يکشنبه 21 ارديبهشت 1404 شمسی /5/11/2025 12:26:58 PM

از دیدگاه اقتصاد سیاسی و در مسیر گذر از تحریم‌‌‌های بین‌المللی، روابط اقتصادی و تجارت خارجی کشور باید مورد بازنگری قرار گیرد.
مربع دیپلماسی اقتصادی

این نوع روابط را می‌‌‌توان به چهار دسته تقسیم کرد و آن را چهارضلعی روابط اقتصادی بین‌المللی ایران نامید و این‌گونه روابط را به ترتیب زیر دسته‌بندی کرد: اول- رابطه ایران با روسیه؛ دوم- رابطه ایران با غرب (اروپا و آمریکا)؛ سوم- رابطه ایران با اعراب به‌خصوص عربستان‌سعودی؛ چهارم- رابطه ایران با هندوستان و چین.

۱. روسیه کشور بسیار بزرگی است که در شمال کشور ما قرار گرفته است و به اقیانوسی متصل نیست مگر از طریق رود ولگا که آن هم بیش از نیمی از سال یخبندان است. در نتیجه روسیه تجارت دریایی قابل‌توجهی ندارد و شاید به همین دلیل به‌رغم پتانسیل‌‌‌های فراوان، رشد اقتصادی محدودی داشته است. روسیه در طول تاریخ سعی کرده به دریاها راه پیدا کند. در ۱۹۰۵ از ژاپن در منچوری شکست خورد و نتوانست از آن طریق به اقیانوس آرام متصل شود. در طی بیش از دوقرن روسیه سعی کرده است از طریق ایران به خلیج‌فارس دسترسی پیدا کند و می‌‌‌دانیم به‌رغم جنگ‌‌‌های دوره فتحعلی‌شاه و تحمیل عهدنامه‌های ننگین و اشغال بخشی از ایران در جنگ‌‌‌های جهانی اول و دوم و نفوذ روسیه در ایران در دهه‌‌‌های اخیر، نتوانسته است به خلیج‌فارس راه یابد تا تجارت خود را گسترش دهد.

روسیه اخیرا تلاش می‌کند از مسیر کشور اوکراین (کریمه) به دریای سیاه و از آن طریق به دریای مدیترانه راه یابد که هنوز تکلیف آن روشن نیست. منافع ایران ایجاب می‌کند که هیچ‌گاه اجازه گذر روسیه از طریق ایران به خلیج‌فارس را ندهد، مگر ترانزیتی و در کنار آن به یکی از کشورهای غربی نیز همین امکان، اعطا شود تا تعادل لازم بین آنان برقرار شود و منافع کشور در امان بماند. البته خوب است با روسیه روابط تجاری خود را ادامه دهیم و اجازه ندهیم که روابط غیر‌دوستانه برقرار شود؛ زیرا زیان‌‌‌های آن در طی تاریخ گریبانگیرمان بوده و یادمان نمی‌رود که چگونه مقبره امام هشتم شیعیان را در سال ۱۲۹۱ خورشیدی به توپ بست و اگر شرایط مناسب به وجود نیامده بود، آذربایجان ایران از کشورمان جدا شده بود. باید پذیرفت که رابطه با آن کشور مزایایی نیز دارد؛ زیرا کشورهای آسیای میانه و قفقاز و دریای مازندران ارتباط نزدیکی با ایران و روسیه دارند و به‌علاوه روسیه رقیب سرسختی در بازار نفت و گاز و فرآورده‌های نفتی و گازی و البته قدرت اتمی است و در شورای امنیت سازمان ملل متحد جایگاه ویژه‌ای دارد.

۲. در رابطه با غرب یعنی اروپا و آمریکا باید یادآور شد که از دوران حکومت قاجار روابط ایران با اروپا گسترش یافت و سلاطین آن دوره سفرهای مکرری به اروپا داشتند و اولین سری آثار اروپایی را به ایران منتقل کردند. در دوران پهلوی اول دانشجویان ایرانی به اروپا رهسپار شدند و ورود تکنولوژی اروپایی به ایران را گسترش دادند و مبادله بین ایران و اروپا رو به گسترش گذاشت. در دوران پهلوی دوم، رابطه با آمریکا هم گسترش یافت. تحصیل‌کردگان ایرانی در آمریکا در دانشگاه‌‌‌های ایران مشغول به کار شدند. حاصل آن است که امروزه تکنولوژی صنعتی ما عموما اروپایی است، آموزش دانشگاه‌‌‌ها عموما تحت‌تاثیر آموزش عالی در آمریکا و اروپاست و در نتیجه بسیاری از ابعاد فرهنگی غرب همچون لباس پوشیدن، زبان خارجی مورد علاقه ایرانیان و البته محتواهای درسی به‌خصوص در دانشگاه‌‌‌ها و تکنولوژی عموما از کشورهای غربی سرچشمه گرفته و جالب‌‌‌تر از همه آنکه ساختار حکومتی ما نیز متاثر از تکنولوژی غرب است. بنابراین رابطه نزدیکی بین فرهنگ ایرانی و فرهنگ غرب شکل گرفته و تجربه ۴۰سال گذشته نشان داد که این رابطه ناگسستنی است.

به‌علاوه مراکز مالی مهم جهان در کشورهای غربی متمرکز شده‌‌‌اند و می‌‌‌توانند در بازسازی ایران تسهیلات گسترده فراهم کنند. بنابراین برای حفظ منافع ملی ضروری است با کشورهای غربی روابط متعادلی برقرار کنیم تا بتوانیم از پتانسیل‌‌‌های کشورمان بهره‌‌‌برداری مناسب کنیم. کشورهای غربی همیشه علاقه فراوانی داشته‌اند که در ایران سرمایه‌گذاری و فعالیت کنند و منافع ما در ایران ایجاب می‌کند که زمینه فعالیت آنان در کشورمان را فراهم آوریم.

۳. در ضلع سوم رابطه با اعراب به‌خصوص عربستان مورد تاکید است. در گذشته دور ایران، کشور مسلط در خاورمیانه و خلیج‌فارس بود و آن روزها کشورهای عربی در شکل قبایل در صحراها زندگی می‌‌‌کردند، ولی امروز همان صحراها به کشتزارها و کارخانه‌‌‌ها و شهرهای زیبا و پرتحرک تبدیل شده‌اند و متاسفانه ایران به‌دلیل سیاست‌‌‌های نامناسب و البته تحریم‌‌‌ها با رشد اقتصادی محدودی در ۴۰سال گذشته مواجه بوده و عقب‌ماندگی گسترده‌‌‌ای نسبت به کشورهای جنوب خلیج‌فارس پیدا کرده است؛ به ترتیبی که درآمد سرانه بعضی از آنان بیش از ۱۰برابر درآمد سرانه ماست. رشد سریع آنان موجب شده که نیروی انسانی‌شان رشد خارق‌العاده‌ای کند و ثروت قابل‌توجهی در آن کشورها به‌خصوص در عربستان، امارات و قطر متمرکز شود؛ تا حدی که کشورهای غربی و حتی آمریکا را مترصد جذب سرمایه از آنان کرده است.

منافع ایران ایجاب می‌کند که از پتانسیل‌‌‌‌های گسترده‌‌‌ای که در کشورهای عربی شکل گرفته است، استفاده کند. سرمایه آنها تشنه پروژه‌‌‌های سودآور است و می‌‌‌توان آنها را به فعالیت‌‌‌های اقتصادی در ایران جذب کرد و البته در سایه فعالیت‌‌‌های اقتصادی از ارتباطات سیاسی آنان که امروز بسیار گسترده شده است، بهره گرفت. یادمان باشد که اکثر شیوخ عرب علاقه‌مند بوده‌اند که در ایران منزلی داشته باشند یا برای زیارت یا حتی شکار و سیاحت به ایران سفر کنند. بنابراین می‌‌‌توان با آنان تبادل گسترده‌‌‌ای در زمینه‌‌‌های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی داشت و این ارتباط به نفع ایران است.

۴. ضلع چهارم رابطه با هندوستان و چین است. چین ۳۰‌درصد کالاهای کارخانه‌‌‌ای جهان را تولید می‌کند و کشوری توسعه‌یافته در زمینه تکنولوژی است. این کشور امروز دومین اقتصاد در دنیاست و ما در سال‌های گذشته رابطه گسترده‌‌‌ای با آنها داشته‌ایم. هندوستان در همسایگی شرق ایران یک‌میلیارد و ۴۰۰میلیون نفر جمعیت دارد و رشد خارق‌‌‌العاده‌ای در دهه گذشته داشته است. غرب چین و هندوستان دو منطقه رشد سریع در دهه آینده خواهند بود. بنابراین هر دو کشور مصرف‌کننده عمده مناسبی برای نفت و گاز ایران در دهه‌‌‌های آینده هستند. توسعه چین تا به حال عموما در شرق آن کشور اتفاق افتاده که در جوار اقیانوس بوده است.

غرب چین به‌دلیل نداشتن ارتباط با دریاها و فاصله ۴هزار کیلومتری آن تا بخش شرقی تقریبا دست‌نخورده باقی مانده است. پروژه جاده ابریشم جدید برای تسهیل در رشد غرب چین تدارک دیده شده و بندر گوادر در پاکستان برای اتصال غرب چین به آب‌های آزاد است؛ به همین منظور توسط پیمانکاران چینی سرمایه‌گذاری و اجرا می‌شود. هندوستان برای دسترسی به بازارهای افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی یعنی سی‌ای‌اس علاقه‌مند به بهره‌‌‌گیری از بندر چابهار در ایران است که فاصله آن از بندر گوادر تنها ۱۵۰کیلومتر است. اگر ایران اهمیت رشد در دو منطقه چین غربی و هندوستان را در برنامه گسترش روابط خارجی خود قرار دهد و سیاستگذاری مناسبی برای آن کند، سرمایه لازم برای تحقق امکانات بندری و راه‌های ارتباطی و مکران فراهم می‌‌شود و اقتصاد داخلی ایران می‌‌‌تواند از آن مسیر بهره‌‌‌گیری قابل‌توجهی داشته باشد.

جمع‌‌‌بندی
به نظر می‌رسد ایران باید تعادل مناسبی در روابط اقتصادی خارجی خود به‌وجود آورد تا بتواند از امکانات منطقه‌‌‌ای و پتانسیل‌‌‌های کشور بهره‌‌‌برداری مناسب کند. ما نباید روابط با روسیه را خصمانه یا بسیار صمیمانه تلقی کنیم. رابطه ایران با کشورهای همسایه به‌خصوص روسیه باید براساس منطق اقتصادی و منافع ملی تنظیم شود؛ همان‌گونه که رابطه با غرب باید شکل بگیرد. ضمن اینکه می‌‌‌دانیم فرهنگ ایران و صنعت و تکنولوژی و آموزش در ایران بسیار تحت‌تاثیر غرب است، بنابراین رابطه با غرب معنا و مفهوم خاصی برای ایران دارد؛ زیرا ملاحظه می‌شود تقریبا تمام افراد مهاجر از ایران در کشورهای غربی ساکن شده‌‌‌اند و کمتر مهاجری از ایران به طرف کشورهای شرق آسیا یا روسیه رهسپار شده است؛ حتی اگر گرایش ضدغربی داشته‌ باشد. رابطه با عربستان و کشورهای عربی بسیار مهم شده است و نباید از آن غافل شد.

به نظر می‌رسد برقراری تعرفه‌‌‌های تجاری اخیر آمریکا برای کشورهای مختلف بیشتر به دلیل عدم‌توازن تجاری کشورها با آمریکاست. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که در سال‌های آینده اهمیت توازن تجاری بین‌المللی کشورها بیشتر می‌شود. بنابراین بهتر است با کشورهایی روابط تجاری خود را تنظیم کنیم که بتوانیم با آنها در صادرات و واردات تعادل داشته باشیم و به همین دلیل ارتباط با هندوستان بسیار اهمیت پیدا می‌کند. البته در کنار باز شدن راه ترانزیت از چابهار به شمال، روابط با کشورهای آسیای میانه نیز هموار می‌‌شود. ترانزیت یکی از ابعاد مهم گسترش تجاری در ایران است؛ زیرا ایران در موقعیت جغرافیایی استثنایی قرار گرفته و تا به حال کشورمان از این مزیت خود بهره‌‌‌برداری مناسب نکرده است. در نهایت باید اشاره شود که سیاستگذاری دولت و تصحیح حکمرانی باید با همراهی بخش خصوصی انجام پذیرد. با اقتصاد دولتی نمی‌‌‌توان از امکانات کشور بهره‌‌‌برداری کرد.

محمدمهدی بهکیش، اقتصاددان
منبع: دنیای اقتصاد



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین