مطالعهای اخیر که در مجله تحقیقات ژئوفیزیکی (Journal of Geophysical Research: Solid Earth) منتشر شده و دادههای ماهوارهای از ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۱ را تحلیل کرده، تصویری تلخ ارائه میدهد: فرونشست بیش از ۳۱,۴۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران را تحت تأثیر قرار داده — مساحتی تقریباً به اندازه ایالت مریلند — که با نرخ بیش از ۱۰ میلیمتر در سال فرو میرود.
در نقاط بحرانی مانند رفسنجان در مرکز ایران، زمین سالانه تا ۳۴ سانتیمتر پایین میرود و ایران را در کنار مکزیکوسیتی و دره مرکزی کالیفرنیا، به یکی از شدیدترین مناطق فرونشست جهان تبدیل کرده است. در سطح ملی، نرخ متوسط حدود ۱۵ سانتیمتر در سال است که پنج برابر میانگین جهانی، و ایران را در رتبه سوم یا چهارم جهانی از نظر مقیاس و شدت قرار میدهد.
این بحران بیش از ۳۰ استان را دربرگرفته و حدود ۴۰ تا ۴۲ میلیون نفر — نزدیک به نیمی از جمعیت ایران — را در معرض خطرات افزایشیافته قرار داده است.
در مراکز شهری، فرونشست منجر به ترکخوردگی ساختمانها، خمیدگی جادهها و آسیب به زیرساختها شده، از جمله ۱۰ هزار کیلومتر خطوط لوله گاز، راهآهن و فرودگاهها. مکانهای تاریخی مانند پرسپولیس و نقش رستم نیز تهدید میشوند، با ظاهر شدن شکافها در سنگنگارههای باستانی.
ریشههای بحران: میراث بهرهبرداری بیش از حد و فشارهای اقلیمی
در قلب مشکلات فرونشست ایران، تخلیه بیرویه آبهای زیرزمینی نهفته است، عملی که از دهه ۱۳۳۰ برای گسترش کشاورزی شتاب گرفت. امروز، ایران حدود یک میلیون چاه دارد که نیمی از آنها غیرقانونی هستند و آبخوانها را با سرعتی ناپایدار خالی میکنند. این امر منجر به از دست رفتن بیش از ۱۴۰ میلیارد متر مکعب ذخایر آب زیرزمینی شده، که با خشکسالیهای طولانی ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۲ و تغییر الگوهای بارش — از برف به سیلابهای نامنظم — که ذخایر زیرزمینی را پر نمیکنند، تشدید شده است.
کشاورزی، که گفته می شود بالای 80 درصد آب ایران را مصرف میکند، مقصر اصلی است، با کشت محصولات آببر مانند پسته در مناطق خشک که به قیمت آبخوانها تمام میشود.
"فرونشست عمدتاً غیرقابل بازگشت است،" اشاره میکند نویسندگان مطالعه اخیر در مجله تحقیقات ژئوفیزیکی: زمین جامد. "وقتی آبخوانها فشرده میشوند، حتی اگر سطح آب بالا بیاید، باز نمیگردند."
تغییرات اقلیمی مسئله را تشدید میکند، با افزایش دما و کاهش بارش که سیستم بیشبار شده را تحت فشار قرار میدهد.
در تهران، نرخ فرونشست در نواحی جنوبی و حاشیهای (مناطق ۱۷ تا ۲۱) به ۳۰ سانتیمتر در سال رسیده و حدود ۳ میلیون ساکن را در مناطق پرخطر تحت تأثیر قرار داده است. تصاویر ماهوارهای نشان میدهد چگونه استخراج بیش از حد به جادهها آسیب میرساند و آسیبپذیریهای شهری را افزایش میدهد. الگوهای مشابه در اصفهان، کرمان و مشهد ظاهر شده، جایی که فرونشست منجر به تخلیه ساختمانها و افزایش خطر سیل شده است.
مقایسههای جهانی و درسهای آموختهشده
مشکل ایران شبیه بحرانهای فرونشست در سایر مناطق تحت فشار آب است. در مکزیکوسیتی، نرخها زمانی به ۳۰ سانتیمتر در سال میرسید تا اینکه مقررات استخراج را محدود کرد؛ امروز در سطوح پایینتری مدیریت میشود.
توکیو داستان موفقی ارائه میدهد: محدودیتهای سختگیرانه بر پمپاژ آب زیرزمینی، فرونشست را از ۱۲ سانتیمتر در سال در دهه ۱۳۴۰ به نزدیک صفر در دهه ۱۳۶۰ کاهش داد. شانگهای نیز با تغذیه مصنوعی آبخوانها و اجرای دقیق، نرخ را به حدود ۶ میلیمتر در سال رسانده است.
با این حال، چالشهای ایران با تنشهای ژئوپلیتیک، تحریمهای اقتصادی و مسائل حاکمیتی پیچیدهتر میشود، که سرمایهگذاری در فناوریهای مدرن مدیریت آب را مانع میشود.
"این یک فاجعه انسانساز است،" یک کارشناس محیط زیستی ایرانی که به دلیل ترس از عواقب ناشناس مانده، میگوید. "مدیریت نادرست و سیاستهای کوتاهمدت، یک مسئله قابل مدیریت را به یک وضعیت اضطراری ملی تبدیل کرده است."
مسیرهای پیش رو: نیاز به اصلاحات فوری
کارشناسان رویکردی چندجانبه پیشنهاد میکنند: کاهش ۵۰ درصدی استخراج آب زیرزمینی از طریق بستن چاهها و نظارت، تغییر به محصولات کمآب، و ترویج تغذیه مصنوعی از طریق فاضلاب تصفیهشده.