دوشنبه 19 خرداد 1404 شمسی /6/9/2025 4:07:16 PM
آیا توسعه نیروگاه‌های خورشیدی در کوتاه‌مدت امکان‌پذیر است؟

متنوع‌سازی سبد انرژی می‌تواند به خروج از بن‌بست فعلی در این حوزه کمک کند. با این حال توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر نیز چالش‌های خاص خود را دارد. 
رویای برق یک میلیارد دلاری

بررسی‌ها نشان می‌دهد که برای راه‌اندازی یک نیروگاه ۳۰۰۰مگاواتی خورشیدی، زمینی به وسعت یک شهرستان، سرمایه‌ای در حدود یک میلیارد دلار و زیرساخت‌های فیزیکی معادل ۲سال تولید یک کارخانه فولاد نیاز است. پیش نیازهایی که تامین آن، با توجه به وضعیت فعلی اقتصاد ایران قدری دور از ذهن به نظر می‌رسد.
ناترازی برق در ایران، معضلی دیرپا و عمیق است که از سال۱۳۹۸ به مرور نمایان شده، اما ریشه‌های آن فراتر از این تاریخ است. این معضل که تابستان ۱۴۰۰ به اوج رسید و خاموشی‌های گسترده‌ای را به‌ویژه در بخش‌های خانگی و صنعتی به همراه داشت، هم‌اکنون به چالشی ساختاری تبدیل شده که بی‌توجهی به آن می‌تواند اقتصاد کشور را با بحران‌های جدی مواجه کند. اما این بحران چگونه حل خواهد شد؟ آیا استفاده از انرژی‌‌های پاک از جمله انرژی خورشیدی راه‌حلی جدی برای رفع ناترازی ۳۰هزار مگاواتی برق خواهد بود؟ آیا بودجه دولت در کنار کمبود سرمایه‌گذاری بخش خصوصی جوابگوی هزینه ۸۴۰میلیارد دلاری مزرعه‌های خورشیدی خواهد بود؟ از طرفی دیگر، با توجه به اینکه ایجاد هر مزرعه خورشیدی نیازمند چند هزار تن فولاد است، در کنار تحریم‌ها و کاهش تولید فولاد حاصل از ناترازی‌ها، آیا کشور توان پاسخ‌گویی به این نیاز را دارد؟ در مجموع، آیا در زمان‌هایی که تحولات فناوارنه در عرصه جهانی خبر از نیاز بیش از پیش فرآیند تولید کالاها و خدمات به برق را می‌دهند؛ آیا ما موفق به حل بحران ناترازی برق برای تامین نیازهای روزمره خود خواهیم‌شد یا خیر؟

تا پیش از سال۱۳۹۷، تولید و مصرف برق در ایران تقریبا همگام پیش می‌رفت؛ اما از سال۱۳۹۸، روند سرمایه‌گذاری در توسعه نیروگاه‌ها کند شد و در عوض مصرف برق به دلایل مختلفی از جمله رشد صنایع، توسعه استخراج رمزارزها و فرسودگی شبکه افزایش یافت. این روند موجب شکل‌گیری ناترازی قابل توجهی شد که در سال۱۴۰۰ به حدود ۵ تا ۶ هزار مگاوات رسید و خاموشی‌ها را به یک تجربه سراسری بدل کرد. در سال‌های بعد، با وجود آغاز تلاش‌هایی برای مقابله با این بحران، همچون توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر، افزایش واردات برق و بهینه‌سازی مصرف، ناترازی نه تنها کاهش نیافت، بلکه در پیک تابستان۱۴۰۲ به بیش از ۱۰هزار مگاوات افزایش یافت. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که این شکاف در تابستان سال۱۴۰۴ به مرز بی‌سابقه ۲۵ تا ۳۰هزار مگاوات خواهد رسید؛ رقمی معادل یک‌سوم کل ظرفیت تولید نصب‌شده برق کشور.

مسیر دشوار توسعه انرژی خورشیدی
برای مواجهه با این بحران، تحلیل روند توسعه انرژی‌های نو و تجدیدپذیر، به‌ویژه انرژی خورشیدی، اهمیت زیادی دارد. با این حال، توسعه نیروگاه‌های خورشیدی نیز مستلزم درک درست از واقعیت‌ها و چالش‌های اجرایی این حوزه است. برای مثال توسعه نیروگاه ۳۰۰۰مگاواتی خورشیدی که به تازگی در ایران مطرح شده است، به‌ظاهر راه‌حلی بزرگ برای بخشی از ناترازی برق به شمار می‌رود؛ اما در واقع، این پروژه، مانند قطعه‌ای از پازل پیچیده‌ای است که هنوز کامل نشده است.
کارشناسان حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر معتقدند، ساخت این نیروگاه نیازمند بیش از ۴هزار هکتار زمین است؛ وسعتی برابر با یک شهرستان کوچک که اجرای آن نیازمند اراده جدی است. هر مگاوات از این نیروگاه به حدود ۴۰تن اسکلت فلزی نیاز دارد. بنابراین برای ۳۰۰۰مگاوات، ۱۲۰هزار تن فولاد باید آماده، جوش و نصب شود؛ این رقم بیش از ۲سال از ظرفیت تولید برخی کارخانه‌های متوسط فولاد در کشور است. همچنین، توان هر پنل خورشیدی ۶۲۰ وات است و برای تامین ۳۰۰۰ مگاوات برق، حدود ۴میلیون و ۸۰۰هزار پنل خورشیدی باید نصب شود؛ عددی که نه تنها لجستیک پیچیده‌ای را می‌طلبد، بلکه بازتعریف کامل زنجیره تامین داخلی را هم ضروری می‌سازد.

بررسی‌های نشان می‌دهد که هزینه سرمایه‌گذاری برای تولید هر کیلووات برق خورشیدی حدود ۲۸۰دلار است. در نتیجه برای ساخت نیروگاه ۳۰۰۰مگاواتی (یعنی ۳ میلیون کیلووات) باید رقمی معادل ۸۴۰میلیون دلار سرمایه‌گذاری شود. تامین این رقم در شرایط فعلی اقتصادی کشور که کسری بودجه شدید و محدودیت‌های مالی جدی وجود دارد، چالشی بزرگ محسوب می‌شود.

چالش سرمایه‌گذاری در ایران
ایران با دو مانع بزرگ در مسیر جذب سرمایه‌گذاری مواجه است: کسری بودجه و نااطمینانی امنیت سرمایه‌گذار. بحران مالی دولت موجب شده است که منابع لازم برای تزریق به پروژه‌های زیرساختی انرژی، به‌شدت محدود شود. از سوی دیگر، فضای سیاسی و اقتصادی کشور، به‌ویژه در زمینه حقوق مالکیت و حفاظت از سرمایه، همچنان با مخاطراتی روبه‌رو است که سرمایه‌گذاران را دچار تردید جدی می‌کند.

سرمایه‌گذاران، چه داخلی و چه خارجی، همیشه در جست‌وجوی محیطی امن برای حفظ سرمایه‌های خود هستند؛ جایی که نه‌تنها از نظر اقتصادی جذاب باشد، بلکه از لحاظ حقوقی و سیاسی نیز مطمئن باشد. چالش جذب سرمایه به ویژه در شرایط تحریم‌های بین‌المللی و فشارهای سیاسی، دوچندان می‌شود و عملا سرمایه‌گذار را از ورود به بازار انرژی کشور بازمی‌دارد. حتی سرمایه‌گذاران داخلی نیز در مواجهه با این ریسک‌ها، از به‌کارگیری سرمایه‌های خود در پروژه‌های بزرگ خودداری می‌کنند.

ناترازی برق؛ زنگ خطری برای اقتصاد و توسعه
خاموشی‌های گسترده‌ای که در سال‌های اخیر به صورت برنامه‌ریزی‌شده در بخش‌های خانگی و صنعتی رخ داده، بیش از آنکه فقط یک بحران فنی باشد، نمادی از ضعف ساختاری و نهادی اقتصاد ایران است. خاموشی‌ها موجب توقف خطوط تولید در صنایع کلیدی مانند فولاد، سیمان و حتی کشاورزی و دامداری شده‌اند. هر ساعت از این توقف‌ها زیانی چند صد میلیون تومانی به همراه خواهد داشت. این زیان‌های مستقیم تنها بخشی از ضررهای واردشده است؛ چراکه از دست رفتن فرصت‌های رشد، کاهش اعتماد سرمایه‌گذار و لطمه به برند ملی، ابعاد گسترده‌تری از آسیب‌ها را رقم زده است.

وقتی خاموشی‌ها به امری عادی تبدیل می‌شوند، نشانه آن است که ساختارهای اقتصاد دیگر توان پاسخ‌گویی ندارند و در مرحله انفعال قرار گرفته‌اند. موضوعی که زنگ خطر برای همه ذی‌نفعان اقتصادی و تصمیم‌گیرندگان کشور را به صدا درمی‌آورد.

درنهایت، باید اذعان کرد که ناترازی برق ایران، حاصل مجموعه‌ای از عوامل اقتصادی، فنی، نهادی و سیاسی است. برای غلبه بر این چالش عظیم، تنها راهکار، در دستور قرار دادن سیاست‌های جامعی است که توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر، بهینه‌سازی مصرف، تقویت زیرساخت‌ها و ایجاد فضای امن سرمایه‌گذاری را دربرگیرد. ایران باید رابطه خود با سرمایه‌گذار، انرژی، امنیت انرژی و توسعه را بازتعریف کند تا بتواند از بحران برق عبور کند و راه پیشرفت پایدار را بگشاید.
منبع: دنیای اقتصاد



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین