار کوتاه‌مدت مادون جنگ برای تهدید موجودیتی ایران‌» که در دوره نخست ریاست‌جمهوری او دنبال شد. آن‌ چیزی که در بخش پایانی این استراتژی تاکنون پرداخته نشده یا کمتر به آن توجه شده است، «‌تهدید موجودیتی ایران» است. جالب این است که بدانیم مراکز فکری آمریکا در باز‌کردن تهدید موجودیتی ایران اسلامی به یک نکته بسیار مهم و اساسی اشاره می‌کنند و معتقدند تا زمانی که رهبری نظام جمهوری اسلامی به مردم تکیه داشته باشد‌، موجودیت جمهوری اسلامی و ایران مورد تهدید قرار نمی‌گیرد. به منطق رهبرحکیم و فرزانه انقلاب در واژه‌واژه فراز بالا توجه کنید، اعتماد به مردم در آن موج می‌زند. خب طبیعی است تا زمانی که این منطق وجود دارد تهدیدی جدی متوجه مردم نخواهد بود. در چنین شرایطی‌، بازگشت دوباره ایران به میز مذاکره فی‌ نفسه نگران‌کننده نیست چراکه از یک‌سو تأکید بر مذاکره غیرمستقیم است که با مذاکره مستقیم تفاوت بنیادین دارد و از سوی دیگر در دستگاه محاسباتی رهبری انقلاب‌، منطقی وجود دارد که این منطق می‌تواند دستگاه محاسباتی دشمن را مختل کند مشروط بر‌ اینکه بدون حرکت زیگزاکی، فقط‌و‌فقط نگاه تصمیم‌گیران نظام و مردم به منطق حرکت رهبر انقلاب باشد که اگر همین تبعیت در دوران امامان معصوم علیهما‌ السلام وجود داشت حتما جامعه اسلامی امروز در چنین شرایط و موقعیتی نبود.
همین منطق در کلام حضرت امام(ره) نسبت به مردم نیز وجود داشت. اگر به صحیفه نور که مجموعه سخنان گهر‌بار امام عزیز در دوران حیات پر‌برکتشان بود، نگاه شود‌، در خواهیم یافت که تکرار‌شده‌ترین واژه در گفتارهای حضرت امام(ره) واژه اسلام با فراوانی ۲۲۹۶ مورد و پس از آن‌، واژه «همه» و «مردم یا ملت» به‌ترتیب با ۲۲۴۱ و ۱۳۲۳ مورد در رده بعد تکرار واژگان قرار می‌گیرد. به نظر می‌رسد که این سه واژه «اسلام»‌، «همه» و« ملت» رابطه‌ای تنگاتنگ در تفکر و منطق امام(ره) داشته است که تاکنون رمز ماندگاری انقلاب بوده است.
۲- دومین شاخصه از منطق رهبر حکیم انقلاب در مواجهه با دشمن‌، ایستادگی در برابر استکبار است. ایستادگی ایران در برابر استکبار بیش از آنکه یک مسئله سیاسی صرف باشد، یک اصل ایدئولوژیک راهبردی در نظام جمهوری اسلامی است. اصلی که برگرفته از محکمات قرآنی و بینات سیره نبوی و علوی است. رهبر انقلاب براساس همین منطق است که مکرر می‌فرمایند: در برابر این نظام ظالمانه (آمریکا )‌، حرف ایران این است که نه ظلم می‌کنیم و نه زیر بار ظلم می‌رویم. رهبر معظم انقلاب بارها و از جمله در اردیبهشت۱۳۹۷ در دیدار شرکت‌کنندگان در مسابقات بین‌المللی قرآن با اشاره به آیه ۲۹ سوره فتح می‌فرمایند: « مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ وَالَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم تَراهُم رُکَّعًا سُجَّدًا یَبتَغونَ فَضلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضوانًا سیماهُم فی وُجوهِهِم مِن أَثَرِ السُّجودِ؛ اینها خصوصیّات مؤمن است، قرآن می‌گوید این‌جوری باید باشید. اوّلش «أَشِدّاءُ عَلَى الکُفّار» است؛ در مقابل کفّار سخت ایستادن، مثل خاکریزهای نرمی که قابل نفوذ است نبودن، مثل سدّ مستحکمی در مقابل کفّار ایستادن. مسلمان‌ها باید در مقابل استکبار بِایستند؛ مسلمان‌ها باید در مقابل زورگویی آمریکا و بقیّه‌ زورگوهای عالم بِایستند؛ اگر این را رعایت نکنند، اگر این مرزها را توجّه نکنند، ذلیل خواهند شد، دچار فساد خواهند شد، دچار عقب‌ماندگی خواهند شد که الان این متأسّفانه اتّفاق افتاده است.»
۳- سومین شاخص از منطق رهبر انقلاب در مواجهه با دشمن و تحولات جاری‌، منطق و راهبرد «مقاومت» به‌عنوان پرسودترین و کم‌هزینه‌ترین راهبرد همیشه مورد تأکید رهبرعزیز انقلاب بوده است. رهبر انقلاب همواره گزینه‌ قطعی ملّت ایران در مقابل دشمن را مقاومت دانسته و یادآور می‌شوند: در این رویارویی، در این مقاومت، او وادار خواهد شد به عقب‌نشینی و بحث مقاومت هم بحث برخورد نظامی نیست؛ این که حالا بعضی هم مسئله‌ جنگ را در روزنامه و در فضای مجازی و مانند اینها مطرح می‌کنند حرف بیخودی است. جنگی بنا نیست انجام بگیرد و به توفیق الهی انجام هم نخواهد گرفت. نه ما دنبال جنگیم و آنها هم به صرفه‌شان نیست که دنبال جنگ باشند و می‌دانند که به صرفه‌شان نیست... این برخورد، برخورد اراده‌ها است؛ این رویارویی، رویارویی اراده‌ها است؛ و اراده‌ ما از آنها قوی‌تر است. ما علاوه‌‌بر اراده‌ قوی، توکّل به خدا را هم داریم. ذلِکَ بِاَنَّ اللهَ مَولَی الَّذینَ ءامَنوا وَ اَنَّ الکافِرینَ لا مَولی لَهُم؛ آنها مولا ندارند؛ ما متّکی به اراده الهی هستیم.»
۴- و البته مهم‌ترین شاخص و منطق رهبر حکیم انقلاب در این مواجهه‌، توکل بر خدا و اعتماد به وعده الهی است. رهبر معظم انقلاب در طول ۴۶ سال گذشته بسیاری از وعده‌های الهی را عیناً دیده و تجربه کرده‌اند. ایشان بهترین یاور را همین نیروی الهی می‌دانند؛ به‌همین دلیل است که می‌فرمایند: «ما علاوه‌ بر اراده‌ قوی، توکّل به خدا را هم داریم. «ذلِکَ بِاَنَّ اللهَ مَولَی الَّذینَ ءامَنوا وَ اَنَّ الکافِرینَ لا مَولی لَهُم»؛ آنها مولا ندارند؛ ما متّکی به اراده‌ الهی هستیم.تا زمانی که این شاخصه‌ها مبنای منطق رهبر عزیز و حکیم انقلاب است و تا زمانی که مردم به عنوان نقطه اتکای نظام پشت ولی خود و منطق او ایستاده باشند، هیچ قدرتی را یارای مواجهه با چنین نظام و مردمی نیست و در این صورت، نه نشستن پشت میز مذاکره با دشمن تهدید است و نه یاوه‌گویی‌های او مبنی بر تهدید نظامی ایران.


🔻روزنامه ابتکار
📍 توسعه داخلی، تنش‌زدایی و تقویت منافع ملی
✍️ سعید پای‌بند
باتوجه به شرایط فعلی کشور وموارد بسیار مهم و حیاتی همچون چالش های اقتصادی، تحریم های ظالمانه، وضعیت معیشتی، می طلبد برای برون رفت از مشکلات فعلی این شاخص‌های کلیدی را به صورت تخصصی و کارشناسی شده در دستور کار قرار گیرد، نسخه های که لازم و ملزوم هم هستند و باید با نگاه دانشگاهی و تجارب افراد صاحب نظر و کارکُشته در اولویت اصلی قرار گیرد. با توجه به دشمنی قدیمی آمریکا با ایران و چالش ها و فشارهای اقتصادی علی الخصوص در دولت اول ترامپ و موضع گیری جدیدش، نگارنده باور دارد مولفه‌های توسعه داخلی، تنش زدایی و تقویت منافع ملی نیاز به باز تعریف دارد. اگر مسئولان مربوطه بخواهند مسائل مربوطه رو به نحو شایسته مدیریت کنند و در دام و نقشه های دشمن نیفتند باید نگاهشان فراتر از تاکتیک باشد و بایستی به سمت تفکرات راهبردی پیش بروند. دوران دولت اول ترامپ به وضوح نشان داد که اتکا به خارج بدون پشتوانه داخلی آسیب پذیرترین مسیر توسعه است، از همین زوایه می توان تجربه ی تحریم های ترامپ را به یک منطق تبدیل کرد، چرا که امنیت اقتصادی و توسعه پایدار درگرو مقاوم سازی درونزاست. اقتصاد ایران اگر چه از نظر منابع غنی است، اما از نظر کارآیی، شفافیت، نظام مالیاتی، حمایت از تولید و ساختار بانکی بشدت شکننده است. دوران شدید تحریم ها و فشارهای اقتصادی یادآور روزهای است اگر زنجیره تأمین تولید، صادرات متنوع و بومی نباشد، تحریم یک نقطه کُل سیستم را فلج می‌کند. نکته قابل توجه در اینجاست حتی در دوران تحریم ها، دانش بنیان ها و کشاورزی مقاوم تر بودند این یعنی کلید توسعه درون زا تقویت همین حوزه هاست. تنش زدایی، نه تسلیم نه تقابل دائمی است، در دولت نخست، ترامپ سیاست تقابل کامل در پیش گرفت، اما همین تجربه باید به مدیریت تنش برای حفظ اقتصاد و امنیت در این شرایط خاص ملموس تر شود. در دنیای امروز هیچ کشوری نمی تواند با همه دشمن باشد و هم زمان توسعه پیدا کند، تنش زدایی به معنای پذیرش سلطه نیست، بلکه هنر کاهش هزینه های ملی برای تمرکز برساخت درونی است. در دولت گذشته ترامپ برخی کشورها توانستند با تنش زدایی فعال منافع خودشان را حفظ کنند بدون اینکه از اصول خودشان کوتاه بیایند. منافع ملی باید برمبنای سیاست خارجی، دیپلماسی، اقتصاد و حتی فرهنگ عمومی باشد، چرا که یکی از آسیب های بزرگ در این حوزه جابجایی منافع ملی با منافع جناحی بوده است. اگر در لحظه ی تهدید منافع ملی به صورت واقع بینانه، منعطف و در عین حال اصول محور تعریف نشود ملت دچار آسیب می شود. تنش زدایی هدفمند باید براساس اولویت اقتصادی باشد، یعنی در دیپلماسی اقتصادی، یکی از آیتم های اصلی این باشد که سفارت خانه ها باید به بازوهای صادرات و جذب سرمایه گذاری تبدیل شوند، یعنی اولویت با کشورهای منطقه‌، شرق، قدرت های نوظهور اما هم زمان تعامل با غرب است. بهره برداری از رقابت قدرت ها، یکی از مکانیسم های بسیار قوی استفاده مطلوب از شکاف بین قدرت های چین،روسیه، آمریکا و اروپا ست، مذاکره ابزار قدرت است نه نشانه ضعف و باید بازتعریف شود و از آن به عنوان ابزار مدیریت بحران در خدمت توسعه داخلی باشد. از موارد بسیار مهم در تقویت توسعه داخلی، اصلاح ساختار بودجه و مالیات، پایان دادن به اقتصاد رانتی با شفافیت مالی، اصلاح نظام یارانه ای و بودجه ریزی برمبنای رشد تولید، سیاست پولی مستقل و ثبات نرخ ارزی برای جلوگیری از سیاست‌های تورم زا و تعیین نرخ ارز با مدل واقعی اقتصاد دانش بنیان و زنجیره های مقاوم با محور صادرات محور، قطع وابستگی وارداتی در کالاهای حیاتی( غذا و دارو، انرژی) حمایت هدفمند از صنایع پیشران مثل انرژی، فناوری اطلاعات، کشاورزی هوشمند، بازسازی سرمایه اجتماعی و کاهش شکاف های داخلی و جلوگیری از قطبی سازی در راستای اجماع سازی برای حفظ انسجام ملی در برابر فشار خارجی از مصادیق در تقویت توسعه داخلی است. در پایان ذکر این نکات بسیار مهم است، منافع ملی در سطح کوتاه مدت(معیشت) میان مدت(تولید) بلند مدت( اقتدار پایدار) شکل می گیرد، و برای این امر مهم باید نهاد فراجناحی برای نظارت بر منافع ملی تعریف شود. فشار حداکثری ترامپ در دولت اول یادآور این است که بدون توسعه داخلی، وحدت اجتماعی، دیپلماسی فعال نمی توان از بحران های ساختاری عبور کرد.

🔻روزنامه ایران
📍 نیمه نادیده فاجعه بندرعباس
✍️ رضا علایی
حادثه بندرعباس سوای هر موضوع سیاسی یا اجتماعی یا امنیتی یک بعد سیاست اقتصادی نیز دارد.
برای ۵۰ سال سیاست اقتصادی کشور بالاجبار کنترل تراز پرداخت‌ها در شرایط تورمی به علاوه دلخواه سیاست‌گذار برای بیش ارزش‌گذاری پول ملی است.
کنترل تراز پرداخت‌ها لزوماً از طریق بسط تشریفات گمرکی جهت محدودسازی و کنترل هرچه بیشتر واردات و صادرات صورت می‌گیرد.
این امر صرف نظر از اینکه به کارگیری موفقش برای کشوری مانند ایران با ۸ هزار کیلومتر مرز، ۸ میلیون نفر خارجی که در ایران زندگی و رفت‌و‌آمد می‌کنند و ۸ میلیون ایرانی که در خارج از کشور زندگی و رفت‌و‌آمد می‌کنند ممکن نیست، تبعات فاسد بسیار نیز دارد که از آن جمله است:
۱. تورم رویه‌های گمرکی
۲. شکل‌گیری نوعی شبکه فسادآلود در گمرکات و حلقه‌های پیشینی و پسینی
۳. اخلال مهم در اقتصاد کشور و کسب‌وکار تجار
۴. توجیه‌پذیر ساختن قاچاق کالا
۵. دپوی بی‌مورد و خارج از عرف انبوه کالاها به سبب تطویل تشریفات گمرکی و احتمالاً تمنیات شبکه مجریان مربوطه
به گمان من همین مورد آخر یک فاکتور ریسک بسیار شدید از دیدگاه پدافند غیرعامل است که هزینه‌های این سیاست نادرست اقتصادی را از هزینه فرصت دپوی محصولات و خسارات غیرمستقیم اخلال در فرآیند کسب‌وکارها به هزینه مستقیم و هنگفت چنین اتفاقاتی نیز بسط می‌دهد.


🔻روزنامه اعتماد
📍 مذاکرات هسته‌ای در عمان: رقص دیپلمات‌ها بر لبه پرتگاه
✍️ عارف دهقاندار
سومین دور مذاکرات هسته‌ای میان ایران و ایالات‌متحده روز شنبه ۲۶ آوریل در عمان برگزار شد. این گفت‌وگوها، که بیش از چهار ساعت به طول انجامید، با حضور عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران و استیو ویتکاف، فرستاده ویژه امریکا و با میانجیگری عمانی‌ها پیش رفت. به روایت رسانه‌ها، برای اولین‌بار تیم‌های فنی دو طرف به بررسی جزییات کارشناسی، از جمله محدودیت‌های برنامه هسته‌ای ایران، نظارت بر تاسیسات و امکان لغو تحریم‌ها پرداختند. دکتر عراقچی مذاکرات را «جدی» اما همراه با موانع قابل‌توجه توصیف کرده و به صورت محتاطانه اظهار امیدواری کرد که ممکن است شاهد پیشرفت در مذاکرات باشیم. یک مقام ارشد امریکایی نیز مذاکرات را سازنده خواند و اعلام کرد که دور بعدی گفت‌وگوها در اروپا و با میانجیگری عمان ادامه خواهد یافت. با وجود پیشرفت‌های ظاهری در بحث‌های فنی که رسانه‌ها مطرح می‌کنند، اختلافات اساسی همچنان باقی است. در‌حالی که ایران بر حق خود برای غنی‌سازی داخلی تاکید دارد، مارک روبیو وزیر خارجه امریکا پیشنهاد استفاده از سوخت هسته‌ای وارداتی را مطرح کرده تا مسیر تولید سلاح هسته‌ای برای ایران مسدود شود. همچنین اصرار امریکا بر گنجاندن برنامه موشکی ایران در توافق - که مقامات ایرانی آن را غیرقابل مذاکره و جز خطوط قرمز خود می‌دانند - به پیچیدگی‌ها افزوده است. همه این مسائل نشان از مسیر سخت پیش روی مذاکرات دارد.

تحلیل روند مذاکرات و چشم‌انداز آینده- مذاکرات هسته‌ای تهران- واشنگتن در عمان، که از سطح سیاسی به گفت‌وگوهای کارشناسی و فنی ارتقا یافته، به نقطه‌ای حساس رسیده است. حضور کارشناسان هسته‌ای و متخصصان تحریم، ورود مذاکرات به فاز بررسی جزییات اجرایی را نشان می‌دهد، اما شکاف‌های عمیق میان دو طرف همچنان مانع از پیشرفت مذاکرات است. ایران ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را نه ‌تنها اهرمی استراتژیک، بلکه سپری در برابر بدعهدی‌های احتمالی امریکا می‌داند. پیشنهاد تهران برای نگهداری این ذخایر در خاک ایران تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در ازای لغو تحریم‌ها تلاشی برای ایجاد تضمین عملی در مذاکرات است. با این حال هرگونه درخواست برای خروج این ذخایر از کشور، خط می‌تواند بازدارندگی ملی را تضعیف کرده و احتمال اقدامات خصمانه، ازجمله حمله نظامی را افزایش دهد. در سوی مقابل امریکا با بهره‌گیری از ابزارهای فشار، ازجمله مکانیسم ماشه و تهدید نظامی، رویکردی تهاجمی در پیش گرفته است. واشنگتن تحت تاثیر رویکرد مکانیکی و عملگرایانه ترامپ، به دنبال حداکثر امتیازگیری از ایران است، بدون آنکه تمایلی به ارایه امتیازات متقابل و معنادار نشان دهد. پیشنهادهایی مانند جایگزینی غنی‌سازی داخلی با سوخت هسته‌ای وارداتی یا گنجاندن محدودیت‌های موشکی در توافق، از سوی ایران به عنوان تلاشی برای خلع سلاح دفاعی و تضعیف بازدارندگی ملی تفسیر می‌شود. این خواسته‌ها که فراتر از چارچوب هسته‌ای هستند، مذاکرات را به بن‌بست می‌کشاند. اصرار امریکا بر نظارت بر برنامه موشکی ایران، که ممکن است به دسترسی به پایگاه‌های نظامی گسترش یابد، نه ‌تنها از منظر امنیتی برای تهران غیرقابل‌قبول است، بلکه به عنوان نشانه‌ای از رویکردهای خصمانه واشنگتن تلقی می‌شود.
تحلیل و چشم‌انداز- پذیرش توافقی یک‌جانبه که مستلزم واگذاری غنی‌سازی، ذخایر اورانیوم یا توان موشکی باشد، می‌تواند ایران را در موقعیت ضعف استراتژیک قرار دهد. برای تیم مذاکره‌کننده ایران، حفظ خطوط قرمز، به‌ویژه غنی‌سازی داخلی و توان دفاعی، نه‌تنها یک ضرورت فنی، بلکه یک اصل بنیادین برای حفظ بازدارندگی و امنیت ملی است. در مقابل امریکا باید بپذیرد که ایران امروز به لحاظ توانایی فنی هسته‌ای، ایران سال ۲۰۱۵ نیست و دولت ترامپ چاره‌ای جز پذیرش واقعیات موجود در این زمینه ندارد. خوش‌بینی محتاطانه‌ای که از سوی عباس عراقچی و مقامات امریکایی ابراز شده، می‌تواند نویدبخش امکان کاهش شکاف‌ها در دور بعدی گفت‌وگوها در اروپا باشد. با این حال تاریخچه پرتنش روابط دوجانبه و ذات آنارشیک روابط بین‌الملل، احتمال دستیابی به توافق را شکننده نگه می‌دارد. موفقیت مذاکرات به توانایی دو طرف در دستیابی به توافقی متعادل و بادوام بستگی دارد که نه‌تنها از تشدید تنش‌ها جلوگیری کند، بلکه منافع استراتژیک هر دو طرف را تامین نماید. برای ایران، این به معنای حفظ توان دفاعی و غنی‌سازی داخلی است، در حالی که برای امریکا، تامین اهداف داخلی و جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای اولویت دارد.
چشم‌انداز آینده و عوامل کلیدی- چشم‌انداز آینده مذاکرات به سه عامل اصلی وابسته است. نخست توانایی ایران در حفظ موضع خود در برابر فشارهای امریکا و اجتناب از پذیرش توافقاتی که هزینه‌های بلندمدت سنگینی دارند. دوم انعطاف‌پذیری ایالات‌متحده در پذیرش حق غنی‌سازی محدود ایران و کنار گذاشتن خواسته‌های غیرواقع‌بینانه‌ای که مذاکرات را به بن‌بست می‌کشاند. سوم نقش میانجیگران، به‌ویژه عمان، در ایجاد فضایی برای گفت‌وگوی سازنده و کاهش سوءتفاهم‌ها. تجربه تاریخی نشان می‌دهد که مذاکرات میان ایران و امریکا به ندرت به نتایج سریع و پایدار منجر می‌شود. در بهترین حالت مذاکرات کنونی می‌تواند به توافقی موقت منجر شود که تحریم‌ها را به‌صورت محدود کاهش داده و برنامه هسته‌ای ایران را تحت نظارت دقیق‌تر قرار دهد. اما این توافق تنها در صورتی بادوام خواهد بود که منافع استراتژیک ایران، به‌ویژه حفظ بازدارندگی، تضمین شود، در غیر این صورت، خطر بازگشت به چرخه تنش و حتی درگیری نظامی، به‌ویژه در سایه کاهش بازدارندگی منطقه‌ای ایران همچنان محتمل است.

جمع‌بندی: مذاکرات هسته‌ای تهران- واشنگتن در عمان، با وجود پیشرفت‌های ظاهری در بحث‌های فنی، در گردابی از اختلافات عمیق و پیچیدگی‌های امنیتی گرفتار است. ایران با تاکید بر حفظ غنی‌سازی و ذخایر اورانیوم به عنوان اهرم بازدارندگی، در برابر فشارهای امریکا برای تحمیل محدودیت‌های فراهسته‌ای ایستادگی می‌کند. امریکا با رویکرد فشار حداکثری، به دنبال توافقی است که ضمن محدود کردن ایران، هزینه‌های سیاسی و نظامی خود را به حداقل برساند. موفقیت مذاکرات به توازن منافع، اجتناب از خواسته‌های غیرواقع‌بینانه و حفظ اعتماد متقابل بستگی دارد. بی‌اعتمادی تاریخی و تحولات منطقه‌ای، احتمال دستیابی به توافقی پایدار را شکننده کرده و هوشیاری ایران در حفظ خطوط قرمز خود را به ضرورتی غیر قابل اجتناب تبدیل می‌کند. در رقص دیپلمات‌ها بر لبه پرتگاه، هر گام اشتباه می‌تواند منطقه را به سوی بی‌ثباتی بیشتر سوق دهد.


🔻روزنامه شرق
📍 روایت زندگی بیان واقعیت یا بازآفرینی آن
✍️ حمزه نوذری
چرا تجربیات زندگی را مدام روایت می‌کنیم؟ زمانی که چیزی از زندگی را بیان می‌کنیم، به‌ویژه اموری که برای ما مهم هستند، موضوعاتی که در ذهن ما جا گرفته‌اند و از یاد نمی‌روند، مثل رخدادهایی لذت‌بخش یا ناراحت‌کننده، چه می‌خواهیم؟ گاهی با روایت قصه زندگی می‌خواهیم باری از روی دوش‌مان برداشته شود. احساس می‌کنیم مواجهه با یک امر اجتماعی آن‌چنان سنگین است که برای سبک‌شدن این بار باید آن‌ را بیان و روایت کنیم. گویی با روایت چیزها در فضایی خفه‌کننده، هوایی تازه به ما می‌رسد. تجربیات و واقعیات اگر روایت نشوند، ما را خفه می‌کنند.
ناتوانی در روایت آنها آن‌چنان بر دوش ما سنگین است که تاب و توان ما را می‌گیرد. ممکن است در بیان تجربیات و روایت زندگی برخی جنبه‌ها را برجسته کنیم و برخی چیزها را غیر‌مهم و حاشیه‌ای بدانیم اما روایت‌شان مفید است، چون به تسلی و آرامش ما کمک می‌کند. به‌ عبارتی با بیان تجربیات، وضعیت عذاب‌آور تنش روانی را کاهش می‌دهیم. اما چرا با روایت‌کردن تجربیات زندگی، احساس راحتی و سبکی می‌کنیم؟ چون با روایت و بیان چیزها، آنها را معنادار و صورت‌بندی و تا حدی منسجم می‌کنیم. اگر تجربه به زبان نیاید، کماکان در ذهن پراکنده و نامنسجم و آشوبناک باقی می‌ماند. در جهان مدرن مسئله یافتن کسانی است که با دقت و علاقه، تجربیات ما را بشنوند و بدون قضاوت، همدلی کنند.

با این کار آنها به ما در معنا‌بخشی به تجربه و سبک‌شدن کمک می‌کنند. وقتی می‌گوییم تنها هستیم، یعنی کسی را برای شنیدن روایت و تجربه‌های‌مان و معنا‌دار کردن جهان اجتماعی نداریم. اما گاهی بیان قصه زندگی برای این است که دیگران در مواجهه با واقعیت اجتماعی مشابه، از تجربیات ما بیاموزند، تجهیز شوند، دچار شوک نشوند و در مقابل رنج‌ها و شکست‌ها مقاوم شوند. اما در‌این‌میان مسئله‌ای مهم وجود دارد و آن این است که آیا افراد با بیان تجربیات، واقعیت زیسته را شفاف و بدون دخالت و تصرف روایت می‌کنند. آیا انسان‌ها از طریق فرایندهای شناختی، جهان اجتماعی را مشاهده می‌کنند، با آن مواجه می‌شوند و دانش و تجربیات را انباشته می‌کنند و سپس آنها را به دیگران منتقل می‌کنند؟

آیا زبان به‌مثابه ابزاری است برای بیان و انتقال اطلاعات و دانش ما به دیگران؟ آیا وقتی فردی از تجربه زیسته سخن می‌گوید، به این معنی است که واقعیت را بیان می‌کند، یعنی زبان وسیله بیان است یا زبان دست‌اندرکار بازآفرینی و ساخت واقعیت و تجربه است، نه لزوما انتقال آن؟ به نظر می‌رسد ذهنیت ما در طول زمان تغییر می‌کند؛ پس تجربیات زیسته هم با گذر زمان مجدد صورت‌بندی می‌شوند و معنای متفاوتی می‌یابند؟

تجربه زیسته و بیان آن امری تاریخی و فرهنگی است. به‌ عبارتی، تجربه و فهم ما از زندگی، واقعیات و رخدادها، بازتاب شفافی از جهان بیرون نیست، بلکه محصول برداشت‌های تاریخی و فرهنگی ما از جهان است. بر‌اساس رویکرد تحلیل گفتمان، زبان صرفا بیان تجربیات نیست، بلکه در‌عین‌حال تجربیات و واقعیات روانی و ذهنی را می‌‌سازد.

می‌توان گفت بیان و روایت تجربه از جهان اجتماعی از سوی افراد، معرف جهان بیرونی نیست، بلکه خلق جهان بیرونی بر‌اساس وضعیت فرهنگی و تاریخی افراد است. در این رویکرد، به قول یورگنسن و فیلیپس در کتاب تحلیل گفتمان، زبان مجرایی نیست که واقعیت بر‌اساس تجربه زیسته بی‌هیچ دخل و تصرفی و به صورت شفاف از طریق آن انتقال یابد. ما سعی می‌کنیم به کمک کلمات در دسترس، تجربیات و نحوه مواجهه با رخدادها را معنا کنیم و معنای به‌دست‌آمده به تولید تجربه کمک می‌کند، نه آنکه کلمات و بیان ما صرفا توصیفی از تجربه پس از وقوع باشد.

پس بیان و روایت (زبان) واقعیت زیسته ما را می‌سازد، اما اینکه گفته می‌شود تجربه زیسته و واقعیتی که ما روایت می‌کنیم، به نحو زبانی و گفتمانی ساخته می‌شود، به این معنا نیست که منکر وجود چیزهای مادی و پدیده‌های اجتماعی باشیم، بلکه جنبه‌های مادی و فیزیکی از طریق زبان و روایت ما معنا می‌یابند. فردی که تجربیات واقعیت زیسته دیگران را می‌شنود، نه آنها را به معنای واقعیت و حقیقت مسلم فرض می‌کند، نه به‌عنوان روایت‌های غلط و خیالی که مردود‌ هستند، بلکه می‌داند افراد با روایت قصه زندگی، به جهان اجتماعی‌شان معنا می‌بخشند و واقعیت را به شکل زبانی بازآفرینی می‌کنند. تحقیق و پژوهش بر مبنای تجربه زیسته افراد نه به معنی آشکارکردن واقعیت و حقیقت، بلکه به این معنی است که افراد چگونه با روایت‌کردن، جهان اجتماعی‌شان را معنا می‌کنند.


🔻روزنامه کسب‌وکار
📍 توسعه بازار مسکن با مالیات‌ستانی
✍️ فرشید ایلاتی
اجرای قانون مالیات بر خانه‌های خالی نیازمند زیرساخت موردنیاز همچون سامانه املاک و اسکان است. بنابراین تا زمانی که این سامانه کامل نشود، وضعیت سکونت افراد و مالکیت‌ آن‌ها مشخص نخواهد بود و قانون مالیات بر‌خانه‌‌های‌ خالی نیز امکان اجرا‌ نخواهد داشت. متأسفانه قانون مالیات بر خانه‌های لوکس و خانه های خالی دارای نقطه‌ضعفی تحت عنوان معافیت برای اقامتگاه دوم افراد است. بدین معنا که علاوه بر تبیین و تشریح مالکیت‌ها، اقامتگاه‌های اصلی و فرعی نیز‌ می‌بایست مشخص شود تا‌ عنوان گردد خانه‌ای که‌ اکنون خالی‌است، خانه دوم فرد است یا خانه اول مالک می‌باشد.
از هر زاویه که به موضوع ساماندهی خانه های خالی نگاه شود، ظرفیت خوبی برای حل معضل مسکن دارند. در کنار کارشناسان مسکن، نظر بسیاری از مشاوران املاک نیز در خصوص شناسایی واحدهای خالی مثبت است. چرا که شناسایی این واحدها به افزایش قراردادهای ملکی منجر می شود که طبیعتاً به سود مشاوران است.
موضوع اخذ مالیات از خانه‌ها خالی بیش از ۵۰ سال است که در کشور مطرح است، اما چند سالی است که‌ دولت با راه اندازی سامانه املاک و اسکان اقدام به شناسایی خانه‌های خالی و ثبت اطلاعات مالکان کرده است اما متاسفانه در طول چند سال گذشته دستگاه های مختلف از جمله سازمان ثبت احوال به این سامانه متصل نشده‌اند و همین امر مشکلات زیادی ایجاد کرده است.



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین